قانون سوم. خطوط پیشروهمه مهم هستند ، اما آنها مانند نسبت طلایی چشم را به خود جلب نمی کنند.
اگر آماده هستید که فقط موضوع خود را در یک خط سوم قرار دهید و آن را ترکیب کنید ، ادامه دهید. اگر اینطور نیست ، حتی در مورد خواندن بیشتر فکر نکنید.
من این را در شوخی می گویم ، همانطور که امیدوارم بدانید ، اما واقعیت موضوع این است که درک این قاعده ترکیبی می تواند دشوار باشد و حتی اضافه کردن به تصاویر شما نیز سخت تر است. با این حال ، اگر می توانید ، کیفیت و جذابیت تصاویر شما به صورت نمایی رشد می کند.
برای شروع ، درک کنید که نسبت طلایی به روش های مختلف به تصاویر شما اعمال می شود و با نام های مختلف شناخته می شود. برخی از اسامی که ممکن است با آنها آشنا باشید عبارتند از: میانگین طلایی ، فی ، مارپیچ فیبوناچی یا نسبت الهی. شما ممکن است با یک یا چند مورد از این شرایط آشنا باشید ، اما گیج نشوید.
هرکدام از اینها از نسبت طلایی به روشی متفاوت برای ایجاد هنر ، تصاویر و معماری استفاده می کنند که برای چشم انسان خوشایند است.
نسبت طلایی در عکاسی چیست؟
نسبت طلایی نسبت تقریباً 1. 618 به 1 است. هنرمندان قرن ها از این نسبت برای ایجاد آثار هنری از نقاشی ها به معماری استفاده کرده اند. بتهوون از آن در سمفونی پنجم معروف خود استفاده می کند. این واقعاً در اطراف ماست ، از جمله در بدن خودمان.
برای دیدن و درک نسبت طلایی ، بیایید یک خط را در نظر بگیریم و آن را به دو بخش تقسیم کنیم. اگر نسبت طلایی را دنبال کنیم ، مانند تصویر زیر به نظر می رسد ، جایی که A قسمت بلند (1. 618) و B سمت کوتاه تر است (1).
ساده ترین مکان برای دیدن این موضوع بر روی بدن انسان با بازو است ، اگرچه بسیاری از قسمت های دیگر بدن انسان وجود دارد که نسبت طلایی را دنبال می کنند.
برای هنرمندان ، قدرت نسبت طلایی شروع می شود زیرا این نسبت به سایر شکل ها اعمال می شود. بیایید ابتدا آنچه را مستطیل طلایی نامیده می شود. ما این کار را انجام می دهیم ، با در نظر گرفتن سمت طولانی خطی که ما آن را برچسب گذاری کرده ایم و آن طول را مطابق با آن قرار می دهیم تا طرف های کوتاه تر مستطیل را تشکیل دهیم.
این شکل اغلب در هر دو معماری مدرن و باستانی استفاده می شود که مشهورترین آنها پارتنون است.
برخی از آنها قانون سوم را یک نسخه فوق العاده از نسبت طلایی خوانده اند ، و اگر در مورد آن فکر می کنید ، می توانید دلیل آن را ببینید. با افزودن یک خط عمودی دیگر به مستطیل طلایی ، یک چهره بسیار نزدیک از قانون سوم خواهید داشت.
توالی فیبوناچی
در سال 1200AD ، یک ریاضیدان به نام ، لئوناردو فیبوناچی ، آنچه را که اکنون به عنوان توالی فیبوناچی شناخته می شود ، کشف کرد که به گرفتن نسبت طلایی حتی بیشتر کمک کرد. او شماره های 0 و 1 را گرفت و آنها را به هم اضافه کرد تا 1 را بدست آورد.
وی سپس به گرفتن دو پاسخ قبلی ادامه داد و آنها را به هم اضافه کرد تا این زنجیره ای از اعدادی را که در زیر مشاهده می کنید ، تشکیل دهد.
زیبایی این زنجیره اعداد هنگامی یافت می شود که هر دو از این مبلغ را در کنار یکدیگر بگیرید و بزرگتر را با کوچکتر تقسیم کنید. وقتی این کار را انجام می دهید ، یک عدد بسیار نزدیک به نسبت طلایی می گیرید. به زیر نگاه کنید
5+18 = 13 و 8+13 = 21 در توالی فیبوناچی در کنار یکدیگر قرار دارند. هر دو مبلغ آنها را 13 و 21 بگیرید و بزرگترین را با کوچکترین تقسیم کنید و تعداد آنها را بسیار نزدیک به 1. 618 می گیرید.
