ترازنامه ابزاری حسابداری است که دارایی ها و بدهی ها را ذکر می کند. دارایی چیزی با ارزش است که متعلق به آن است و می تواند برای تولید چیزی استفاده شود. به عنوان مثال ، از پول نقد شما می توان برای پرداخت شهریه خود استفاده کرد. یک خانه پناهگاه را فراهم می کند و می توان برای تولید درآمد اجاره داد. مسئولیت بدهی یا چیزی است که شما مدیون هستید. بسیاری از افراد برای خرید خانه وام می گیرند. در این حالت ، خانه دارایی است ، اما وام (یعنی وام به دست آمده برای خرید خانه) مسئولیت است. ارزش خالص ارزش دارایی منهای چقدر بدهکار است (بدهی). ترازنامه یک بانک به همان روش عمل می کند. ارزش خالص یک بانک نیز به عنوان سرمایه بانکی گفته می شود. یک بانک دارای دارایی مانند پول نقد در طاق ها و پول های خود است که این بانک در بانک ذخیره فدرال رزرو می کند (به نام "ذخایر") ، وام هایی که به مشتریان و اوراق قرضه ساخته می شود.
شکل 1 یک ترازنامه فرضی و ساده را برای بانک ایمن و ایمن نشان می دهد. به دلیل فرمت دو ستونی ترازنامه ، با شکل T شکل گرفته شده توسط خط عمودی در وسط و خط افقی تحت "دارایی" و "بدهی" ، گاهی اوقات به عنوان یک حساب کاربری نامیده می شود.
شکل 1. ترازنامه برای بانک ایمن و ایمن
"T" در یک حساب T دارایی های یک شرکت ، در سمت چپ ، از بدهی های آن ، در سمت راست را از هم جدا می کند. همه بنگاه ها از حساب های T استفاده می کنند ، اگرچه بیشتر آنها بسیار پیچیده تر هستند. برای یک بانک ، دارایی ها ابزارهای مالی هستند که یا بانک در آن (ذخایر آن) یا آن ابزارهایی را که طرفین دیگر به بانک مدیون پول هستند - مانند وام های بانک و اوراق بهادار دولت ایالات متحده ، مانند اوراق خزانه داری ایالات متحده که توسط آنها خریداری شده اند ، به بانک می دهند. بانک. بدهی همان چیزی است که بانک به دیگران بدهکار است. به طور خاص ، این بانک به هر کس که آنها را ساخته اند ، به کسانی که آنها را ساخته اند ، مدیون است. ارزش خالص یا عدالت بانک کل دارایی منهای کل بدهی است. ارزش خالص در سمت بدهی ها برای داشتن مانده حساب t به صفر گنجانده شده است. برای یک تجارت سالم ، ارزش خالص مثبت خواهد بود. برای یک شرکت ورشکسته ، ارزش خالص منفی خواهد بود. در هر صورت ، در حساب T یک بانک ، دارایی ها همیشه بدهی های برابر با ارزش خالص خواهند بود.
هنگامی که مشتریان بانک پول را به حساب جاری، حساب پس انداز یا گواهی سپرده واریز می کنند، بانک این سپرده ها را به عنوان بدهی در نظر می گیرد. از این گذشته، بانک این سپرده ها را به مشتریان خود بدهکار است و زمانی که مشتریان مایل به برداشت پول خود هستند، موظف هستند وجوه را برگردانند. در مثال نشان داده شده در شکل 1، بانک امن و مطمئن 10 میلیون دلار سپرده دارد.
