بیایید از قوانین شیکاگو برای شکست روسیه استفاده کنیم

  • 2022-04-3

Photo from the film

کارل فون کلاوزویتس در کتاب کلاسیک خود در مورد جنگ مشاهده کرد که "استفاده حداکثری از زور به هیچ وجه با استفاده همزمان از عقل ناسازگار نیست."این بدان معناست که تا حدی با تفکر، اما با نهایت تلاش عمل کنید، و درک کنید که جنگ بیشتر از بازی شطرنج است. یا به عبارت ساده تر جیم مالون، مشاور الیوت نس در دست نیافتنی ها، «می خواهی بدانی چگونه کاپون را بدست آوریم؟آنها چاقو می کشند، شما اسلحه می کشید. او یکی از شما را می فرستد بیمارستان، شما یکی از او را به سردخانه. این راه شیکاگو است! و اینگونه است که شما کاپون را بدست می آورید."

آل کاپون قیاس مناسبی برای آنچه غرب در روسیه با آن روبرو می شود است: ترکیبی به خصوص مضر از ذهنیت مافیایی، ایدئولوژی فراملی و تکنیک توتالیتر. ظرافت روش روسی نیست و نمی تواند راه ما باشد. این نوری است که باید دستاوردهای گردهمایی اخیر ناتو در مادرید را در آن سنجید.

تلاش‌های ملموسی که رهبران غربی اعلام کردند از بسیاری جهات چشمگیر بود، به‌ویژه تعهدات در اختیار اوکراین با نزدیک به 500 سامانه توپخانه، 600 تانک، صدها هزار گلوله مهمات و موارد دیگر. سوال، مثل همیشه، این است که آیا اینها به همان سرعتی که می‌توانند جذب شوند، تحویل داده می‌شوند و آیا ایالات متحده و متحدانش با ایجاد زیرساخت‌ها برای آماده کردن اوکراین برای تسلیحات مورد نیاز، «هدف را رهبری می‌کنند». و امیدوارم یک، دو یا شش ماه دیگر دریافت کند و برای آموزش نیروهای بزرگ باید بسیج شود.

ایالات متحده تعهدات بیشتری به اروپا داد، از جمله دو ناوشکن برای پایگاه دریایی در اسپانیا. اعلامیه های سیاستی نیز مهم بودند: تصمیم برای گسترش نیروهای با آمادگی بالا ناتو. به رسمیت شناختن رسمی چالش (ناتو در حال حاضر از کلمه تهدید اجتناب کرده است) که توسط چین ایجاد شده است. و موافقت نامه ای برای استقبال از درخواست های فنلاندی و سوئدی برای پیوستن به این اتحاد.

اما این حرکات ، به همان اندازه که ممکن است مفید باشد ، فقط تا حدودی نیازهای لحظه را برآورده می کند. بارها و بارها اوکراین توانایی خود را در جذب سخت افزار ارتش بالا و استقرار سریع و مؤثر نشان داده است. به نظر می رسد در مورد هیمارس ، سیستم های موشک موبایل که بسیار دقیق هستند ، و به نظر می رسد که نیروهای اوکراینی در حال حاضر به زباله های مهمات روسی و ستاد نظامی برخورد می کنند. به جای هشت وعده داده شده ، اوکراینی ها به 80 نفر احتیاج دارند و اکنون باید کار را انجام دهد تا انتقال این موارد و مانند سلاح ها را در اسرع وقت انجام دهد.

آنچه دولت بایدن هنوز با آن دست و پنجه نرم می کند ، هدف نهایی کمک های غربی به اوکراین است. رئیس جمهور در کنفرانس مطبوعاتی خود گفت که ایالات متحده و متحدین آن "اجازه نمی دهند که اوکراین شکست بخورد."این هدف اشتباه است. این باید برای اطمینان از شکست روسیه باشد - خنثی کردن اهداف آن برای تسخیر بیشتر قلمرو اوکراین ، خرد کردن نیروهای مسلح آن و انجام هر دو به صورت قانع کننده ، عمومی و بله ، بنابراین ، بنابراین تحقیرآمیز. به عبارت دیگر شیکاگو قوانین می کند.

