15. 1 نقش دولت در اقتصاد بازار

  • 2021-10-26

ما از دولت خود چه می خواهیم؟یک پاسخ این است که ما خیلی بیشتر از چندین دهه پیش می خواهیم. نقش دولت در 75+ سال گذشته به طور چشمگیری گسترش یافته است. در سال 1929 (سالی که وزارت بازرگانی شروع به نگهداری داده های سالانه در مورد عملکرد اقتصاد کلان در ایالات متحده کرد)، مخارج دولت در تمام سطوح (ایالتی، محلی و فدرال) کمتر از 10 درصد کل تولید کشور بود که به آن ناخالص داخلی می گویند. محصول (GDP). در قرن حاضر، این سهم بیش از سه برابر شده است. کل مخارج سرانه دولت، با تعدیل تورم، از سال 1929 بیش از شش برابر شده است.

شکل 15. 1 "هزینه ها و درآمدهای دولتی به عنوان درصدی از تولید ناخالص داخلی" کل هزینه ها و درآمدهای دولت را به عنوان درصدی از تولید ناخالص داخلی از سال 1929 تا 2007 نشان می دهد. تمام سطوح دولت شامل می شود. مخارج دولت شامل تمام هزینه های سازمان های دولتی می شود. درآمدهای دولت شامل کلیه وجوه دریافتی توسط سازمان های دولتی می شود. جزء اصلی درآمدهای دولت مالیات است. درآمد همچنین شامل دریافت های متفرقه از کارمزدها، جریمه ها و سایر منابع می شود. در ادامه این فصل به انواع درآمدها و مخارج دولت خواهیم پرداخت.

شکل 15. 1 هزینه ها و درآمدهای دولت به عنوان درصدی از تولید ناخالص داخلی

Government expenditures and revenues have risen dramatically as a percentage of GDP, the most widely used measure of economic activity.

مخارج و درآمدهای دولت به طور چشمگیری به عنوان درصدی از تولید ناخالص داخلی، پرکاربردترین معیار فعالیت اقتصادی، افزایش یافته است.

منبع: وزارت بازرگانی ایالات متحده، دفتر تحلیل اقتصادی، جداول 1. 15 و 3. 1 NIPA.

شکل 15. 1 "هزینه ها و درآمدهای دولتی به عنوان درصد تولید ناخالص داخلی" نیز خریدهای دولت را به عنوان درصدی از تولید ناخالص داخلی نشان می دهد. خریدهای دولتی زمانی اتفاق می افتد که یک سازمان دولتی کالا یا خدماتی را خریداری یا تولید کند. ما خریدهای دولتی را اندازه گیری می کنیم تا هزینه فرصت دولت را نشان دهیم. چه یک سازمان دولتی کالا یا خدماتی را خریداری کند یا آن را تولید کند، عوامل تولید برای فعالیت های بخش دولتی به جای بخش خصوصی استفاده می شود. خرید خودروهای جدید توسط اداره پلیس شهری نمونه ای از خرید دولتی است. هزینه برای آموزش عمومی نمونه دیگری است.

هزینه ها و خریدهای دولت برابر نیست زیرا هزینه های دولت برای خرید کالا و خدمات نیست. منبع اصلی این شکاف ، پرداخت های انتقال ، پرداخت های انجام شده توسط سازمان های دولتی به افراد در قالب کمک های مالی به جای در ازای کار یا سایر خدمات است. پرداخت های نقل و انتقالات نمایانگر مخارج دولت اما خرید دولت نیست. دولت ها به منظور توزیع مجدد درآمد از یک گروه به گروه دیگر ، در پرداخت های نقل و انتقالات شرکت می کنند. برنامه های مختلف رفاهی برای افراد کم درآمد نمونه هایی از پرداخت انتقال است. تأمین اجتماعی بزرگترین برنامه پرداخت انتقال در ایالات متحده است. این برنامه درآمد را از افرادی که کار می کنند (با مالیات بر دستمزد خود) به افرادی که بازنشسته شده اند منتقل می کند. پرداخت بهره به بدهی دولت ، که همچنین نوعی هزینه است ، نمونه دیگری از هزینه هایی است که به عنوان خرید دولت محاسبه نمی شود.

چندین نکته در مورد شکل 15. 1 "هزینه های دولت و درآمد به عنوان درصد تولید ناخالص داخلی" توجه ویژه ای را به خود جلب می کند. ابتدا مسیر خریدهای دولت را یادداشت کنید. خریدهای دولت نسبت به تولید ناخالص داخلی در طول جنگ جهانی دوم به طرز چشمگیری افزایش یافت و تقریباً بلافاصله پس از آن به سطح پیش از جنگ خود بازگشت. در طول جنگ کره ، خریدهای دولت دوباره ، هرچند کمتر به شدت افزایش یافت. این بار ، با این حال ، آنها پس از جنگ خیلی دور نشدند. در این دوره بود که هزینه های نظامی برای برآورده کردن چالش های اتحاد جماهیر شوروی سابق و سایر کشورهای کمونیستی - "جنگ سرد" افزایش یافت. از آن زمان خریدهای دولت بین 15 تا 20 درصد از تولید ناخالص داخلی تا کنون بوده است. جنگ ویتنام ، جنگ خلیج فارس و جنگ های افغانستان و عراق تأثیر بر خریدهایی که جنگ جهانی دوم یا حتی جنگ کره را مشخص می کند ، تأثیر نداشت. پیشرفت دوم ، گسترش شکاف بین مخارج و خریدها ، از دهه 1960 رخ داده است. این نشان دهنده رشد برنامه های انتقال فدرال ، عمدتا تأمین اجتماعی ، برنامه هایی برای کمک به افراد در پرداخت هزینه های مراقبت های بهداشتی و کمک به افراد کم درآمد است. ما بعداً در این فصل در مورد این برنامه ها بحث خواهیم کرد.

