در تاریخ 10 مارس ، وزارت کار بیانیه ای صادر کرد و هشدار داد که رمزنگاری ها بسیار سوداگرانه ، بسیار بی ثبات و ارزش دقیق در بازار هستند. 1 حتی Stablecoins - که به گونه ای پایدار طراحی شده و به یک مرجع خارجی مانند دلار آمریکا گره خورده اند - اخیراً سقوط کرده و زیر ارزش چشمگیر خود قرار گرفته اند. در حالی که برخی از stablecoins توسط دارایی های دنیای واقعی پشتیبانی می شوند ، تنوع دیگری به صورت الگوریتمی کدگذاری شده برای حفظ مقدار هدف با مکانیسم سوزاننده و متعارف یا تقاضا و عرضه است. اما این الگوریتم ها مطابق آنچه انتظار می رفت نتوانسته اند انجام دهند. با توجه به عدم نظارت دولت و نوسانات در بازار رمزنگاری نشده ، غیر معمول نیست که حجم رمزنگاری Staked افزایش یابد اما ارزش کلی کاهش می یابد. بنابراین ، مالیات بر پاداش های استینگ پس از دریافت و بر اساس افزایش واحدها به جای اینکه در اختیار داشته باشد ، ذینفعان رمزنگاری را تحت تأثیر قرار داده است.
در این مقاله به بررسی معاملات در چارچوب فناوری blockchain و راهنمایی مالیاتی اداری ارائه شده توسط IRS می پردازیم. در حالی که یک تفسیر از راهنمایی های اداری به دریافت پاداش های مالیاتی پس از دریافت بوده است ، این مقاله دیدگاه جایگزین در مورد مالیات بر پاداش های استینگ در زمان را ارائه می دهد ، که مطابق با مالیات اموال حاصل از سرمایه گذاری تحت اصول مالیات عمومی است.
Staking چیست؟
از دیدگاه فن آوری ، رمزنگاری در blockchain وجود دارد ، که نوعی نرم افزار است ، و Crypto Staking راهی برای اعتبارسنجی معاملات در شبکه blockchain اثبات سهام (POS) است. اثبات کار (POW) و POS دو مکانیسم اصلی اجماع است که توسط blockchains crypto برای تأیید معاملات و تولید سکه های جدید در دفترچه توزیع شده استفاده می شود. رمزنگاری مانند بیت کوین که از فناوری blockchain در سیستم POW استفاده می کند ، به مقدار زیادی از قدرت پردازش و سخت افزار نیاز دارد. با استفاده از رایانه ، معدنچی مجازی که ابتدا یک معمای ریاضی را حل می کند ، توسط شبکه blockchain با بلوک بعدی رمزنگاری جدید پاداش می گیرد.
از سوی دیگر، Staking فرآیندی است که شامل کاربران میشود که رمزارز خود را برای پشتیبانی از شبکه بلاک چین و تأیید تراکنشها متعهد میکنند. سپس کاربران ممکن است در دارایی های سهام خود با واحدهای جدید رمزنگاری اضافه شده به دفتر کل توزیع شده بر اساس مقدار مالکیت متناسب نسبی آنها در پروتکل شرط بندی پاداش دریافت کنند. برخی از پروتکلهای شرطبندی نیازمند یک دوره قفل هستند که در طی آن پاداشها برای بازخرید در دسترس نیستند. در موارد دیگر، ممکن است برای از بین بردن پاداش، کارمزد معاملاتی لازم باشد. برای معاملات کوچک، غیر معمول نیست که کارمزد بیشتر از پاداش باشد.
