حق چاپ © Pleiades Publishing, Ltd. 2021, ISSN 1019-3316, Herald of the Russian Academy of Sciences, 2021, Vol. 91، شماره 1، صص 37-50.© Pleiades Publishing, Ltd., 2021. متن روسی © نویسنده(ها)، 2021، منتشر شده در Vestnik Rossiiskoi Akademii Nauk، 2021، جلد. 91، شماره 2، صص 127-141.
این مقاله از طریق زیرمجموعه دسترسی آزاد PMC برای استفاده مجدد از تحقیقات نامحدود و تجزیه و تحلیل ثانویه به هر شکل یا به هر وسیله ای با اذعان به منبع اصلی در دسترس است. این مجوزها برای مدت زمان اعلام سازمان بهداشت جهانی (WHO) در مورد COVID-19 به عنوان یک بیماری همه گیر جهانی اعطا می شود.
چکیده
دگرگونی گسترده در اقتصاد جهانی که عمدتاً ناشی از بهبود اقتصادی کشورهای پیشرو در حال توسعه است، نقشه چند قطبی جهان را با مراکز جدید قدرت - کشورهای بریکس (برزیل، روسیه، هند، چین و جنوب) تشکیل میدهد. آفریقا). این کشورها به لطف افزایش قدرت صنعتی و مالی خود، یکی از بازیگران کلیدی در بازارهای بین المللی کالا، خدمات و سرمایه هستند که تأثیر قابل توجه و گاه تعیین کننده ای بر عملکرد آنها می گذارند. با این حال، نابهنگام است که بگوییم در سال های آینده نمایندگان این انجمن می توانند با غلبه بر تسلط بلندمدت خود در امور مالی جهان، به توازن قوا در روابط پولی و اعتباری با ایالات متحده و اتحادیه اروپا دست یابند.. دستیابی به چنین تعادلی تنها زمانی امکان پذیر خواهد بود که واحدهای پولی کشورهای بریکس به دارایی های ذخیره با نفوذی تبدیل شوند که می توانند دلار و یورو آمریکا را در خدمت به روابط اقتصادی جهان تحت فشار قرار دهند و مراکز مالی بین المللی بزرگی را در آنها ایجاد کنند که بتوانند در شرایط برابر با لندن رقابت کنند. یا نیویورک
کلیدواژه: عوامل رشد کشورهای بریکس، عدم تعادل در اقتصاد کشورهای بریکس، بانک توسعه جدید بریکس، بین المللی شدن ارزهای کشورهای بریکس، ارزهای ذخیره بین المللی، سیاست پولی جمهوری خلق چین، چشم انداز بین المللی شدن یوان، روابط تجاری روسیه و چین
طی دو دهه گذشته ، به دلیل افزایش قابل توجه در قدرت اقتصادی یک گروه نسبتاً کوچک از کشورهای در حال توسعه که معمولاً بازارهای نوظهور نامیده می شوند ، تغییرات مهمی در توازن قدرت در اقتصاد جهانی رخ داده است. نرخ سریع رشد تولید ناخالص داخلی در بازارهای نوظهور ، به طور معمول ، با تحول فعال ساختار بخش و اجتماعی ترکیب می شود ، که باعث می شود پیشرفت آنها بسیار پویا باشد [1]. با تشکر از این ، در سال 2000-2020 ، بازارهای نوظهور ، به گفته IHS Markit ، توانستند مواضع خود را به طور قابل توجهی در بازارهای بین المللی کالاها ، خدمات و سرمایه تقویت کنند و به طور جدی رهبران سنتی - کشورهای توسعه یافته را جابجا کنند (شکل 1)وادسهم بازارهای در حال ظهور در تولید ناخالص داخلی جهانی 1 از 39. 1 ٪ در سال 2000 به 55. 8 ٪ در سال 2020 افزایش یافت. بر این اساس ، سهم آنها در نرخ رشد تولید ناخالص داخلی جهان از 1. 4 درصد (PP) در سال 2001 به 2. 1 pp در سال 2019 افزایش یافته است.