در آخر ، رابطه بین مخارج و رسیدها را یادداشت کنید. هنگامی که درآمدهای دولت برابر با هزینه های خود برای یک دوره خاص ، بودجه متعادل دارد. اگر درآمدهای دولت از هزینه های خود فراتر رود ، مازاد بودجه رخ می دهد ، در حالی که اگر هزینه های دولت از درآمد فراتر رود ، کسری بودجه وجود دارد.

قبل از سال 1980، درآمدها تقریباً با مخارج بخش دولتی به عنوان یک کل مطابقت داشت، مگر در طول جنگ جهانی دوم. اما هزینه‌ها بین سال‌های 1980 و 1996 به طور مداوم بالاتر از درآمدها باقی ماند. دولت فدرال در این دوره کسری‌های بسیار زیادی ایجاد کرد، کسری‌هایی که بیش از مازادهایی بود که معمولاً در سطوح دولتی و محلی رخ می‌دهد. بیشترین افزایش در هزینه ها مربوط به تامین اجتماعی و افزایش هزینه های مراقبت های بهداشتی در سطح فدرال است. تلاش‌های دولت فدرال برای کاهش و نهایتاً حذف کسری بودجه، همراه با مازاد بودجه در میان دولت‌های ایالتی و محلی، بودجه ترکیبی بخش عمومی را در ابتدای سال 1997 با مازاد مواجه کرد. از سال 1999، دفتر بودجه کنگره پیش‌بینی کرد که درآمدهای فدرال افزایش می‌یابد. تولید شده توسط یک اقتصاد در حال رشد به تولید مازاد بودجه تا قرن بیست و یکم ادامه خواهد داد.

این پیش بینی نسبتاً زیبا پس از 11 سپتامبر 2001 کنار گذاشته شد. حملات تروریستی به ایالات متحده و بعداً چندین کشور دیگر منجر به افزایش شدید و مستمر هزینه های فدرال برای جنگ در افغانستان و عراق و همچنین هزینه های امنیت داخلی شد. دولت جورج دبلیو بوش پیشنهاد کاهش مالیات را داد و کنگره تصویب کرد. ترکیب افزایش مخارج برای اقلام فوق و موارد دیگر، و نیز کاهش مالیات، کسری قابل توجهی ایجاد کرد.

شواهد ارائه شده در شکل 15. 1 "هزینه ها و درآمدهای دولتی به عنوان درصدی از تولید ناخالص داخلی" به طور کامل افزایش تقاضا برای خدمات بخش عمومی را نشان نمی دهد. علاوه بر دولت هایی که بیشتر هزینه می کنند، مردم ایالات متحده به وضوح دولت هایی را انتخاب کرده اند که بیشتر هزینه می کنند. به عنوان مثال، دامنه فعالیت های نظارتی انجام شده توسط دولت ها در همه سطوح، در چند دهه اخیر به شدت افزایش یافته است. مقرراتی که برای جلوگیری از تبعیض، حمایت از مصرف‌کنندگان و حفاظت از محیط زیست طراحی شده‌اند، همگی بخشی از پاسخ به تقاضای فزاینده برای خدمات عمومی هستند، همانطور که برنامه‌های فدرال در مراقبت‌های بهداشتی و آموزش.

شکل 15. 2 "منابع و هزینه های درآمد دولت: 2007" منابع اصلی درآمد و انواع مخارج دولت فدرال ایالات متحده و اتحادیه اروپا را خلاصه می کند. در ایالات متحده ، بیشترین درآمد از مالیات بر درآمد شخصی و مالیات های حقوق و دستمزد حاصل می شود. بیشتر هزینه ها برای پرداخت انتقال به افراد بود. خریدهای فدرال در درجه اول برای دفاع ملی بود. دسته "خریدهای دیگر" شامل مواردی از قبیل هزینه برای پروژه های حمل و نقل و برنامه فضایی است. پرداخت بهره به بدهی ملی و کمک های مالی توسط دولت فدرال به دولت های ایالتی و محلی دیگر هزینه های اصلی بود. اوضاع اتحادیه اروپا در درجه اول با این واقعیت متفاوت است که سهم بیشتری از درآمد ناشی از مالیات بر تولید و واردات است و به طور قابل توجهی کمتر برای دفاع هزینه می شود.

شکل 15. 2 منابع درآمد و هزینه های دولت: 2007

The four panels show the sources of government revenues and the shares of expenditures on various activities for all levels of government in the United States and the European Union in 2007.

این چهار پانل منابع درآمدهای دولت و سهام مخارج فعالیت های مختلف برای کلیه سطوح دولت در ایالات متحده و اتحادیه اروپا را در سال 2007 نشان می دهد.

منابع: بررسی مشاغل فعلی ، ژوئیه 2008 ، جداول 3. 2 و 3. 10. 5 ؛Paternoster ، Anne ، Wozowczyk ، Monika و Lupi ، Alessandro ، آمار در تمرکز - اقتصاد و امور مالی ، Eurostat 23/2008. برای درآمدهای اتحادیه اروپا ، "مالیات بر تولید و واردات" عمدتاً مربوط به مالیات بر ارزش افزوده ، وظایف وارداتی و مالیات غیر مستقیم ، مالیات بر معاملات مالی و سرمایه ، زمین و ساختمانها ، حقوق و دستمزد و سایر مالیات های تولید است. در رده "مالیات های فعلی در مورد درآمد ، ثروت و غیره"مالیات بر درآمد و در اختیار داشتن سود خانوارها و شرکتها ، مالیات های فعلی سرمایه ، مالیات بر معاملات بین المللی و پرداخت مجوزها است. مالیات های سرمایه به مالیات های مربوط به فواصل نامنظم و نادر بر ارزش دارایی ها ، یا ارزش خالص متعلق به آن ، یا به صورت میراث یا هدایا منتقل می شود. مشارکتهای اجتماعی مبلغ واقعی قابل دریافت از کارفرمایان و کارمندان را پوشش می دهد.