جوایز شرط بندی می تواند شبیه درآمد بهره در یک حساب پس انداز دارای بهره یا درآمد سود سهام در سهام تحت مالکیت باشد. با این حال، برای اهداف مالیات بر درآمد فدرال، IRS رمزنگاری را به عنوان پول نقد یا سهام تلقی نمی کند. کریپتو پول یا پول قانونی در ایالات متحده نیست و همچنین سهامی برای اهداف مالیاتی تحت IRC نیست. سهام برای سهام یک شرکت قابل استفاده است و بیشتر ارزهای دیجیتال موجود در صرافی ها نشان دهنده منافع مالکیت در یک شرکت نیستند. مگر اینکه کریپتو به سهام یک شرکت یا یک ابزار بدهی گره خورده باشد، احتمالاً یک اوراق بهادار نیز نخواهد بود، که به طور گستردهتر به عنوان «هر سهم سهام در هر شرکت، گواهی سهام یا بهره در هر شرکتی» تعریف میشود. اسکناس، اوراق قرضه، اوراق قرضه، یا شواهدی مبنی بر بدهکاری، یا هر مدرکی مبنی بر علاقه یا حق اشتراک یا خرید هر یک از موارد فوق.»2
راهنمای اداری IRS
در اطلاعیه 2014-21، 2014-2016 IRB 938، IRS به جای پول نقد یا سهام، رمزارز را به عنوان ارز مجازی معرفی می کند. بر اساس آن اعلامیه، «ارز مجازی یک نمایش دیجیتالی از ارزش است که بهعنوان وسیله مبادله، واحد حساب و/یا ذخیرهسازی ارزش عمل میکند». در سؤالات متداول A-1، اطلاعیه 2014-21 بیان می کند که "ارز مجازی به عنوان دارایی در نظر گرفته می شود" برای اهداف مالیاتی فدرال. بنابراین، موضع IRS این است که اصول کلی مالیاتی حاکم بر معاملات دارایی در مورد تراکنش های رمزنگاری اعمال می شود. علیرغم موضع IRS، هیچ قانون موردی، اساسنامه یا مقرراتی وجود ندارد که رمزارز را به عنوان دارایی تعریف کند.
در حالی که ذکر خاصی در مورد استیک شدن وجود ندارد ، سؤالات متداول A-8 مقرر می کند که یک مالیات دهنده که ارز مجازی را معدن می کند ، از ارز مجازی جدید دریافت شده از آن فعالیت ها به عنوان درآمد عادی بر اساس ارزش بازار عادلانه ارز مجازی در تاریخ ، مالیات می گیرد. رسیددر صورت عدم وجود راهنمایی های خاص در مورد تحریک ، تمایل به برخی از متخصصان امور مالیاتی برای مشاهده پاداش های استینگ مانند معدن وجود دارد. اما همانطور که اشاره شد ، یک تمایز فن آوری بین استیک و استخراج وجود دارد که یک درمان مالیاتی متفاوت را ضمانت می کند.
بر خلاف POS ، که یک فرآیند منفعل برای ذینفعان است و فقط مستلزم انتقال رمزنگاری به یک سکوی Staking است ، POW یک فرآیند فعال است. یک معدنچی POW باید رایانه ها را خریداری کرده و آنها را در حال اجرا نگه دارد و هزینه های انرژی را متحمل می شود. عملیات معدن به رایانه های قدرتمند و تلاش مداوم نیاز دارد. در حالی که قابل بحث است که استخراج معادن املاک دریافت شده برای خدمات را تشکیل می دهد ، معدنچیان Crypto باید با نیرو دادن به ماشین های خود ، اشغال فضای فیزیکی و نظارت بر پیشرفت ، شرکت کنندگان فعال باشند تا اطمینان حاصل شود که برنامه معدن کار می کند. از طرف دیگر ، ذینفعان دارندگان رمزنگاری منفعل هستند و هیچ تلاشی شخصی در آن صورت نمی گیرد. هیچ ملکی برای خدمات ارائه شده در استیک دریافت نمی شود. به همین دلیل ، راهنمایی های اداری برای معدن نباید در مورد Staking اعمال شود.