وام ها اولین دسته از دارایی های بانک هستند که در شکل 1 نشان داده شده است. فرض کنید که یک خانواده برای خرید خانه وام رهنی 30 ساله می گیرد، به این معنی که وام گیرنده وام را طی 30 سال آینده بازپرداخت خواهد کرد. این وام از دیدگاه بانک به وضوح یک دارایی است، زیرا وام گیرنده موظف است به مرور زمان به بانک پرداخت کند. اما از نظر عملی، چگونه می توان ارزش وام مسکنی را که بیش از 30 سال پرداخت می شود در حال حاضر اندازه گیری کرد؟یکی از راههای اندازهگیری ارزش چیزی – چه وام یا هر چیز دیگری – تخمین چیزی است که طرف دیگر در بازار حاضر است برای آن بپردازد. بسیاری از بانکها وام مسکن صادر میکنند و برای انجام این کار هزینههای مختلفی را دریافت میکنند، اما سپس وامها را به بانکها یا مؤسسات مالی دیگری میفروشند که پرداختهای وام را دریافت میکنند. بازاری که در آن وام به وام گیرندگان داده می شود، بازار وام اولیه نامیده می شود، در حالی که بازاری که این وام ها توسط موسسات مالی خرید و فروش می شود، بازار وام ثانویه است.
یکی از عوامل کلیدی که بر آنچه مؤسسات مالی مایل به پرداخت وام هستند ، هنگام خرید آن در بازار وام ثانویه ، تأثیر می گذارد ، ریسک پذیری درک شده وام است: یعنی با توجه به ویژگی های وام گیرنده ، مانند سطح درآمد و اینکه آیااقتصاد محلی به شدت عمل می کند ، چه نسبت وام از این نوع بازپرداخت می شود؟هرچه خطر بازپرداخت وام بیشتر شود ، کمتر از هر موسسه مالی برای به دست آوردن وام پرداخت می کند. یکی دیگر از عوامل مهم مقایسه نرخ بهره در وام اصلی با نرخ بهره فعلی در اقتصاد است. اگر وام اصلی که در مقطعی از گذشته ساخته شده است ، وام گیرنده را ملزم به پرداخت نرخ بهره پایین می کند ، اما نرخ بهره فعلی نسبتاً زیاد است ، یک موسسه مالی برای به دست آوردن وام کمتر پرداخت می کند. در مقابل ، اگر وام اصلی به وام گیرنده نیاز داشته باشد نرخ بهره بالایی را بپردازد ، در حالی که نرخ بهره فعلی نسبتاً پایین است ، یک موسسه مالی برای به دست آوردن وام هزینه بیشتری را پرداخت می کند. برای بانک ایمن و ایمن در این مثال ، ارزش کل وام های آن در صورت فروخته شدن به سایر موسسات مالی در بازار ثانویه 5 میلیون دلار است.
دسته دوم دارایی بانکی اوراق بهادار خزانه داری است که یک مکانیسم مشترک برای وام گرفتن توسط دولت فدرال است. اوراق بهادار خزانه داری شامل صورتحساب های کوتاه مدت ، یادداشت های مدت متوسط و اوراق قرضه بلند مدت است. یک بانک مقداری از پولی را که در سپرده دریافت کرده است می گیرد و از این پول برای خرید اوراق قرضه استفاده می کند - به طور معمول اوراق قرضه صادر شده توسط دولت ایالات متحده. اوراق قرضه دولتی کم خطر است زیرا دولت واقعاً مطمئناً اوراق قرضه را پرداخت می کند ، هرچند با نرخ پایین بهره. این اوراق قرضه یک دارایی برای بانک ها به همان روشی است که وام ها یک دارایی هستند: بانک در آینده جریان پرداخت را دریافت می کند. در مثال ما ، بانک ایمن و ایمن دارای اوراق قرضه به ارزش 4 میلیون دلار است.
ورود نهایی تحت دارایی ذخایر است ، یعنی پولی که بانک در دست نگه می دارد ، و این وام یا سرمایه گذاری در اوراق قرضه نیست - و بنابراین منجر به پرداخت بهره نمی شود. فدرال رزرو مستلزم آن است که بانک ها درصد مشخصی از پول سپرده گذاران را به "ذخیره" نگه دارند ، این بدان معناست که یا در طاق های خود بانک ها یا به عنوان سپرده نگهدارنده در بانک ذخیره فدرال. به این یک نیاز ذخیره گفته می شود.(بعداً ، هنگامی که در مورد سیاست پولی اطلاعات بیشتری کسب می کنید ، خواهید دید که سطح این ذخایر مورد نیاز یکی از ابزارهای سیاستی است که دولت ها باید بر رفتار بانکی تأثیر بگذارند.) علاوه بر این ، بانک ها همچنین ممکن است بخواهند مقدار مشخصی از ذخایر را در دست بگیرندبیش از آنچه لازم استبانک ایمن و ایمن 2 میلیون دلار ذخایر در اختیار دارد.