برای درک نقش دولت، تشخیص چهار نوع عمده دخالت دولت در اقتصاد مفید خواهد بود. اول، دولت تلاش می کند تا به شکست های بازار برای تخصیص کارآمد منابع پاسخ دهد. در یک بازار خاص، کارایی به این معنی است که مقدار تولید شده توسط تقاطع منحنی تقاضا که منعکس کننده تمام مزایای مصرف یک کالا یا خدمات خاص است و منحنی عرضه که منعکس کننده هزینه های فرصت تولید آن است، تعیین می شود. دوم، سازمان‌های دولتی برای تشویق یا جلوگیری از مصرف برخی کالاها و خدمات اقدام می‌کنند. ممنوعیت مواد مخدری مانند هروئین و کوکائین نمونه ای از تلاش دولت برای جلوگیری از مصرف این مواد است. ثالثاً دولت از طریق برنامه هایی مانند رفاه و تامین اجتماعی درآمد را مجدداً توزیع می کند. چهارم، دولت می تواند از سیاست های هزینه ای و مالیاتی خود برای تأثیرگذاری بر سطح فعالیت های اقتصادی و سطح قیمت ها استفاده کند.

ما در این فصل سه مورد اول از این جنبه های دخالت دولت در اقتصاد را بررسی خواهیم کرد. چهارم، تلاش برای تأثیرگذاری بر سطح فعالیت های اقتصادی و سطح قیمت ها، در حوزه اقتصاد کلان است.

پاسخ به شکست بازار

در فصل قبلی در مورد بازارها و کارایی، آموختیم که یک بازار با دستیابی به سطحی از خروجی که در آن سود نهایی برابر با هزینه نهایی باشد، سود خالص را به حداکثر می رساند. این راه حل کارآمد است. در بیشتر موارد، ما انتظار داریم که بازارها به این نتیجه نزدیک شوند - این درس مهم ایده آدام اسمیت از بازار به عنوان یک دست نامرئی است که عوامل تولید کمیاب اقتصاد را به بهترین استفاده ها هدایت می کند. با این حال، همیشه اینطور نیست.

ما چندین موقعیت را مطالعه کرده ایم که در آن بعید است که بازارها برای دستیابی به راه حل های کارآمد. در فصل قبل ، دیدیم که بازارهای خصوصی احتمالاً کمتر از مقادیر کارآمد کالاهای عمومی مانند دفاع ملی تولید می کنند. آنها ممکن است کالاهای زیادی تولید کنند که هزینه های خارجی را ایجاد می کنند و کالاهای بسیار کمی دارند که مزایای خارجی ایجاد می کنند. در موارد رقابت ناقص ، ما دیده ایم که احتمالاً تولید کالاها و خدمات بازار از سطح کارآمد کم خواهد شد. در همه این موارد ، این امکان وجود دارد که مداخله دولت سطح تولید را به مقادیر کارآمد آنها نزدیک کند. در سه بخش بعدی ، ما بررسی خواهیم کرد که چگونه یک دولت می تواند کارآیی را در موارد کالاهای عمومی ، هزینه های خارجی و مزایا و رقابت ناقص بهبود بخشد.

کالاهای عمومی

یک کالای عمومی خوب یا خدماتی است که برای آن محرومیت بسیار پرهزینه است و هزینه حاشیه اضافه کردن مصرف کننده دیگر صفر است. دفاع ملی ، اجرای قانون و دانش به طور کلی در دسترس نمونه هایی از کالاهای عمومی است.

دشواری ناشی از یک کالای عمومی این است که ، پس از تولید ، آزادانه در دسترس همه قرار می گیرد. هیچ مصرف کننده ای را نمی توان از مصرف کالاها به دلیل این که وی هزینه آن را پرداخت نکرده است ، محروم کند. در نتیجه ، هر مصرف کننده انگیزه ای برای سوار شدن آزاد در مصرف کالاهای خوب دارد و بنگاه هایی که کالای عمومی را ارائه می دهند ، سیگنال از مصرف کنندگان دریافت نمی کنند که منعکس کننده سود آنها از مصرف کالا است.

مطمئناً می توانیم انتظار داشته باشیم که برخی از مزایای یک کالای عمومی در بازار فاش شود. به عنوان مثال ، اگر دولت دفاع ملی را ارائه نداد ، انتظار داریم برخی از دفاع ها تولید شوند و برخی از افراد در تولید آن نیز کمک می کنند. اما از آنجا که رفتار رایگان سواری متداول خواهد بود ، تولید کالاهای عمومی از سطح کارآمد کم خواهد شد.

نظریه کالاهای عمومی یک استدلال مهم برای دخالت دولت در اقتصاد است. سازمان های دولتی ممکن است خود کالاهای عمومی را مانند ادارات پلیس محلی تولید کنند ، یا به شرکتهای خصوصی برای تولید آنها بپردازند ، همانطور که در بسیاری از تلاش های تحقیقاتی تحت حمایت دولت است. یک بحث مهم در ارائه آموزش عمومی در مورد این سؤال که آیا آموزش باید توسط دولت تولید شود ، همانطور که در مدارس دولتی سنتی وجود دارد یا توسط دولت خریداری شده است ، همانطور که در مدارس منشور انجام می شود ، می چرخد.

هزینه ها و مزایای خارجی

هزینه های خارجی زمانی تحمیل می شود که اقدام یک شخص یا شرکت به دیگری، خارج از هر مبادله بازاری آسیب برساند. هزینه اجتماعی تولید یک کالا یا خدمت برابر است با هزینه خصوصی به اضافه هزینه خارجی تولید آن. در مورد هزینه های خارجی، هزینه های خصوصی کمتر از هزینه های اجتماعی است.

به طور مشابه، منافع خارجی زمانی ایجاد می شود که اقدام یک شخص یا شرکت به نفع دیگری خارج از هر مبادله بازاری باشد. منفعت اجتماعی یک فعالیت برابر است با منفعت خصوصی آشکار شده در بازار به اضافه منافع خارجی. وقتی یک فعالیت منافع خارجی ایجاد می کند، منفعت اجتماعی آن بیشتر از منفعت خصوصی آن خواهد بود.