استفاده از راهنمایی های اداری IRS در مورد AirDrops Crypto نیز در مورد Staking مورد تردید است. در Rev. Rul. 2019-24 ، 2019-44 IRB 1004 ، و IRM 202114020 ، IRS مقرر می کند که اگر یک مالیات دهنده در زمان Airdrop تسلط و کنترل داشته باشد ، یک جریان هوایی از رمزنگاری جدید به دنبال یک چنگال سخت منجر به درآمد می شود. یک چنگال سخت منحصر به فناوری blockchain است و هنگامی اتفاق می افتد که رمزنگاری در دفترچه توزیع شده تحت تغییر پروتکل یا بروزرسانی نرم افزار قرار می گیرد و در نتیجه انحراف دائمی از دفترچه توزیع شده میراث ایجاد می شود. AirDrop وسیله ای برای توزیع واحدهای رمزنگاری به دفترچه توزیع شده چندین آدرس پس از یک چنگال سخت است. مبنای نتیجه گیری در حكم درآمدی مبنی بر اینكه هوایی یك رمزنگاری جدید پس از چنگال سخت مشمول مالیات است ، در بند 61 (الف) (3) قابل پیش بینی است ، كه شرط می كند كه به جز آنچه كه در غیر این صورت توسط قانون مقرر شده است ، درآمد ناخالص به معنای تمام درآمد استاز هر منبع مشتق شده ، از جمله سود حاصل از معاملات در املاک. در بخش 61 ، کلیه دستاوردها یا الحاق غیرقابل انکار به ثروت ، که به وضوح تحقق یافته است ، که بر آن یک مالیات دهنده تسلط کامل دارد ، در درآمد ناخالص گنجانده شده است. 3
در هنگام ضرب و شتم ، هیچ چنگال یا پروتکل سخت وجود ندارد. بنابراین مسلماً احکام اداری غیرقابل استفاده است ، اما یک تفسیر از این احکام هوایی این بوده است که اگر مالیات دهندگان بتوانند رمزنگاری جدید را در زمان دریافت مانند یک هواپیمای هوایی که بر آن مالیات دهنده تسلط و کنترل دارد ، از رمزنگاری جدید استفاده کند. با این حال ، احکام ، که براساس "الحاق به ثروت ، به وضوح تحقق یافته" در بخش 61 است ، در زمینه استینگ و تحت اصول مالیاتی عمومی تحقق درآمد همانطور که در زیر توضیح داده شده است ، مشکل ساز هستند.
اصول مالیاتی عمومی
از نظر تاریخی ، طبق قانون پرونده مالیاتی فدرال ، دیوان عالی کشور اظهار داشته است كه "درآمد" برای اهداف قانون مالیات به معنای درآمد "حاصل از سرمایه ، از كار یا هر دو ترکیب" است. 4 به عبارت دیگر ، درآمد می تواند از طریق تلاش های شخصی مالیات دهندگان از طریق نیروی کار یا بدون مشارکت شخصی از طریق استفاده از سرمایه مالیات دهندگان ایجاد شود. با این حال ، درآمد تعریف شده به عنوان سود حاصل از سرمایه ، به طور کلی درک می شود که سود حاصل از فروش یا تبدیل دارایی های سرمایه را شامل می شود ، که در آن در آن اعمال شده است. 5 طبق اصول قانون مالیات عمومی ، یک مالیات دهندگان "متوجه" می شوند یا نه فقط به دست می آورندبا نگه داشتن اموالی که در ارزش افزایش می یابد ، اما با دفع اموال و تحقق سود ذاتی. 6 در رساله مالیاتی خود ، بوریس I. بیتکر و لارنس لوککن تحقق را توضیح می دهند:
هر آنچه که برای یا در برابر مالیات بر قدردانی غیر واقعی گفته شود ، مالیات بر درآمد فدرال هرگز در مورد سود حاصل نشده است تا زمانی که به نوعی تحقق نیافته باشد. اصل تحقق فقط در کد یافت می شود [اشاره به بخش 1001 (الف)] ، اما ، با وجود اظهارات قضایی گاه به گاه که همه دستاوردهای بخش 61 (الف) پذیرفته شده اند ، مگر اینکه به طور خاص توسط اساسنامه حذف شود ، تحقق آن بسیار اساسی برای ساختار استاز قانونی که این اصل به چالش کشیده نشده است. با این حال ، مانند سایر مفاهیم اساسی ، در اطراف لبه ها کمی مبهم است و برخی از مسائل محیطی مشکل ساز را ایجاد می کند.