به همین ترتیب ، دولت اشتباه می کند که اسلحه را از یک تمایل نادرست برای جلوگیری از تحریک تشدید روسیه یا این امکان که اوکراینی ها را قادر به انجام کارهای زیاد کند ، تیتراژ کند. غرب در لحظه ای از بحران نظامی و صنعتی است. این باید اقدامات مشخصی را برای تقویت بسیج صنعتی انجام دهد ، با هدف تجهیز اوکراین به حداکثر در حالی که نیروهای در حال گسترش یک ناتو تازه بیدار شده است.

حتی در حالی که متحدین غربی با حمله روسیه به اوکراین مقابله می کنند ، آنها همچنین باید تهدیدی گسترده تر و طولانی مدت را که روسیه به اعضای شرقی ناتو ، به ویژه کشورهای بالتیک نشان می دهد ، برآورده کند.

متحدین غربی به روسیه حمله نخواهند کرد ، و نه آنها رژیم آن را مستقیماً سرنگون نخواهند کرد - امیدوارم که روس ها این کار را انجام دهند. پوتین از خیالات امپریالیستی برای تقلید از پیتر بزرگ و دیگر رهبران روسیه کمتر و حتی کم نظیر روسیه انگیزه دارد. و جانشین پوتین ، اگر رهبر روسیه در حالی که در زمان کار می میرد یا ناتوان شود ، بهتر نخواهد بود. برای شواهد در مورد آن ، فقط باید در مورد مشاوران کلیدی مانند نیکولای پاتروشف مشورت کنید. اگر و هنگامی که نبردها در اوکراین متوقف می شوند ، اهداف روسیه برای گسترش و تحقیر همسایگان خود باقی خواهد ماند.

خبر خوب در اینجا این است که اگر کسی خاطرات گمراه کننده جنگ جهانی دوم و جنگ سرد را کنار بگذارد ، و به ناراحتی های ناگوار متخصصانی که ظرفیت روسیه را قبل از جنگ اغراق می کردند ، بی اعتنایی می کند ، آشکار می شود که روسیه وضعیت ضعیفی است.

تولید ناخالص داخلی روسیه کمتر از کره جنوبی است. رهبری آن از ترس از بسیج طبقه متوسط خود می ترسد ، بنابراین از اعلام جنگ امتناع می ورزد و جوانان را از مسکو و سن پترزبورگ به کشتارگاه که دونبا است ، فرستاد. ژنرال های آن در بیشتر موارد بی کفایت هستند ، به همین دلیل پاکسازی آنها ادامه می یابد. این در حال خراش دادن پایین بشکه نیروی انسانی خود است و به همین ترتیب سطح سنی اعضای بالقوه خدمات بالقوه را به ارتفاعات پوچ افزایش می دهد. فساد و نامشخص از نگهداری و رهبری سطح پایین آن را پوسیده است. آنچه در آن وجود دارد ، ذخایر سلاح و مهمات به دوران جنگ سرد است (و اینها بسیار زیاد هستند ، اما محدود). برخی از جیب های تعالی ، به عنوان مثال واحدهای راه آهن آن. و بی اعتنایی به زندگی بشر در طول زنجیره فرمان.

با این وجود ، یک خرس مانی ، نزدیک بینی و خشمگین هنوز یک جانور خطرناک است. به همین دلیل ضرب و شتم نیروهای روسی در اوکراین کافی نیست. غرب باید تحریم های روسیه را تحمیل کند ، نه ، همانطور که موارد فعلی ، مجازات می کنند ، بلکه برای انکار کردن هستند (دوباره قوانین شیکاگو). کاهش تولید خودروهای روسی نمونه ای از یک واقعیت اساسی است ، یعنی تولید روسیه ، بیش از آنچه ممکن است فکر کند ، به دسترسی به تراشه های غربی ، ابزار ماشین و مواد خاص بستگی دارد. با این حال ، جنگ اوکراین ، به طور دائم یا موقت به پایان می رسد ، غرب باید در یک رژیم تحریم جامع قرار بگیرد که اقتصاد روسیه را در مسافت طولانی تضعیف می کند و توانایی آن را در مقیاس وسیع در هنگام توقف تیراندازی متوقف می کند.