فقدان یک معامله در بازار به این معنی است که شخص یا شرکتی که مسئول هزینه یا منافع خارجی است، با تمام هزینه یا سود انتخاب مورد نظر روبرو نیست. ما انتظار داریم بازارها بیشتر از مقدار کارآمد کالاها یا خدماتی که هزینه های خارجی ایجاد می کنند و کمتر از مقدار کارآمد کالاها یا خدماتی که منافع خارجی ایجاد می کنند، تولید کنند.

مورد شرکت هایی را در نظر بگیرید که تراشه های حافظه را برای رایانه ها تولید می کنند. تولید این تراشه ها باعث آلودگی آب می شود. هزینه این آلودگی یک هزینه خارجی است. شرکت هایی که آن را تولید می کنند با آن مواجه نیستند. بنابراین، این شرکت‌ها با برخی از هزینه‌های انتخاب تولید خود مواجه هستند، اما نه همه. می‌توان انتظار داشت که قیمت تراشه‌ها در بازار کمتر و مقدار تولید شده بیشتر از سطح کارآمد باشد.

تلقیح در برابر بیماری های عفونی مزایای بیرونی ایجاد می کند. برای مثال فردی که واکسن آنفولانزا دریافت می کند، مزایای خصوصی دریافت می کند. کمتر احتمال دارد به آنفولانزا مبتلا شود. اما مزایای بیرونی نیز وجود خواهد داشت: سایر افراد نیز کمتر به آنفولانزا مبتلا خواهند شد زیرا احتمال ابتلا به آنفولانزا در فردی که واکسن تزریق می‌کند کمتر است. از آنجایی که این مزیت اخیر خارجی است، منفعت اجتماعی واکسن آنفولانزا از منافع خصوصی بیشتر است و بازار احتمالاً کمتر از مقدار کارآمد واکسن آنفولانزا تولید خواهد کرد. مدارس دولتی، خصوصی و منشور اغلب به چنین تلقیحاتی برای دور زدن مشکل مزایای خارجی نیاز دارند.

رقابت ناقص

در یک بازار کاملا رقابتی، قیمت برابر است با هزینه نهایی. با این حال، اگر رقابت ناقص باشد، شرکت‌های منفرد با منحنی‌های تقاضای رو به پایین مواجه می‌شوند و قیمت‌هایی را بیشتر از هزینه نهایی اعمال می‌کنند. مصرف کنندگان در چنین بازارهایی با قیمت هایی فراتر از هزینه نهایی مواجه خواهند شد و تخصیص منابع ناکارآمد خواهد بود.

یک بازار خصوصی با رقابت ناقص، کالای کمتری نسبت به کارآیی تولید خواهد کرد. همانطور که در فصل انحصار دیدیم، سازمان های دولتی به دنبال ممنوعیت انحصار در بیشتر بازارها و تنظیم قیمت های اعمال شده توسط انحصارهای مجاز هستند. سیاست دولت در قبال انحصار به طور کامل در فصل بعدی مورد بحث قرار می گیرد.

ارزیابی واکنش های دولت به شکست بازار

در هر یک از مدل‌های شکست بازار که در اینجا مرور کردیم - کالاهای عمومی، هزینه‌ها و منافع خارجی و رقابت ناقص - ممکن است بازار نتواند به نتیجه کارآمد دست یابد. امکان مداخله دولت برای نزدیک‌تر کردن بازارهای ناکارآمد به راه‌حل کارآمد وجود دارد.

شکل 15. 3 "اصلاح شکست بازار" سود بالقوه ناشی از مداخله دولت در موارد شکست بازار را بررسی می کند. در هر مورد، سود بالقوه، کاهش وزن ناشی از شکست بازار است. مداخله دولت ممکن است از این کاهش وزن جلوگیری کند یا آن را محدود کند. در هر پانل، کاهش وزن ناشی از شکست بازار به صورت یک مثلث سایه دار نشان داده می شود.

شکل 15. 3 تصحیح شکست بازار

Correcting Market Failure

در هر پانل، سود بالقوه ناشی از مداخله دولت برای تصحیح شکست بازار، با کاهش وزن مرده اجتناب‌شده، همانطور که توسط مثلث سایه‌دار نشان داده می‌شود، نشان داده می‌شود. در پانل (الف)، فرض می کنیم که یک بازار خصوصی Q را تولید می کندmواحدهای یک کالای عمومیسطح کارآمد، Qe، با تقاطع منحنی تقاضا D تعریف می شود1برای منفعت عمومی و منحنی عرضه S1. پانل (ب) نشان می دهد که اگر تولید یک کالا هزینه خارجی ایجاد کند، منحنی عرضه S1فقط هزینه خصوصی کالا را منعکس می کند. بازار Q تولید خواهد کردmواحد کالا به قیمت P1. اگر بخش دولتی راهی برای مقابله با تولیدکنندگان با هزینه اجتماعی تولیدشان بیابد، منحنی عرضه به سمت S تغییر می کند.2، و تولید به سطح کارآمد Q سقوط می کندe. توجه داشته باشید که این مداخله منجر به قیمت بالاتر می شود، P2، که مصرف کنندگان را با هزینه واقعی تولید کالا مواجه می کند. پانل (ج) مورد کالایی را نشان می دهد که منافع خارجی ایجاد می کند. خریداران کالا انتخاب خود را بر اساس منفعت خصوصی قرار می دهند و منحنی تقاضای بازار D است1. مقدار بازار Q استm. این کمتر از مقدار کارآمد، Q استe، که در صورت یارانه دادن به فعالیتی که منفعت خارجی دارد به دست می آید. این منحنی تقاضای بازار را به سمت D تغییر می دهد2، که منحنی عرضه بازار را در مقدار کارآمد قطع می کند. در نهایت، پانل (د) مورد یک شرکت انحصاری را نشان می دهد که Q را تولید می کندmواحد و قیمت P1. سطح کارآمد خروجی، Qe، می توان با اعمال سقف قیمت در P به دست آورد2. همانطور که در هر یک از پانل های دیگر وجود دارد، سود بالقوه از چنین سیاستی حذف کاهش وزن مرده است که به عنوان منطقه سایه دار در نمایشگاه نشان داده شده است.