ساختار تولید ناخالص داخلی جهانی (قیمت های ثابت PPP 2015). منبع: IHS Markit.
ایالات کلیدی که 52 ٪ (52. 4 ٪ ، از جمله آفریقای جنوبی) رشد تولید ناخالص داخلی جهان را در سالهای 2000-2020 فراهم کردند ، چین ، هند ، روسیه و برزیل بودند - چهار بازار بزرگ در حال ظهور ، که همراه با آفریقای جنوبی شامل ادغام BRICS هستنداتحادیه. نرخ بالای رشد اقتصادی ، به طور متوسط در طی سالهای 2000-2020 ، به طور متوسط 8. 6 ٪ در چین ، 5. 9 ٪ در هند و 1. 8-2. 7 ٪ در روسیه ، برزیل و آفریقای جنوبی به آنها اجازه می دهد تا به میزان قابل توجهی افزایش یابدسهام در تولید جهانی کالاها و خدمات ، از نظر جذب سرمایه گذاری مستقیم خارجی و جمع آوری ذخایر بین المللی ، به برخی از کشورهای پیشرو تبدیل می شود ، وضعیت را در حوزه های بودجه و اجتماعی به میزان قابل توجهی بهبود می بخشد و مقیاس بازار مالی داخلی را چند برابر می کند. این موفقیت ها نتیجه اصلاحات نهادی عمیق در کشورهای BRICS در دهه 2000 بود که به طور کامل پتانسیل اقتصادهای ملی را باز کرد و قبلاً به دلایل ساختاری مورد استفاده قرار نگرفت: به دلیل اصلاحات سوسیالیستی در چین ، جایگزینی بیش از حد واردات دربرزیل و هند و سیاست آپارتاید در آفریقای جنوبی.
فهرست عوامل رشد در کشورهای مختلف بریکس متفاوت است [2]. رشد اقتصادی چین و هند اساساً مبتنی بر حفظ نرخ پسانداز و انباشت بالا و همچنین جذب منابع نیروی کار متعدد و ارزان در صنایع تولیدی صادراتی بود. برزیل و آفریقای جنوبی بزرگترین صادرکنندگان مواد خام هستند. علاوه بر این، برنامه های اجتماعی اجرا شده توسط مقامات این کشورها برای تحریک گسترش مصرف نهایی خانوارها، از جمله فقیرترین اقشار جمعیت، برای وضعیت اقتصادی اهمیت زیادی دارد. در دهه 2000، روسیه صادرات محصولات سوخت و انرژی را افزایش داد و از پتانسیل بازار مصرف داخلی داخلی استفاده کرد. به لطف رشد اقتصاد، رفاه جمعیت به طور محسوسی بهبود یافته است، از این نظر، کشور ما با وجود کاهش سرعت فعالیت های تجاری در سال های اخیر، از سایر کشورهای انجمن جلوتر است (شکل 2). 2
تولید ناخالص داخلی (PPP در قیمت ثابت 2015) سرانه کشورهای BRICS (روسیه = 100). منبع: IHS Markit.
علیرغم پیشرفت های به دست آمده، عدم تعادل جدی در اقتصادهای بریکس باقی مانده است که توسعه پایدار آنها را تهدید می کند. در چین به دلیل عوامل نهادی، تشکیل سرمایه ثابت ناخالص بیش از حد است، اقتصاد با جهت گیری به سمت تقاضای مصرف کننده مشخص می شود و صادرات کالاها و خدمات دیگر به عنوان پشتیبان رشد تولید ناخالص داخلی عمل نمی کند. هند با عدم تعادل بین انباشت و مصرف مشخص می شود که عمدتاً به دلیل ادامه فقر بخش قابل توجهی از جمعیت بازتولید می شود. برعکس، در برزیل و آفریقای جنوبی، پویایی تولید ناخالص داخلی در درجه اول توسط وضعیت تقاضای داخلی تعیین می شود، در حالی که شاخص های انباشت و پس انداز در آنها نسبتاً کوچک است. به طور کلی، در روسیه کمبود پس انداز وجود ندارد، اما منابع مالی موجود برای سرمایه گذاری به اندازه کافی کارآمد نیست، در نتیجه اقتصاد به شدت به صادرات محصولات معدنی وابسته است.