ارزش خالص یک بانک به عنوان کل دارایی های آن منهای کل بدهی های آن تعریف شده است. برای بانک ایمن و ایمن نشان داده شده در شکل 1 ، ارزش خالص برابر با 1 میلیون دلار است. یعنی 11 میلیون دلار دارایی منهای 10 میلیون دلار بدهی. برای یک بانک از نظر مالی سالم ، ارزش خالص مثبت خواهد بود. اگر یک بانک دارای ارزش خالص منفی باشد و سپرده گذاران سعی در پس گرفتن پول خود داشته باشند ، این بانک نمی تواند به همه سپرده گذاران پول خود بدهد.
امتحانش کن
چگونه بانک ها ورشکسته می شوند
بانکی که ورشکسته است ارزش خالص منفی خواهد داشت ، به این معنی که دارایی های آن کمتر از بدهی های آن خواهد بود. چگونه می تواند این اتفاق بیفتد؟باز هم ، نگاه کردن به ترازنامه به توضیح کمک می کند.
یک بانک خوب فرض می کند که درصد کمی از وام گیرندگان وام های خود را به موقع بازپرداخت نمی کنند و یا اصلاً این پرداخت های مفقود شده را در برنامه ریزی خود قرار می دهند. به یاد داشته باشید ، محاسبات هزینه های بانکها هر سال شامل عاملی برای وام ها است که بازپرداخت نمی شود ، و ارزش وام های بانک در ترازنامه آن ، سطح مشخصی از ریسک را فرض می کند زیرا برخی از وام ها بازپرداخت نمی شوند. حتی اگر یک بانک انتظار تعداد مشخصی از پیش فرض وام را داشته باشد ، اگر تعداد پیش فرض وام بسیار بیشتر از آنچه انتظار می رفت ، رنج می برد ، همانطور که می تواند در طول رکود رخ دهد. به عنوان مثال ، اگر بانک ایمن و ایمن در شکل 1 موجی از پیش فرض های غیر منتظره را تجربه کند ، به طوری که وام های آن از 5 میلیون دلار به 3 میلیون دلار کاهش می یابد ، دارایی های بانک ایمن و ایمن کاهش می یابد تا بانک دارای یک بانک باشدارزش خالص منفی
چه چیزی منجر به بحران مالی 2008-2009 شد؟
بسیاری از بانک ها وام وام مسکن می گیرند تا مردم بتوانند خانه ای بخرند ، اما پس از آن وام ها را به عنوان دارایی در کتاب های خود نگه نمی دارند. در عوض ، بانک وام را به فروش می رساند. این وام ها غالباً "اوراق بهادار" هستند ، به این معنی که آنها در یک امنیت مالی که به سرمایه گذاران فروخته می شود ، در کنار هم قرار می گیرند. سرمایه گذاران در این اوراق بهادار تحت حمایت وام ، براساس میزان پرداخت هایی که مردم در تمام وام های پشت سر هم امنیت می کنند ، نرخ بازده دریافت می کنند.