پانل (الف) شکل 15. 3 "اصلاح شکست بازار" مورد یک کالای عمومی را نشان می دهد. بازار مقداری از کالاهای عمومی را تولید خواهد کرد. فرض کنید که مقدار Q را تولید می کندm. اما منحنی تقاضا که منعکس کننده مزایای اجتماعی خیر عمومی است، D1، منحنی عرضه را در Q قطع می کندe; این مقدار کارآمد کالا است. تأمین یک کالای عمومی در بخش عمومی ممکن است مقدار را به سطح کارآمد نزدیک‌تر کند.

پانل (ب) کالایی را نشان می دهد که هزینه های خارجی ایجاد می کند. در صورت عدم مداخله دولت، این هزینه ها در راه حل بازار منعکس نخواهد شد. منحنی عرضه، S1، فقط بر اساس هزینه های خصوصی مرتبط با کالا خواهد بود. بازار Q تولید خواهد کردmواحد کالا به قیمت P1. اگر دولت بخواهد تولیدکنندگان را با هزینه خارجی کالا مواجه کند، شاید با مالیات بر فعالیتی که بهای تمام شده را ایجاد می کند، منحنی عرضه به سمت S تغییر می کند.2و هزینه اجتماعی کالا را منعکس می کند. مقدار به سطح کارآمد سقوط می کند، Qe، و قیمت به P افزایش می یابد2.

پانل (ج) مورد کالایی را نشان می دهد که منافع خارجی ایجاد می کند. منحنی تقاضای آشکار شده در بازار، D1، فقط منافع خصوصی کالا را منعکس می کند. ترکیب مزایای خارجی کالا، منحنی تقاضا را به ما می دهد2که منعکس کننده منفعت اجتماعی خیر است. خروجی بازار Qmواحدهای کالا از سطح کارآمد Q فاصله داردe. دولت ممکن است به دنبال سوق دادن راه حل بازار به سمت سطح کارآمد از طریق یارانه ها یا سایر اقدامات برای تشویق فعالیت هایی باشد که منفعت خارجی ایجاد می کند.

در نهایت، پانل (د) مورد رقابت ناقص را نشان می دهد. شرکتی که با منحنی تقاضای رو به پایین مواجه است مانند D1خروجی Q را انتخاب می کندmکه در آن منحنی هزینه نهایی MC1منحنی درآمد حاشیه ای MR را قطع می کند1. دولت ممکن است به دنبال نزدیک‌تر کردن راه‌حل به سطح کارآمد باشد که با تقاطع منحنی‌های هزینه نهایی و تقاضا تعریف می‌شود.

در حالی که تشخیص سودهای احتمالی از مداخله دولت برای تصحیح نارسایی بازار مهم است ، ما باید مشکلات ذاتی در چنین تلاشهایی را تشخیص دهیم. مقامات دولتی ممکن است فاقد اطلاعات مورد نیاز برای انتخاب راه حل کارآمد باشند. حتی اگر اطلاعاتی داشته باشند ، ممکن است اهداف دیگری غیر از تخصیص کارآمد منابع داشته باشند. هر نمونه از مداخله دولت شامل تعامل با مصرف کنندگان حداکثر ابزار و شرکت های حداکثر سود است که هیچ یک از آنها نمی توان تصور کرد که شرکت کننده منفعل در این روند است. بنابراین ، در حالی که پتانسیل برای بهبود تخصیص منابع در موارد عدم موفقیت در بازار وجود دارد ، مداخله دولت ممکن است همیشه به آن نرسد.

مرحوم جورج استیگلر ، برنده جایزه نوبل اقتصاد در سال 1982 ، یک بار اظهار داشت که افرادی که از مداخله دولت برای تصحیح هر پرونده از عدم موفقیت در بازار دفاع می کنند ، وی را در یک مسابقه آواز آماتور به یاد قاضی یادآوری می کنند که با شنیدن اولین مسابقه ، اول اهدا کردندجایزه دوم. نکته استیگلر این بود که حتی اگر بازار غالباً تخصیص دهنده ناکارآمد منابع باشد ، احتمالاً دولت نیز چنین است. دولت ممکن است در مورد آنچه بازار انجام می دهد بهبود یابد. همچنین می تواند آن را بدتر کند. انتخاب بین تخصیص بازار و تخصیص با مداخله دولت همیشه انتخابی بین گزینه های ناقص است. ما بعداً در این فصل ماهیت گزینه های بخش دولتی را بررسی خواهیم کرد و توضیحات اقتصادی را در مورد اینکه چرا مداخله دولت ممکن است نتواند راه حل های بازار را به سطح کارآمد آنها نزدیک کند ، بررسی خواهیم کرد.

کالاهای شایستگی و دفع

در بعضی موارد ، بخش دولتی تصمیمی را تعیین می کند که مردم باید حتی در صورت عدم موفقیت در بازار ، برخی از کالاها و خدمات و سایر موارد را نیز مصرف کنند. این یک قضاوت هنجاری است ، فرض بر این است که مصرف کنندگان همیشه بهترین داوران در مورد آنچه خوب یا بد برای آنها نیستند نیستند.

کالاهای شایستگی کالاهایی هستند که مصرف آنها بخش دولتی را ترویج می کند ، بر اساس این فرض که بسیاری از افراد به اندازه کافی مزایای کالا را وزن نمی کنند و بنابراین باید بیشتر از آنچه در غیر این صورت مصرف می کنند ، مصرف کنند. به عنوان مثال ، بسیاری از دولت های محلی از کنسرت های سمفونی پشتیبانی می کنند ، به این دلیل که بازار خصوصی سطح کافی از این فعالیت های فرهنگی را ارائه نمی دهد.