گسترش ناتو باید در این فرآیند کمک کند. این اتحاد به زودی به احتمال زیاد سوئد و فنلاند را به عنوان اعضای کامل خواهد داشت. آنها ظرفیت واقعی و بالقوه دارند (فنلاند بیشتر سابق ، سوئد بیشتر دومی) و رهبری سیاسی جدی. اما ناتو 32 عضو حتی از آنچه اکنون داریم حتی ناخوشایند تر خواهد بود.

راه حل-که نمی توان آن را علناً اعلام کرد-یک ناتو-با ناتو است. آلمان ، فرانسه و ایتالیا بیشترین اقتصاد در اتحادیه اروپا را دارند و از نظر تئوری نیز باید بیشترین وزن را در تصمیم گیری در مورد امنیت اروپا داشته باشند. اما آنها نمی توانند. آلمان ، ضرب المثل ضرب المثل ملل ، به دلیل عدم تمایل و ناتوانی در تعهدات نظامی ، و گذشته ناخوشایند اخیر خود در امکان رشد روسیه و خفه کردن از منابع انرژی اروپا به خطر می افتد. فرانسه در داخل کشور پاره شده است ، در حالی که غرور بیش از حد روسای جمهورش ، دریافت شنیدن پذیرش از فانی های کمتر را برای آنها دشوار می کند. ایتالیا ، مثل همیشه ، دولتمردان را به مناسبت تولید می کند ، اما نه دولت.

با این حال ، ائتلاف نوپا از قدرتها مایل است روسیه را جدی بگیرد و عضله ای را برای خنثی کردن او در حالی که کشورهای اروپایی کمتری را در کنار هم قرار می دهد ، خنثی کند. کشورهای اروپای شرقی و بالتیک ، با لهستان در صدر ، استبداد روسی را دست اول می شناسند و آماده ایستادن در برابر آن هستند. کشورهای اسکاندیناوی ، به ویژه فنلاند و نروژ ، تقریباً به همین هدف هستند. قدرتهای خارجی انگلیسی زبان ، از جمله انگلستان و کانادا ، به همین ترتیب زنده و مصمم هستند. برای این گروه اصلی است که آمریكا باید به نظر برسد.

رئیس ستاد کل انگلیس اخیراً بحران اوکراین را لحظه ای در سال 1937 برای غرب توصیف کرد. این یک مقایسه حاد تاریخی بود. در آن سال جنگ سینو و ژاپن آغاز شد و صحنه جنگ جهانی دوم را رقم زد. در آن سال ، غرب قبل از انتخاب هایی که می توانست از وحشت ناشی از درگیری بسیار بدتر جلوگیری کند ، اما آن را خسته کرد.

به اعتقاد آنها ، در لحظه فعلی ، رهبران غربی به مراتب بهتر از 85 سال پیش همتایان خود را انجام می دهند - اما هنوز به اندازه کافی خوب نیستند. ما با Capone سر و کار داریم و در حالی که مانند الیوت نس ، باید در محدودیت های قانون و نجابت اساسی بمانیم ، ما نیز باید قوانین شیکاگو را اعمال کنیم.

ثبت دیدگاه

مجموع دیدگاهها : 0در انتظار بررسی : 0انتشار یافته : ۰
قوانین ارسال دیدگاه
  • دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط تیم مدیریت در وب منتشر خواهد شد.
  • پیام هایی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
  • پیام هایی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط باشد منتشر نخواهد شد.