همه کشورهای بریکس دارای تعدادی مشکلات اجتماعی و اقتصادی مشترک هستند، از جمله توسعه نیافتگی مهم ترین نهادهای عمومی، سهم بزرگی از بخش سایه، سطح بالای فساد در دستگاه دولتی، تحریم ها، طبقه بندی اجتماعی قابل توجه و تخریب فزاینده محیط زیست. سیستم ها در مناطق صنعتی و تولید مواد خاممشکلات ذکر شده به طور جدی وضعیت جو کسب و کار را در کشورهای بریکس بدتر می کند که در جایگاه پایین آنها در رتبه بندی بین المللی انجام تجارت منعکس می شود. بنابراین در رتبه بندی Doing Business، روسیه در بین 190 کشور تنها رتبه 28، چین 31، هند 63، آفریقای جنوبی 84 و برزیل 124 را به خود اختصاص داده است.
آسیب پذیری های اقتصادهای بریکس به وضوح در طول همه گیری 2020 آشکار شد. در مرحله اولیه، برخی از کارشناسان برای "شکاف" چرخه های اقتصادی در بخش های توسعه یافته و در حال توسعه جهان ابراز امیدواری کردند و معتقد بودند که در پس زمینه رکود در کشورهای غربی، بازارهای نوظهور می توانند پویایی رشد خودگردان را حفظ کنند. و به عنوان لوکوموتیو جایگزین اقتصاد جهانی عمل کند. با این حال، این اتفاق نیفتاد. اقتصادهای بریکس کاهش شدید تولید ناخالص داخلی را در سه ماهه اول و دوم سال 2020 نشان دادند. آفریقای جنوبی، برزیل و روسیه به ترتی ب-6. 9، -8. 9، ‒7. 0 و-6. 0 درصد خواهد بود.
به لطف برنامه های بزرگ ضد بحران، و همچنین بهبود وضعیت بازار جهانی، پویایی مثبت تولید ناخالص داخلی در کشورهای بریکس در سه ماهه سوم و چهارم (در چین، در فصل دوم) شروع به بهبود کرد. با این حال، سختتر شدن شرایط مالی که به دنبال رشد بهبودی صورت گرفت، منجر به کاهش رشد تولید ناخالص داخلی در سالهای 2022-2023 خواهد شد. در سالهای اخیر، نقاط عطف چرخههای اقتصادی داخلی در بازارهای نوظهور پیشرو همچنان با تغییرات وضعیت بازار در کشورهای توسعهیافته همزمان بوده و فرضیه «شکاف» چرخههای اقتصادی آنها را رد میکند.
با توجه به تنوع ناکافی ساختار تولید ملی، که در آن استخراج و صادرات سوخت و منابع انرژی نقش نامتناسب زیادی ایفا می کند، اگر کشورهای بریکس را از نقطه نظر احتمالی ارزیابی کنیم، روسیه احتمالاً آسیب پذیرترین است. بدتر شدن وضعیت خارجیعلاوه بر این، همانطور که با نرخ رشد پایین تولید ناخالص داخلی روسیه در سالهای 2013-2019 نشان میدهد، عدم تعادل صنعت و بخش در اقتصاد انباشته شده به این کشور اجازه نمیدهد حتی با وضعیت قیمت نسبتاً مطلوب در بازارهای بینالمللی مواد خام، پویایی بالایی به دست آورد. همه اینها وظیفه نوسازی و بازسازی اقتصاد داخلی را با هدف تضمین توسعه پایدار و متوازن آن بیش از هر زمان دیگری ضروری می کند.