در واقع ، ارائه دولت برخی از کالاهای شایستگی دشوار است. به عنوان مثال ، چرا بسیاری از دولت های محلی دادگاه های تنیس را ارائه می دهند اما کوچه های بولینگ ، زمین های گلف اما نه اتومبیلرانی اتومبیل ، یا سالن های سمفونی اما نه سینما؟یک توضیح احتمالی این است که برخی از مصرف کنندگان - که با علاقه به موسیقی تنیس ، گلف و موسیقی کلاسیک - در ترغیب شهروندان خود برای کمک به بودجه فعالیت های مورد نظر خود موفق تر از دیگران بودند.

کالاهای demerit کالاهایی هستند که مصرف آنها بخش دولتی را دلسرد می کند ، بر اساس این فرض که افراد به اندازه کافی تمام هزینه های این کالاها را وزن نمی کنند و بنابراین باید کمتر از آنچه در غیر این صورت مصرف می کنند ، مصرف کنند. مصرف چنین کالاهایی ممکن است مانند پرونده مواد مخدر غیرقانونی ، یا به شدت مالیات ، مانند مورد سیگار و الکل ، ممنوع باشد.

توزیع مجدد درآمد

این گزاره مبنی بر اینکه یک بازار خصوصی در صورت برآورده شدن شرایط کارآیی همیشه با صلاحیت ، منابع را به طور مؤثر اختصاص می دهد: با توجه به توزیع اولیه درآمد ، تخصیص منابع کارآمد خواهد بود. اگر 5 ٪ از مردم 95 ٪ از درآمد را دریافت کنند ، ممکن است برای اختصاص تقریباً 95 ٪ کالاها و خدمات تولید شده به آنها کارآمد باشد. اما بسیاری از افراد (حداقل 95 ٪ از آنها!) ممکن است استدلال کنند که چنین توزیع درآمد نامطلوب است و تخصیص منابعی که از آن بیرون می آید نیز نامطلوب است.

دلایل مختلفی وجود دارد که باور داشته باشید که توزیع درآمد حاصل از اقتصاد خصوصی ممکن است رضایت بخش نباشد. به عنوان مثال ، درآمدی که مردم کسب می کنند به دلیل شانس تا حدودی است. درآمد زیادی از ثروت ارثی حاصل می شود و بنابراین به خانواده ای بستگی دارد که در آن اتفاق می افتد متولد شده است. به همین ترتیب ، استعداد در اندازه نابرابر توزیع می شود. بسیاری از افراد دچار معلولیت می شوند که پتانسیل درآمد خود را محدود می کند. تغییر در تقاضا و عرضه می تواند تغییرات عظیمی در ارزش ها - و درآمد - بازار به مهارت های خاص اختصاص دهد. با توجه به همه اینها ، بسیاری از مردم استدلال می کنند که درآمد نباید صرفاً توسط بازار تعیین شود.

یک دلیل اساسی تر برای نگرانی در مورد توزیع درآمد این است که مردم به رفاه دیگران اهمیت می دهند. افراد با درآمد بالاتر اغلب تمایل به کمک به افراد با درآمد کمتر دارند. این اولویت در کمک های داوطلبانه به امور خیریه و در حمایت از برنامه های دولت برای توزیع مجدد درآمد نشان داده شده است.

استدلال کالاهای عمومی می تواند برای برنامه های دولتی که درآمد را توزیع می کنند ، مطرح شود. فرض کنید که افراد در تمام سطح درآمد می دانند که کمک های مالی به فقرا ارائه می شود و این احساس بهزیستی را تجربه می کنند که آیا آنها کسانی هستند که کمک می کنند یا نه. در این حالت ، کمک به فقرا یک کالای عمومی است. وقتی فقرا بهتر شوند ، افراد دیگر احساس بهتری می کنند. این مزیت غیرقانونی است. بنابراین می توان استدلال کرد که ترک خیریه خصوصی به بازار ناکارآمد است و دولت باید در توزیع مجدد درآمد شرکت کند. مبنای اصلی توزیع مجدد هر چه باشد ، مطمئناً رخ می دهد. دولت های هر کشور جهان تلاش می کنند تا درآمد خود را توزیع کنند.

برنامه هایی برای توزیع مجدد درآمد را می توان به دو دسته تقسیم کرد. یکی درآمد را به افراد فقیر منتقل می کند. درآمد دیگر بر اساس معیار دیگر ، درآمد را منتقل می کند. پرداخت نقل و انتقالات معنادار ، هزینه ای است که گیرنده بر اساس درآمد واجد شرایط است. برنامه های آزمایش شده به معنی ، درآمد را از افرادی که تعداد بیشتری به افرادی دارند که کمتر دارند منتقل می کنند. بزرگترین برنامه آزمایش شده در ایالات متحده Medicaid است که مراقبت های بهداشتی را برای فقرا ارائه می دهد. سایر برنامه های آزمایش شده شامل کمک های موقتی به خانواده های نیازمند (TANF) و تمبرهای غذایی است. پرداخت نقل و انتقالات غیر آزمایشی ، هزینه ای است که درآمد آن یک عامل واجد شرایط نیست. تأمین اجتماعی ، برنامه ای که به کارگران و کارفرمایان آنها مالیات می دهد و این پول را به کارگران بازنشسته منتقل می کند ، بزرگترین برنامه انتقال غیرقانونی است. در واقع ، این بزرگترین برنامه انتقال در ایالات متحده است. این درآمد را از خانواده های شاغل به خانواده های بازنشسته منتقل می کند. با توجه به اینکه خانواده های بازنشسته به طور متوسط ثروتمندتر از خانواده های شاغل هستند ، تأمین اجتماعی یک برنامه تا حدودی رگرسیون است. سایر برنامه های انتقال غیر معنا شامل Medicare ، جبران بیکاری و برنامه هایی است که به کشاورزان کمک می کند.

شکل 15. 4 "هزینه های پرداخت انتقال فدرال" هزینه های فدرال را برای برنامه های آزمایش شده و غیرقانونی به عنوان درصدی از تولید ناخالص داخلی ، ارزش کل تولید ، از سال 1962 نشان می دهد. همانطور که از نمودار نشان می دهد ، بخش عمده ای از تلاش های توزیع مجدد درآمد درایالات متحده برنامه های آزمایش شده غیر معناداری است.