اوراق بهادار مزایای خاصی را ارائه می دهد. اگر یک بانک بیشتر وام های خود را در یک منطقه محلی انجام دهد ، در صورت کاهش اقتصاد محلی ممکن است این بانک از نظر مالی آسیب پذیر باشد ، به طوری که بسیاری از مردم قادر به پرداخت خود نیستند. اما اگر یک بانک وام های محلی خود را بفروشد ، و سپس امنیت تحت حمایت وام را بر اساس وام های خانگی در بسیاری از مناطق کشور خریداری کند ، می تواند از قرار گرفتن در معرض خطرات مالی محلی جلوگیری کند.(در مثال ساده در متن ، بانک ها فقط "اوراق قرضه" را دارند. در واقعیت ، بانک ها می توانند تعدادی از ابزارهای مالی را در اختیار داشته باشند ، تا زمانی که این سرمایه گذاری های مالی به اندازه کافی ایمن باشند تا تنظیم کننده های بانک دولتی را برآورده کنند.) از دیدگاه یکخانه دار محلی ، اوراق بهادار این مزیت را ارائه می دهد که یک بانک محلی برای تهیه وام نیازی به بودجه اضافی ندارد ، زیرا این بانک فقط قبل از فروش وام ، قصد دارد آن وام را برای مدت کوتاهی نگه دارد تا بتواند جمع شودبه یک امنیت مالی
اما اوراق بهادار همچنین یک نقطه ضعف بالقوه بزرگ را ارائه می دهد. اگر یک بانک به عنوان دارایی وام وام مسکن در اختیار داشته باشد ، این بانک انگیزه ای برای بررسی دقیق وام گیرنده دارد تا اطمینان حاصل شود که احتمالاً بازپرداخت وام است. با این حال ، بانکی که قصد فروش وام را دارد ممکن است در وهله اول در ساخت وام کمتر مراقب باشد. این بانک مایل تر خواهد بود که آنچه را "وام های فرعی" نامیده می شود ، وام هایی که دارای ویژگی هایی مانند پایین یا صفر پرداخت هستند ، بررسی کمی در مورد اینکه وام گیرنده درآمد قابل اعتماد دارد ، و گاهی اوقات پرداخت کم برای سال اول یادو مورد پس از آن پرداخت های بسیار بالاتری را دنبال می کنند. برخی از وام های فرعی که در اواسط دهه 2000 ساخته شده اند ، بعداً وام های نینجا لقب گرفتند: وام های ساخته شده حتی اگر وام گیرنده هیچ درآمدی ، شغلی و دارایی نشان نداده بود.
این وام های فرعی به طور معمول فروخته می شدند و به اوراق بهادار مالی تبدیل می شدند - اما با پیچ و تاب. ایده این بود که اگر ضرر و زیان در این اوراق بهادار تحت حمایت وام رخ داده باشد ، برخی از سرمایه گذاران موافقت می کنند که اول ، 5 ٪ از این خسارات را بگیرند. سایر سرمایه گذاران موافقت می کنند ، مثلاً 5 ٪ خسارات بعدی را بگیرند. با این رویکرد ، سایر سرمایه گذاران دیگر نیازی به ضرر ندارند ، مگر اینکه این اوراق بهادار مالی تحت حمایت وام 25 ٪ یا 30 ٪ یا بیشتر از ارزش کل خود را از دست دهند. این اوراق بهادار پیچیده به همراه سایر عوامل اقتصادی ، گسترش گسترده وام های فرعی را در اواسط دهه 2000 تشویق کردند.
اکنون مرحله اقتصادی برای یک بحران بانکی تعیین شده است. بانکها فکر می کردند که آنها فقط اوراق بهادار فوق العاده ایمن را خریداری می کنند ، زیرا حتی اگر اوراق بهادار در نهایت توسط وام های فرعی خطرناک حمایت می شد ، بانک ها فقط در بخشی از اوراق بهادار سرمایه گذاری می کردند که در آن از سطح ضرر و زیان کوچک یا متوسط محافظت می شدند. اما از آنجا که قیمت مسکن پس از سال 2007 کاهش یافت و تعمیق رکود اقتصادی بسیاری از مردم پرداخت وام مسکن خود را برای بسیاری از مردم سخت تر کرد ، بسیاری از بانک ها دریافتند که دارایی های مالی تحت حمایت وام آنها می تواند به ارزش بسیار کمتر از آنچه انتظار می رفت-و بنابراین بانک هادر صورت ورشکستگی خیره می شدند. در دوره 2008-2011 ، 318 بانک در ایالات متحده شکست خوردند.