طبق ماده 1001، سود یا زیان حاصل از فروش یا سایر واگذاری اموال، با تفاوت بین مبلغ تحقق یافته در فروش (قیمت فروش یا مابهالتعوض دریافتی در مبادله) و مبنای تعدیل مالیاتدهنده در ملک واگذار شده اندازهگیری میشود. سپس این سود یا زیان باید برای اهداف مالیاتی شناسایی شود. اما در مورد استکینگ کریپتو که در آن کریپتو مال است، زمانی که مالیات دهنده متوجه درآمد نمی شود، بند 1001 اعمال نمی شود و به طور کلی زمانی که فروش یا مبادله اموالی وجود ندارد، تحقق نمی یابد. در پرونده اساسی Eisner v. Macomber، دادگاه عالی اعلام کرد که سود سهام غیرمجاز، متشکل از سهام جدید صادر شده برای سهامداران به نسبت دارایی قبلی آنها، بدون هیچ گونه توزیع سود، نمی تواند به عنوان درآمد تحت اصلاحیه شانزدهم مشمول مالیات شود.. 7 دادگاه گفت: «ما واضح هستیم که نه تنها سود سهام واقعاً چیزی از دارایی شرکت نمی گیرد و چیزی به سهام سهامدار اضافه نمی کند، بلکه ...[سهامدار] در این معامله هیچ گونه درآمدی محقق یا دریافت نکرده است.»8 زیرا سود سهام نشان می دهد که سود انباشته شرکت به جای توزیع بین سهامداران سرمایه گذاری شده است یا به عنوان مازاد برای توزیع نگهداری می شود. 9 دادگاه توضیح داد که "غنی سازی از طریق افزایش ارزش سرمایه گذاری درآمد نیست" و همچنین تصریح کرد که زمانی است که سهامدار سهام جدید را می فروشد که هر گونه سود حاصل از فروش پس از آن درآمد است. 10
مانند سود سهامی که در نوع خود تعلق می گیرد، یک پاداش شرط بندی، رمزنگاری (اموال) است که به صورت نوع از سرمایه گذاری به دست می آید. تحت آیزنر، ذینفع هیچ درآمدی از معامله با افزایش ارزش سرمایهگذاری از طریق یک پاداش سهام کسب نکرده است تا زمانی که پاداش فروخته شود و سود ایجاد کند. بنابراین، همانطور که ارزش گرانبها تا زمان فروش یا مبادله در مورد سایر داراییهای سرمایهای مانند مستغلات و اوراق بهادار قابل معامله عمومی مشمول مالیات نمیشود، پاداشهای شرطبندی نیز تا زمان واگذاری نباید مشمول مالیات شوند. در غیر این صورت، مالیات دهنده می تواند پس از دریافت پاداش، مالیات بر درآمد عادی را بپردازد. متعاقباً، اگر ارزش پاداش کاهش یابد، زیان مالیاتی پس از واگذاری می تواند توسط قوانین زیان سرمایه محدود شود. بنابراین، مالیات پس از دریافت پتانسیل ایجاد یک اثر شلاقی را دارد که منجر به یک نتیجه مالیاتی سخت می شود.
جنجال جارت
در حالی که هیچ راهنمایی IRS خاصی در مورد مالیات بر سهام کریپتو وجود ندارد، قانون مورد حمایت مالیاتی برای به تعویق انداختن درآمد مشمول مالیات تا زمان فروش یا مبادله وجود دارد. همچنین در دادگاه منطقه ای فدرال تنسی، یک پرونده مربوط به سهام کریپتو در حال بررسی است. 11 در Jarett، Joshua Jarett کریپتو معروف به Tezos را به اشتراک گذاشت و Tezos جدید را در طول سال مالیاتی 2019 دریافت کرد. 12 او و همسرش ابتدا ارزش تزوس دریافتی را به صورت درآمد ناخالص گزارش کردند، اما سپس اظهارنامه اصلاحی برای بازپرداخت ارائه کردند. هنگامی که آنها هیچ بازپرداختی دریافت نکردند، جارت ها علیه دولت برای مالیات بر درآمد فدرال پرداخت شده بر جوایز سهام شکایت کردند و استدلال کردند که آنها دارایی ایجاد کرده اند و تا زمانی که تزوس های جدید به فروش نرسند نباید از آنها مالیات گرفته شود.
اگرچه درخواست بازپرداخت اولیه Jaretts رد شد، دولت بعداً مسیر خود را تغییر داد و به آنها بازپرداخت کامل به اضافه سود قانونی را برای سال مالیاتی 2019 ارائه کرد. اما دولت هیچ توضیحی یا دلیل کتبی برای این پیشنهاد ارائه نکرد. در حالی که یک پیشنهاد عموماً نشان دهنده بی میلی دولت به طرح دعوی است، لزوماً نشان دهنده تغییر در دیدگاه دولت در مورد سرمایه گذاری نیست. در این اولین برداشت، جارت اعلام کرد که او این پیشنهاد را رد کرده است زیرا پذیرش آن مانع از آن نمی شود که دولت او یا سایر مالیات دهندگان را در مورد همان موضوع با تلاش برای مالیات بر پاداش های سهام خود در زمان دریافت، به چالش بکشد.