شکل 15. 4 هزینه پرداخت انتقال فدرال

The chart shows federal means-tested and non-means-tested transfer payment spending as a percentage of GDP from 1962–2007.

این نمودار نشان می دهد که هزینه های پرداخت تست آزمایشی و غیر آزمایشی به عنوان درصدی از تولید ناخالص داخلی از سال 1962-2007 به معنای فدرال و غیر معنادار است.

منبع: دفتر بودجه کنگره ، بودجه و چشم انداز اقتصادی: سالهای مالی 2004-2013 (ژانویه ، 2003) ، جدول F-10P. 157 ؛پس از آن ، ژانویه 2008 ، جدول F-10 با استفاده از وسایل آزمایش شده به عنوان Medicaid به علاوه امنیت درآمد و افراد غیر معتبر همه چیز را آزمایش کرد.

این واقعیت که بیشتر پرداخت های نقل و انتقالات در ایالات متحده به معنای آزمایش نیست ، منجر به چیزی از پارادوکس می شود: برخی از پرداخت های نقل و انتقالات شامل مالیات بر افرادی است که درآمد آنها نسبتاً کم است تا به افرادی که درآمد آنها نسبتاً زیاد است ، بدهد. به عنوان مثال ، تأمین اجتماعی درآمد افرادی را که با افرادی که بازنشسته شده اند ، انتقال می دهد. اما بسیاری از افراد بازنشسته نسبت به افراد شاغل در ایالات متحده از درآمد بالاتری برخوردار هستند. کمک به کشاورزان ، شکل دیگری از پرداخت های آزمایش شده غیر معنا ، درآمد را به کشاورزان منتقل می کند ، که به طور متوسط از بقیه جمعیت ثروتمندتر هستند. این شرایط به دلیل تصمیمات سیاسی به وجود آمده است ، که بعداً در این فصل بحث می کنیم.

غذای اصلی

  • یکی از نقش های دولت اصلاح مشکلات عدم موفقیت بازار در ارتباط با کالاهای عمومی ، هزینه های خارجی و مزایا و رقابت ناقص است.
  • مداخله دولت برای تصحیح عدم موفقیت در بازار ، همیشه این امکان را دارد که بازارها را به راه حل های کارآمد نزدیکتر کند و در نتیجه ضررهای مرده را کاهش دهد. با این حال ، هیچ تضمینی وجود ندارد که این سود حاصل شود.
  • دولت ها ممکن است به دنبال تغییر کالاها و خدمات خاص بر اساس یک قضاوت هنجاری باشند که مصرف کنندگان بیش از حد یا خیلی کم کالا مصرف می کنند. کالاهایی که چنین داوری ها برای آنها انجام می شوند کالاهای شایستگی یا دفع کننده نامیده می شوند.
  • دولت ها از طریق پرداخت انتقال درآمد را توزیع می کنند. چنین توزیع مجدد اغلب از افرادی که درآمد بیشتری دارند به افراد با درآمد کمتری می رسد ، اما سایر پرداخت های انتقال به افرادی می رود که نسبتاً بهتر هستند.

امتحانش کن!

در اینجا لیستی از برنامه های دولتی واقعی و پیشنهادی ارائه شده است. هر کدام پاسخی به یکی از توجیهات فعالیت های دولت است که در متن شرح داده شده است: تصحیح عدم موفقیت در بازار (به دلیل کالاهای عمومی ، هزینه های خارجی ، مزایای خارجی یا رقابت ناقص) ، تشویق یا دلسردی از مصرف شایستگی یا کالاو توزیع مجدد درآمد. در هر حالت ، منبع تقاضا برای فعالیت شرح داده شده را مشخص کنید.

  1. وزارت دادگستری در صدد جلوگیری از انتشار شرکت مایکروسافت Windows '98 بود ، و اظهار داشت که مرورگر اینترنتی داخلی این سیستم تلاش مایکروسافت را برای انحصار بازار مرورگرها نشان می دهد.
  2. در سال 2004، کنگره اقدامی را در نظر گرفت که مالیات سیگار را به فروشندگانی که سیگار را از طریق اینترنت می فروشند گسترش می دهد.
  3. دولت فدرال برای یافتن سیارک هایی که ممکن است به زمین برخورد کنند، تحقیق می کند و بررسی می کند که چگونه می توان از برخورد سیارک ها جلوگیری کرد.
  4. دولت فدرال هزینه های کوپن های غذایی را برای افرادی که درآمدشان کمتر از حد معینی است افزایش می دهد.
  5. دولت فدرال مزایا را برای دریافت کنندگان تامین اجتماعی افزایش می دهد.
  6. آژانس حفاظت از محیط زیست استانداردهای جدیدی را برای محدود کردن انتشار آلاینده ها در هوا تعیین می کند.
  7. یک کمیسیون خدمات آب و برق ایالتی، قیمت هایی را که توسط شرکت هایی که گاز طبیعی را به خانه ها و مشاغل ارائه می کنند، تنظیم می کند.

مورد در نقطه: "تعمیر" بازار بنزین

Gas prices in San Diego. Regular is as high as 4.47 per gallon

تعدیل قیمت بنزین برای دولت در اقتصاد بازار رسالت آشکاری نیست. اما، در اقتصادی که در آن رای دهندگان خشمگین نفوذ قابل توجهی دارند، تلاش برای رفع افزایش قیمت بنزین می تواند به کاری تبدیل شود که یک سیاستمدار عاقل از آن کوتاه نمی آید.

تا تابستان 2008، نفت خام به قیمت بیش از 140 دلار در هر بشکه فروخته می شد. قیمت بنزین در ایالات متحده با علامت 4 دلار معاشقه بود. دلایل بازار کاملاً خوبی برای افزایش قیمت ها وجود داشت. تقاضای جهانی نفت هر سال در حال افزایش است و چین و هند دو منبع اصلی افزایش تقاضا هستند. توانایی جهان برای تولید نفت محدود است و تنش ها در خاورمیانه نیز تردیدها را در مورد عرضه این منابع به بازار افزایش داده است. توانایی تولید بنزین نیز محدود است. ایالات متحده بیش از 30 سال است که یک پالایشگاه نفت جدید ساخته است.