پیش فرض وام
خطر سطح بالای غیرمنتظره نکول وام ها می تواند به ویژه برای بانک ها دشوار باشد، زیرا بدهی های یک بانک، یعنی سپرده های مشتریانش، می تواند به سرعت برداشت شود، اما بسیاری از دارایی های بانک مانند وام ها و اوراق قرضه فقط در طول سال ها بازپرداخت می شوند. حتی دهه هااین عدم تطابق زمانی دارایی و بدهی - بدهی های یک بانک را می توان در کوتاه مدت برداشت کرد در حالی که دارایی های آن در بلند مدت بازپرداخت می شود - می تواند مشکلات شدیدی برای بانک ایجاد کند. به عنوان مثال، بانکی را تصور کنید که مقدار قابل توجهی پول را با نرخ بهره معین وام داده است، اما سپس شاهد افزایش قابل ملاحظه نرخ بهره است. بانک می تواند خود را در یک وضعیت مخاطره آمیز بیابد. اگر نرخ بهره ای را که به سپرده گذاران می پردازد افزایش ندهد، سپرده ها به سمت مؤسسات دیگری سرازیر می شود که نرخ های بهره بالاتری را ارائه می دهند که اکنون حاکم است. با این حال، اگر بانک نرخهای سودی را که به سپردهگذاران میپردازد افزایش دهد، ممکن است در نهایت به وضعیتی برسد که نرخ سود بیشتری نسبت به وامهای گذشته که با نرخهای بهره پایینتر داده شده است، به سپردهگذاران بپردازد. بدیهی است که اگر بانک سود بیشتری نسبت به دریافتی از وام گیرندگان به سپرده گذاران بپردازد، نمی تواند در درازمدت دوام بیاورد.
چگونه بانک ها می توانند از خود در برابر نرخ غیرمنتظره بالای نکول وام ها و در برابر خطر عدم تطابق زمانی دارایی و بدهی محافظت کنند؟یک استراتژی این است که بانک به وام های خود تنوع دهد، که به معنای وام دادن به مشتریان مختلف است. به عنوان مثال، فرض کنید یک بانک متخصص در وام دادن به یک بازار خاص است - مثلاً، بخش بالایی از وام های خود را به شرکت های ساختمانی که دفاتر خود را در یک منطقه مرکزی می سازند، می دهد. اگر آن منطقه دچار یک رکود اقتصادی غیرمنتظره شود، بانک متحمل زیان زیادی خواهد شد. با این حال، اگر یک بانک هم به مصرف کنندگانی که در حال خرید خانه و ماشین هستند و هم به طیف گسترده ای از شرکت ها در بسیاری از صنایع و مناطق جغرافیایی وام بدهد، بانک کمتر در معرض ریسک قرار می گیرد. هنگامی که یک بانک وام های خود را متنوع می کند، آن دسته از وام گیرندگانی که به طور غیرمنتظره ای تعداد نکول زیادی دارند، بر اساس شانس تصادفی، توسط سایر وام گیرندگانی که تعداد غیرمنتظره نکول غیرمنتظره ای پایینی دارند، متوازن می شوند. بنابراین، تنوع وام ها می تواند به بانک ها در حفظ ارزش خالص مثبت کمک کند. با این حال، اگر یک رکود گسترده رخ دهد که بسیاری از صنایع و مناطق جغرافیایی را تحت تأثیر قرار دهد، تنوع کمکی نخواهد کرد.
در کنار متنوع سازی وام های خود ، بانک ها چندین استراتژی دیگر برای کاهش خطر تعداد غیر منتظره ای از پیش فرض وام دارند. به عنوان مثال ، بانک ها می توانند همانطور که در ابتدا توضیح داده شد ، برخی از وام های خود را در بازار وام ثانویه بفروشند و در عوض سهم بیشتری از دارایی ها را در قالب اوراق قرضه دولتی یا ذخایر داشته باشند. با این وجود ، در رکود طولانی مدت ، بیشتر بانک ها شاهد کاهش ارزش خالص خود خواهند بود زیرا سهم بیشتری از وام ها در زمان های سخت اقتصادی بازپرداخت نمی شود.