این کار را با هر یک از مبالغ موجود در دنباله فیبوناچی انجام دهید و همین موضوع را پیدا می کنید.
اکنون با من بمانید ، زیرا ما دیگر نمی خواهیم به ریاضیات بپردازیم ، بنابراین خواندن من را ترک نکنید!
با نگاهی به مستطیل طلایی ، همانطور که شروع به اضافه کردن مستطیل های طلایی کوچکتر در قسمت های بزرگتر می کنم ، اتفاق شگفت آور اتفاق می افتد.
مساحت هر یک از مربع های تازه شکل گرفته ، مجموعه ای از معادله در دنباله فیبوناچی است و از این طریق ، مارپیچ فیبوناچی را بدست می آوریم که امروزه بسیاری از هنرمندان به عنوان تکنیک اصلی آهنگسازی خود از آن استفاده می کنند.
مارپیچ فیبوناچی
مارپیچ با ترسیم قوس های دایره ای از گوشه های مخالف هر مربع ایجاد می شود. برای دیدن مارپیچ در مستطیل طلایی به شکل زیر نگاه کنید. این مارپیچ از نظر طبیعت پرکار است ، که مهمترین آنها در پوسته ناتیلوس است.
این فیلم را بررسی کنید ، این یک تصویر شگفت انگیز از نسبت طلایی است که در طبیعت رخ می دهد.
توجه داشته باشید ، و نسبت طلایی و مارپیچ فیبوناچی را در همه جا از محصولاتی که خریداری می کنید ، به آرم های شرکت ها ، تا معماری خواهید دید.
این بازاریابان که با پیروی از نسبت طلایی درک می کنند ، به خوبی شناخته شده است ، مردم به احتمال زیاد محصولات خود را مطلوب می بینند. ما می توانیم از این به نفع خود در تصاویر خود نیز استفاده کنیم.
با استفاده از نسبت طلایی در عکاسی
در زیر نمودار وجود دارد که مارپیچ فیبوناچی را با خطوط اصلی 1: 1. 618 شرح می دهد. مارپیچ فیبوناچی یکی از اصلی ترین راه هایی است که عکاسان می توانند از نسبت طلایی در عکاسی استفاده کنند.
بسیاری از عکاسان مشهور به دلیل استفاده از نسبت طلایی در عکاسی شناخته شده اند. آنسل آدامز اغلب در پرتره های منظره ای که اسیر کرده بود ، از آن استفاده می کرد.
هنری کارتیه برسون ، یکی از عکاسان مورد علاقه من ، از آن استفاده کرد که زندگی را به عنوان اتفاق افتاد. Cartier-Bresson از کل حرفه خود از لنز 50 میلی متری استفاده کرد و کمتر روی دنده و بیشتر روی ترکیب تمرکز کرد. در زیر خود پرتره ای است که وی با استفاده از مارپیچ فیبوناچی به عنوان تکنیک ترکیبی در نظر گرفته است.
هنری کارتیه- برسون
به این تصاویر نگاه کنید و سعی کنید زیبایی های موجود در آنها را ببینید. اینها تصاویری از زندگی روزمره است ، اما به شکلی جالب و جالب است. او یک روش قدرتمند برای استفاده از نسبت طلایی در عکاسی برای زنده ماندن دنیوی داشت.
تصاویر فوق ، © هنری کارتیه برسون
از نظر من ، این همان چیزی است که عکاسی در مورد آن است. نه در مورد چقدر تجهیزات می توانیم خریداری کنیم یا کدام لنز بزرگترین است. این در مورد گفتن داستانی است که درست قبل از چشمان ما اتفاق می افتد.
"برای من ، عکاسی به رسمیت شناختن همزمان ، در کسری از دوم ، از اهمیت یک رویداد است."-هنری کارتیه برسون
با استفاده از مارپیچ فیبوناچی در عکاسی ایجاد کنید
مارپیچ فیبوناچی درک سخت تر از آن است که بگوید ، تعادل یا قاعده سوم. این قوانین ترکیبی درک و استفاده از آنها ساده تر است.
به همین دلیل است که بسیاری از عکاسان هرگز از مارپیچ فیبوناچی یا نسبت طلایی در عکاسی نشنیده اند. این تمرین بیشتر و تمرکز بیشتر در عکس های شما است. به من اجازه دهید راه هایی را به اشتراک بگذارم که می توانید برای کمک به ترکیب تصاویر خود شروع به ترکیب مارپیچ فیبوناچی در تصویر خود کنید.