نوسازی نیاز به تعدیل خاصی در سیاست اقتصادی ملی دارد. برخلاف سایر کشورهای بریکس، در روسیه عمدتاً بر حفظ ثبات اقتصاد کلان متمرکز است. با توجه به اهمیت بی قید و شرط این هدف در آینده، تلاش های اصلی دولت باید در جهت تحریک تغییرات کیفی در اقتصاد داخلی باشد: افزایش تولید محصولات با فناوری پیشرفته و علم فشرده، بهره وری نیروی کار، سهم سرمایه گذاری دردارایی های ثابت و کسب و کارهای نوآورانه کوچک و متوسط. گذار به سیاست نوسازی و توسعه صنعتی به نوبه خود مستلزم استفاده فعال تر، منسجم تر و سیستماتیک دولت از ابزارهای مختلف برای حمایت از صنایع و بخش های اولویت دار اقتصاد، از جمله مزایای مالیاتی و گمرکی، مشارکت های دولتی و خصوصی است. و ارائه وام، تضمین و سرمایه گذاری از طریق موسسات توسعه فدرال و منطقه ای.
فرصت های اضافی برای سرعت بخشیدن به فرآیندهای بازسازی اقتصاد فدراسیون روسیه با نزدیک شدن سیاسی و اقتصادی آن با کشورهای پیشرو در حال توسعه - اعضای انجمن ادغام BRICS - باز می شود. به ویژه پیششرطهایی را برای گسترش تجارت داخلی در بازارهای این کشورها بهویژه در بخشهایی مانند انرژی، تولیدات کشاورزی، متالورژی، حملونقل و ماشینسازی ویژه و فعالیتهای مالی و بانکی ایجاد میکند. تقویت همکاری های تجاری و سرمایه گذاری در این زمینه ها که روسیه دارای مزیت های رقابتی خاصی است، به شکل گیری قطب های رشد جدید در اقتصاد داخلی و تقویت موقعیت این کشور در بازارهای بین المللی محصولات غیراصولی کمک می کند.
BRICS: از رویا تا واقعیت. در سال 2001، کارشناسان بانک سرمایه گذاری آمریکایی گلدمن ساکس، چهار اقتصاد بزرگ بازار نوظهور - برزیل، روسیه، هند و چین- را در گروه BRIC متحد کردند. 3 در سال 2006 اولین نشست کشورهای عضو اتحادیه در نیویورک و در حاشیه مجمع عمومی سازمان ملل متحد برگزار شد. شرکت کنندگان آن قصد خود را برای ادامه تماس ها در مجامع بین المللی ابراز کردند. در سال 2008، در ژاپن، سران کشورها و دولت های چهار کشور توافق کردند که در زمینه مشکلات اقتصادی مبرم همکاری کنند.
در 16 ژوئن 2009، در اولین اجلاس رسمی سران در یکاترینبورگ، سران کشورها هدف انجمن را - توسعه گفت و گوی منسجم، فعال و باز و همکاری متقابل سودمند، تدوین کردند. از آن سال جلسات رهبران به طور منظم شروع شد. ساختار همکاری اقتصادی بین دولت ها به تدریج در حال شکل گیری بود. و منافع کشورهای مرتبط با سایر نقاط جهان، در درجه اول با اروپای غربی و ایالات متحده، هماهنگ شد. پس از عضویت پنجمین عضو، آفریقای جنوبی، در سال 2011، جامعه نام جدیدی به نام BRICS به دست آورد. فرض بر این است که تا سال 2050، با حفظ پویایی اقتصادی، کل تولید ناخالص داخلی کشورهای بریکس 2. 4 برابر (یا 46. 2 درصد از تولید ناخالص داخلی جهان) بیشتر از تولید ناخالص داخلی کشورهای توسعه یافته - اعضای G7 خواهد بود.
توسعه مترقی کشورهای BRICS در سال 2010-2019 و حفظ پویایی مثبت توسط برخی از آنها حتی در طول همه گیر باعث می شود برخی از تحلیلگران بین المللی ، به ویژه از سازمان همکاری اقتصادی و توسعه (OECD) ، برای دیدن این بلوک به عنوان یک تعادلکشورهای توسعه یافته با نرخ پایین رشد اقتصادی در میان رکود طولانی مدت.