پول و بانکها - مزایا و خطرات
پول و بانک ها اختراعات اجتماعی شگفت انگیزی هستند که به یک اقتصاد مدرن برای عملکرد کمک می کند. در مقایسه با جایگزین Barter ، پول در بازارهای کالا ، نیروی کار و مالی بسیار ساده تر می شود. بانکداری در تسهیل مبادلات در کالاها و بازارهای کار هنوز هم درآمد کسب می کند. علاوه بر این ، روند بانک هایی که در بازارهای سرمایه مالی وام می گیرند ، با ایجاد پول ارتباط نزدیکی دارد.
با این حال ، دستاوردهای اقتصادی خارق العاده ای که از طریق پول و بانکداری امکان پذیر است ، برخی از خطرات مربوطه را نیز نشان می دهد. اگر بانکها به خوبی کار نکنند ، کاهش راحتی و ایمنی معاملات در سراسر اقتصاد را کاهش می دهد. اگر بانک ها تحت فشار مالی قرار بگیرند ، به دلیل کاهش گسترده در ارزش دارایی های آنها ، وام ها ممکن است به مراتب کمتر در دسترس باشد ، که می تواند ضربه ای خردکننده به بخش های اقتصادی وارد کند که به پول وام گرفته شده مانند سرمایه گذاری تجاری ، ساخت و ساز خانه بستگی دارد. و ساخت ماشینرکود بزرگ 2008-2009 این الگوی را نشان داد.
امتحانش کن
امتحانش کن
این سؤالات به شما امکان می دهد به همان اندازه که نیاز دارید تمرین کنید ، زیرا می توانید روی پیوند در بالای سوال اول ("نسخه دیگری از این سؤالات" را امتحان کنید) برای دریافت مجموعه جدید از سوالات. تمرین کنید تا زمانی که احساس راحتی کنید سوالات را انجام دهید.
امتحانش کن
این سؤالات به شما امکان می دهد به همان اندازه که نیاز دارید تمرین کنید ، زیرا می توانید روی پیوند در بالای سوال اول ("نسخه دیگری از این سؤالات" را امتحان کنید) برای دریافت مجموعه جدید از سوالات. تمرین کنید تا زمانی که احساس راحتی کنید سوالات را انجام دهید.
واژه نامه
دارایی: کالای ارزشی که یک شرکت یا یک فرد صاحب دارایی و عدم مسئولیت در زمان عدم تطابق: مشتریان می توانند در کوتاه مدت بدهی های بانک را پس بگیرند در حالی که مشتریان دارایی های خود را در ترازنامه بلند مدت بازپرداخت می کنند: یک ابزار حسابداری که دارایی ها و بدهی های بانکی را لیست می کند: خالص خالص یک بانک متنوع است: وام یا سرمایه گذاری با انواع بنگاه ها ، برای کاهش خطر تأثیر منفی توسط رویدادها در یک یا چند شرکت مسئولیت: هر مبلغ یا بدهی که یک شرکت یا یک فرد به ارزش خالص بدهد:بیش از ارزش دارایی بیش از میزان مسئولیت ؛کل دارایی ها منهای کل بدهی ها: وجوهی که یک بانک در دست نگه می دارد و وام نمی دهد یا در اوراق قرضه T-Account سرمایه گذاری نمی کند: ترازنامه با فرمت دو ستونی ، با شکل T که توسط خط عمودی تشکیل شده استخط میانی و افقی زیر عناوین ستون برای "دارایی" و "بدهی" اوراق بهادار خزانه داری: تعهدات بدهی دولت که در آن دولت صورتحساب های کوتاه مدت ، یادداشت های مدت متوسط و اوراق قرضه بلند مدت را برای جمع آوری پول می فروشد