اما، زمانی که قیمت نفت افزایش می یابد، توضیحات اقتصادی به ندرت دارای نفوذ سیاسی زیادی است. بطور قابل پیش بینی، مردم از رهبران سیاسی خود پاسخ می خواهند - و آن را دریافت می کنند.

طرح‌های عمدتاً دموکراتیک کنگره در سال 2008 شامل ایده‌هایی مانند: لایحه طبقه‌بندی سازمان کشورهای صادرکننده نفت (اوپک) به عنوان یک انحصار غیرقانونی در نقض قوانین ضد انحصار ایالات متحده، اخذ مالیات بر سود «بیش از حد» شرکت‌های نفتی، بررسی افزایش احتمالی قیمت‌ها وممنوعیت معاملات سفته بازی در معاملات آتی نفتبا اکثریت قاطع در هر دو طرف راهرو، کنگره لایحه ای را برای تعلیق افزودن نفت به ذخایر استراتژیک نفت - یک ذخیره 727 میلیون گالن زیرزمینی که برای استفاده در مواقع اضطراری ملی طراحی شده است - تصویب کرد. پرزیدنت بوش در سال 2008 مخالف این حرکت بود، اگرچه در سال 2006، زمانی که قیمت بنزین به گالن 3 دلار نزدیک شد، از حرکت مشابهی حمایت کرد. ارائه «تعطیلات مالیاتی» بر روی 18. 4 سنت به ازای هر گالن مالیات فدرال گاز، برخی از سیاستمداران را در طول مبارزات انتخاباتی ریاست جمهوری 2008 با مشکل مواجه کرد زیرا هیلاری کلینتون، یک دموکرات، و جان مک کین، یک جمهوری خواه، از آن حمایت کردند، در حالی که باراک اوباما، یک دموکرات، از آن حمایت کردند.، مخالف بود. پیشنهادهای عمدتاً جمهوری خواهان برای اجازه حفاری و اکتشاف دریایی در پناهگاه ملی حیات وحش قطب شمال نیز مورد توجه قرار گرفت.

بعید است که این اقدامات تأثیر زیادی بر قیمت گاز، به ویژه در کوتاه مدت داشته باشد. به عنوان مثال، دولت فدرال معمولاً در یک دوره دو ماهه 10 میلیون گالن بنزین را در ذخایر استراتژیک ذخیره می کند. مصرف در ایالات متحده حدود 20 میلیون گالن بنزین در روز است. مصرف جهانی بنزین حدود 87 میلیون گالن در روز است. قرار دادن 10 میلیون گالن اضافی در یک بازار جهانی که حدود 5 میلیارد گالن در یک دوره 60 روزه مصرف می کند، احتمالاً تأثیر قابل اندازه گیری ندارد.

افزایش قیمت نفت برای شرکت های نفتی بسیار خوب بود. اکسون موبیل، بزرگترین شرکت سهامی عام نفت در ایالات متحده، سودی نزدیک به 11 میلیارد دلار برای سه ماهه اول سال 2008 گزارش کرده است. اما، تحقیقات مکرر فدرال در این صنعت نتوانسته است شواهدی مبنی بر وقوع چنین خرابکاری ارائه دهد.

در همین حال ، نیروهای بازار که به قیمت های بالاتر بنزین پاسخ می دهند در حال حاضر در حال کار هستند. تولید کنندگان بنزین به اتانول سلولزی در حال نگاه هستند که می تواند از موادی مانند تراشه های چوبی ، ساقه ذرت و نی برنج تولید شود. تولیدکنندگان خودرو در حال بررسی هیبریدهای "افزونه" هستند. هدف این است که یک اتومبیل داشته باشید که می تواند قبل از شروع استفاده از بنزین ، از باتری خود فاصله بگیرد. مصرف کنندگان نقش خود را انجام می دهند. مصرف بنزین در ایالات متحده تا تابستان سال 2008 از سطح خود یک سال قبل بیش از 4 ٪ کاهش یافته است.

این پاسخ های بالقوه بازار نوعی چیزی است که از افزایش قیمت سوخت انتظار می رود. در نهایت ، دشوار است بدانید که چرا قیمت بنزین باید برای مداخله در بخش دولتی باشد. اما ، بخش دولتی از مردم تشکیل شده است و وقتی این افراد عصبانی می شوند ، خواستار مداخله می تواند غیرقابل توقف شود.

منابع: پل دیویدسون و کریس وودارد ، "پیشنهادهایی برای کاهش قیمت بنزین بررسی شده" ، ایالات متحده آمریکا ، 11 مه 2006 ، ص. 5b ؛جوزف کورل ، "بوش دستور تعلیق قوانین گاز را می دهد. کاوشگر فدرال برای بررسی هزینه های قیمت گذاری قیمت ، "واشنگتن تایمز ، 26 آوریل 2007 ، ص. a1 ؛دیوید م. هرزنهاورن ، "همانطور که قیمت بنزین افزایش می یابد ، سیاستمداران به راه حل های آشنا باز می گردند ،" نیویورک تایمز ، 3 مه 2008 ، ص. A16 ؛ریچارد سیمون ، "ملت ؛مخلوط کردن نفت و سیاست ؛کنگره برای متوقف کردن محموله به ذخیره کشور رای می دهد. این حرکت می تواند مقداری پول پس انداز کند. "لس آنجلس تایمز ، 14 مه 2008 ، ص. A18

ثبت دیدگاه

مجموع دیدگاهها : 0در انتظار بررسی : 0انتشار یافته : ۰
قوانین ارسال دیدگاه
  • دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط تیم مدیریت در وب منتشر خواهد شد.
  • پیام هایی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
  • پیام هایی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط باشد منتشر نخواهد شد.