کشورهای BRICS دبیرخانه ، منشور یا سایر هنجارهای رسمی مستقر ندارند. دولتها برای ایجاد الگویی از دنیای جدید ادغام شده اند که به آنها امکان می دهد مسیر توسعه خود را انتخاب کنند [3].
اجلاس رسمی BRICS سالانه در یکی از کشورهای انجمن برگزار می شود. دنباله خاصی مشاهده می شود: برزیل ، 2014 ؛روسیه ، 2015 ؛هند ، 2016 ؛چین ، 2017 ؛آفریقای جنوبی ، 2018 ؛برزیل ، 2019 ؛روسیه ، روسیه. 4 کشور میزبان اجلاس به عنوان صندلی منصوب می شود. این هماهنگی فعالیت های فعلی را تضمین می کند. اکنون کشورهای BRICS بیش از 20 قالب تعامل از جمله بهره وری انرژی ، تغییرات آب و هوا و موسسات مالی بین المللی دارند.
در سال 2015 ، روند ایجاد استخر ذخایر ارزی که برای استفاده در شرایط اضطراری در نظر گرفته شده بود ، به پایان رسید و بانک توسعه جدید BRICS با سرمایه سهم 100 میلیارد دلار عملیاتی شد.
ویژگی BRICS این است که هر یک از اعضای انجمن در همان زمان اقتصاد پیشرو در قاره یا منطقه خود است: روسیه در CIS ؛برزیل در Mercosur ، بازار مشترک آمریکای لاتین ؛آفریقای جنوبی در جامعه توسعه آفریقای جنوبی ؛هند در انجمن همکاری های منطقه ای آسیای جنوبی ؛و چین در سازمان همکاری شانگهای. در این گروه بندی های ادغام منطقه ای ، کشورها ، که شرکای BRICS هستند ، می توانند BRICS+ را تشکیل دهند [3].
در سال 2017 ، رهبری چین نمایندگان 28 ایالت را به گفتگو با فرمت گسترده دعوت کرد: اندونزی ، مالزی ، فیلیپین ، کامبوج ، مصر ، نیجریه ، اتیوپی ، کنیا ، آرژانتین ، شیلی ، مکزیک و دیگران. فرض بر این است که BRICS+ به تشکیل طیف گسترده ای از شرکای انجمن کمک می کند و به طور دائمی با آن همکاری می کند.
بانک توسعه جدید بریکسزمینه های امیدوارکننده همکاری شامل انرژی و امور مالی است که در آن انجمن فرصت های سرمایه گذاری بیشتری را باز می کند. بانک توسعه جدید BRICS در اینجا نقش مهمی ایفا می کند. وظیفه اصلی آن تامین مالی پروژه های زیرساختی و توسعه پایدار در کشورهای عضو بریکس و همچنین در کشورهای در حال توسعه است. از سال 2016، زمانی که بانک شروع به فعالیت کرد، بیش از 20 پروژه به ارزش 5. 1 میلیارد دلار تصویب شده است: هر کدام پنج پروژه در چین، هند و روسیه. چهار در برزیل؛و دو در آفریقای جنوبی.
در سال 2016، هفت پروژه اول، از جمله پروژه های مربوط به منابع انرژی تجدیدپذیر، به مبلغ بیش از 1. 5 میلیارد دلار تصویب شد. یکی از آنها ساخت دو نیروگاه برق آبی در کارلیا - Beloporozhskaya HPP-1 و Beloporozhskaya HPP-2 - به ارزش 100 میلیون دلار و با ظرفیت کل 50 مگاوات است که بخشی از آبشار HPP Kemskii است. پروژه نیروگاه آبی کوچک اولین پروژه در روسیه بود که توسط بانک توسعه جدید BRICS تامین مالی شد. ساخت این تاسیسات که در سال 2016 آغاز شد، از آخرین فناوریها برای افزایش عمر تجهیزات و کارایی نیروگاه استفاده میکند. با این حال، بیشتر تجهیزات، از جمله توربین ها و ژنراتورهای برق، در روسیه تولید می شد. در پایان سال 2019، اجرای آزمایشی واحدهای برق آبی در هر دو نیروگاه با موفقیت انجام شد.