یک راه آسان برای شروع استفاده از مارپیچ فیبوناچی ، فیلمبرداری از صحنه های اشیاء غیرقانونی و قرار دادن آنها است تا آنها شماره نه را تشکیل دهند ، با موضوع شما در دایره نه. تصویر در سمت راست مثال خوبی از این است.
راه دیگر برای ایجاد با مارپیچ فیبوناچی استفاده از فضای باز یا فضایی است که از روشنایی متفاوت نسبت به موضوع شما برخوردار است.
در این تصویر زیر ، چشم توسط شخص سایه دار در گوشه پایین سمت چپ و شخص سایه دار در سمت راست به سوژه هدایت می شود. تن های نور آسمان به بیننده به تصویر می آید و سپس چشم را به سمت سوژه سوق می دهد.
این تصویر از گشت و گذارها نمونه دیگری است.
با استفاده از Surfer در پایین برای هدایت چشم از طریق تصویر ، بیننده به سمت موج سوار بر موج می شود. شما ممکن است به خودتان بگویید ، "این فقط قاعده سوم است."شما درست هستید ، قانون سوم بخشی از این تصویر است.
با این حال، موج سوار در گوشه پایین سمت چپ از قانون یک سوم پیروی نمی کند، اما تعادل، عمق را اضافه می کند و به هدایت چشم به سوژه کمک می کند. موجسواری در پایین سمت چپ همه اینها را به ارمغان میآورد زیرا در مکانی قرار گرفته است تا از مارپیچ فیبوناچی استفاده کند. به تصاویر زیر نگاهی بیندازید.
کدام را ترجیح می دهید؟
این تفاوت های ظریف می تواند تصاویر شما را از خوب به عالی برساند.
با استفاده از نسبت طلایی در عکاسی ایجاد کنید
ایجاد تصاویر با فکر کردن به نسبت می تواند فوق العاده دشوار باشد. بدتر از همه، هر مستطیل را می توان به مستطیل های طلایی کوچکتر نیز تبدیل کرد. به تصاویر زیر نگاهی بیندازید. این یک آشفتگی خطوط است!
برای پیچیده تر کردن مسائل، خطوط نسبت طلایی نیز می توانند مورب باشند. تصویر زیر نشان می دهد که چگونه خطوط مورب می توانند نسبت طلایی را تشکیل دهند و دوباره در داخل هر مجموعه از خطوط، خطوط اضافی که از نسبت طلایی پیروی می کنند اضافه می شود. تا بی نهایت
برای کمک به حل بخشی از این سردرگمی، اجازه دهید هنگام شروع استفاده از نسبت طلایی در عکاسی، نکات ساده ای را ارائه دهم.
نکته اول: موضوع خود را در محل تقاطع خطوط قرار دهید
مانند قانون یک سوم، قرار دادن سوژه خود در تقاطع خطوط به ایجاد تصویری دلپذیرتر برای بیننده کمک می کند. با انجام این کار، باعث میشود که از تصویری خارج شوید یا چیزی را از تصویری که خیلیها انجام ندادهاید، حذف کنید. انجام این کار به تغییر نحوه عکاسی شما کمک می کند.
نکته دوم: خطوط قوی را روی خطوط نسبت طلایی قرار دهید
این نکته به ویژه هنگام عکاسی از معماری با خطوط قوی مفید است. برای کمک به ایجاد علاقه بیشتر به تصویر، آن خطوط قوی را روی خطوط نسبت طلایی قرار دهید.
در تصویر ساختمان، خط بین قسمتهای تاریک و روشن ساختمان روی یک خط نسبت طلایی و همچنین گوشههای بالایی قرار گرفته است.
در عکس پل، خطوط نرده با خطوط با نسبت طلایی مطابقت دارند تا به ایجاد تصویری کمک کنند که چشم بیننده را جلب کند و به آن علاقه بیافزاید.
آنی لیبوویتز
آیا تا به حال عکس های گروهی آنی لیبوویتز را دیده اید؟او از قانون یک سوم فاصله دارد. بیشتر عکس های گروهی از نسبت طلایی استفاده می کنند.
نتیجه
وقتی نسبت طلایی را در تصاویر خود وارد می کنید، ممکن است گیج کننده باشد، زیرا راه های بسیار زیادی وجود دارد! من پیشنهاد می کنم یک یا دو روش را انتخاب کنید و قبل از معرفی روش های دیگر روی آنها کار کنید.
با این کار، به استفاده از این تکنیک عادت خواهید کرد و با عادت کردن به یکی دو روش، شروع به اضافه کردن روش های دیگر کنید.
عبور از قانون یک سوم و استفاده از تکنیکهای ترکیببندی پیشرفتهتر به شما کمک میکند تا با تصاویر برجسته، عکاس شوید.