بدون توضیح دولت یا دلیلی برای این پیشنهاد، سکوت IRS به این معنی است که مالیات دهندگان هنوز در معرض خطر هستند. موضع دولت همچنان نامشخص است اگرچه برخی از اعضای کنگره نیز حمایت خود را از مالیات بر سود ناشی از کریپتوهای سهام ابراز کرده اند. 13 علاوه بر این، پیشنهاد ارائه شده به Jarretts برای سایر مالیات دهندگان الزام آور نیست و نمی توان به عنوان مرجع به آن استناد کرد.
نتیجه
اگر IRS رمزنگاری را به عنوان ملک و نه پول تلقی کند ، و استیک یک سرمایه گذاری است و نه یک سرویس ، هرگونه رشد افزایشی رمزنگاری شده نباید پس از دریافت درآمد داشته باشد. بنابراین ، تا زمانی که یک واقعه یا تحقق وجود نداشته باشد ، جوایز استینگ نباید مالیات داده شود. علاوه بر این ، از دیدگاه سیاست ، مالیات بر پاداش های استینگ قبل از تمایل نمی تواند خطرات تکنولوژیکی مرتبط را در نظر بگیرد. رمزنگاری در blockchain هنوز در حال توسعه و کنترل نشده وجود دارد. ذینفعان می توانند بخش عمده ای از ارزش خود را در محیط فناوری بی ثبات از دست بدهند. در حالی که هیچ قطعنامه مشخصی از جارت وجود ندارد ، دولت می تواند با ارائه راهنمایی های خاص برای تدوین مطابق با اصول مالیاتی عمومی تحقق درآمد ، به ارتقاء مناسب مالیات کمک کند. تا آن زمان ، بحث در مورد مسئله مالیات به احتمال زیاد ادامه خواهد یافت و مالیات دهندگان درگیر معاملات ممکن است نیاز به احتیاط داشته باشند و الزامات افشای کافی را در اظهارنامه مالیاتی خود در نظر بگیرند.
برای اطلاعات بیشتر ، لطفاً با Naya Pearlman ، CPA ، J. D. ، LL. M. تماس بگیرید. در 212. 324. 3388 |n[email protected]. com یا عضو تیم مشاوره دارایی دیجیتال Berdon.
این هشدار فقط برای اهداف اطلاعات عمومی است و در نظر گرفته نشده است و نباید به عنوان مشاوره قانونی یا مالیاتی تفسیر شود.
حسابداران Berdon LLP نیویورک
1 وزارت کار ، "انتشار کمک به انطباق شماره 2022-01" (10 مارس 2022). 2 به بخش 1236 (ج) مراجعه کنید. با وجود موارد فوق ، بسته به ویژگی ها و استفاده از آن دارایی خاص ، ممکن است برخی از دارایی های دیجیتالی به عنوان امنیت توسط SEC یا به منظور برخی از گزارشگری های مالی مشاهده شود. 3 S EE کمیسر در مقابل شرکت Glenshaw Glass ، 348 ایالات متحده 426 ، 431 (1955). 4 به آیزنر در مقابل مکومبر ، 252 ایالات متحده 189 ، 193 (1920) مراجعه کنید. 5 به شرکت Doyle v. Mitchell Brothers ، 247 ایالات متحده 179 ، 185 (1918) مراجعه کنید. 6 بیتکر و لوککن ، مالیات فدرال درآمد ، املاک و هدایا ، پاراگراف. 5. 02. 7 Eisner v. Macomber ، 252 ایالات متحده 189 ، 195. همچنین به اصلاح قانون اساسی ایالات متحده XVI مراجعه کنید ، که ارائه می دهد: کنگره باید بدون تقسیم در بین چندین ایالت و بدون توجه ، مالیات بر درآمد ، از هر منبع مشتق شده ، و بدون توجه به جمع آوری مالیات بر درآمد ، از درآمد و جمع آوری مالیات بر درآمد ، درآمد و جمع آوری کند. به هر سرشماری یا شمارش. 8 به عنوان یک قاعده کلی ، بند 305 (الف) همچنان سود سهام سهام را از درآمد حذف می کند ، اما استثنائات مختلفی (مانند توزیع به جای پول) در بند 305 (ب) وجود دارد. 9 آیزنر ، 252 ایالات متحده در 192-193. 10 شناسهدر 194-196. 11 Jarrett در مقابل ایالات متحده ، شماره 3: 21-cv-00419 (M. D. Tenn. 26 مه 2021). 12 شناسه13 نامه کنگره به چارلز Rettig ، کمیسر IRS (29 ژوئیه 2020).