در سال 2018، این بانک چهار پروژه زیرساختی را در برزیل، هند، چین و آفریقای جنوبی به ارزش بیش از یک میلیارد دلار تصویب کرد. بر اساس گزارش سالانه بانک توسعه جدید در سال 2019، سبد عملیاتی BRICS شامل 51 پروژه به ارزش کل 14. 9 میلیارد دلار است.
این بانک رتبه های اعتباری بالای AA+ را از S& P و Fitch دریافت کرد و دسترسی به بازار اوراق قرضه بین المللی را باز کرد. در سال 2018، از نصب تاسیسات انرژی تجدیدپذیر با ظرفیت تولید 1500 مگاوات حمایت کرد. استراتژی توسعه مصوب 2017-2021 نشان می دهد که حجم کل وام های تایید شده توسط بانک تا سال 2021 می تواند بین 32 تا 44 میلیارد دلار باشد. به گفته کارشناسان، همکاری سرمایه گذاری کشورهای بریکس در بانک توسعه جدید بریکس به افزایش درجه حمایت از سرمایه گذاری و انباشت وجوه برای پروژه هایی که مورد علاقه چندین کشور است کمک می کند.
در طول یک و نیم دهه گذشته، کشورهای در حال توسعه پیشرو موفق شده اند پتانسیل اقتصادی خود را به طور قابل توجهی تقویت کنند و به قطب های جدید رشد اقتصادی جهانی تبدیل شوند. دوباره پر کردن سریع درآمدهای صادراتی و سرمایه گذاری خارجی به آنها امکان داد تا وضعیت تراز پرداخت های خود را به طور قابل توجهی بهبود بخشند، ذخایر ارزی زیادی را جمع آوری کنند و ثبات مالی داخلی را به میزان قابل توجهی افزایش دهند. این به نوبه خود به لغو مداوم محدودیت های ارزی کمک کرد که به طور گسترده توسط کشورهای در حال توسعه برای حفظ ثبات ارزهای ملی و محافظت از بازار مالی داخلی در شرایط ضعیف تراز پرداخت ها استفاده می شد.
در حال حاضر، سیستم پولی جهان تحت تسلط سه ارز است - دلار آمریکا، یورو و ین ژاپن که بیش از 80 درصد از تسویه حساب ها در تجارت بین المللی انجام می شود و حدود 90 درصد از دارایی های ذخیره رسمی و بدهی های جهانی در آنها انجام می شود. تعهدات نامزد شده است (شکل 3) [4-6]. تسلط در حوزه پولی یکی از عوامل اصلی است که به کشورهای توسعه یافته کمک می کند تا موقعیت پیشرو خود را در امور مالی بین المللی حفظ کنند و آنها را قادر می سازد تا جریان اصلی سرمایه جهانی را روی خود قفل کنند. علاوه بر این، ایالات متحده به طور فعال سالهاست که از وضعیت دلار به عنوان یک ارز کلیدی جهانی برای پوشش کسری مزمن حساب جاری (شکل 4) با قرار دادن تعهدات بدهی خود در بین سرمایهگذاران خارجی استفاده میکند. بدهی رو به رشد شرکت ها و بدهی های عمومی ایالات متحده از سال 2012، که در پایان سه ماهه اول سال 2020 به ترتیب به 78. 3 و 101. 6 درصد از تولید ناخالص داخلی رسید (شکل 5)، یک تهدید قابل توجه برای ثبات اقتصاد کشورهای دیگر است. از جمله بازارهای نوظهور، که در آن دلار به طور گسترده هم برای خدمات قراردادهای تجارت خارجی و هم در معاملات مالی داخلی استفاده می شود. این امر وظیفه بین المللی کردن ارزهای کشورهای بریکس و تشکیل یک سیستم پولی جهانی چندمرکزی را بیش از پیش ضروری می کند.
سهم ارزهای ملی در ذخایر رسمی، تجارت جهانی، استقراض بین المللی و بازارهای بدهی در سال 2019. منبع: بانک مرکزی اروپا.