درآمد خالص که سود خالص نیز نامیده می‌شود، محاسبه‌ای است که میزان کل درآمدها را که بیش از کل هزینه‌ها است اندازه‌گیری می‌کند. به عبارت دیگر، نشان می دهد که پس از پرداخت تمام هزینه ها چقدر درآمد باقی می ماند. این مقدار پولی است که شرکت می تواند برای یک روز بارانی پس انداز کند، از آن برای پرداخت بدهی، سرمایه گذاری در پروژه های جدید یا توزیع بین سهامداران استفاده کند. بسیاری از مردم به این اندازه گیری به عنوان خط پایانی اشاره می کنند زیرا به طور کلی در پایین صورت سود و زیان ظاهر می شود.
سرمایه گذاران، اعتباردهندگان و مدیریت شرکت تمایل دارند بر محاسبه سود خالص تمرکز کنند زیرا این محاسبه شاخص خوبی از موقعیت مالی شرکت و توانایی مدیریت کارآمد دارایی ها است. سرمایه‌گذاران باید بدانند که سرمایه‌گذاری‌شان همچنان افزایش خواهد یافت و شرکت پول نقد کافی برای پرداخت سود سهام به آنها خواهد داشت. طلبکاران می خواهند بدانند که آیا شرکت از نظر مالی سالم است و می تواند بدهی خود را با عملیات موفقیت آمیز پرداخت کند یا خیر. مدیریت شرکت معمولاً به نگرانی های سرمایه گذار و اعتباری همراه با توانایی شرکت در پرداخت حقوق و پاداش توجه دارد.
بنابراین ما مشخص کردیم که این یک اندازه گیری مهم است، اما درآمد خالص چیست؟
فرمول
فرمول درآمد خالص با کسر کل هزینه ها از کل درآمد محاسبه می شود. بسیاری از کتاب های درسی مختلف هزینه ها را به زیرمجموعه هایی مانند هزینه کالاهای فروخته شده، هزینه های عملیاتی، بهره و مالیات تقسیم می کنند، اما این مهم نیست. تمام درآمدها و تمام هزینه ها در این فرمول استفاده می شود.
همانطور که می بینید، معادله درآمد خالص بسیار ساده است. درآمدهای مازاد بر کل هزینه ها را اندازه گیری می کند. به این ترتیب سرمایه‌گذاران، اعتباردهندگان و مدیریت می‌توانند ببینند که شرکت چقدر سود تولید کرده است.
می توانید با نگاه کردن به صورت سود و زیان، فرمول سود خالص را یک قدم جلوتر ببینید. به عنوان مثال، اگر مجموع درآمدهای شرکت را نمی دانید، در اینجا نحوه محاسبه درآمد خالص با استفاده از سود ناخالص به جای کل درآمد آورده شده است.
از آنجایی که سود ناخالص صرفاً کل درآمد منهای هزینه کالاهای فروخته شده است، می توانید آن را جایگزین درآمد کنید. فقط به یاد داشته باشید که قیمت تمام شده کالای فروخته شده را دو بار کم نکنید. این یک معادله بسیار آسان است، بنابراین برای فهمیدن آن واقعاً به یک ماشین حساب درآمد خالص نیاز ندارید.
مثال
بیایید نگاهی به معادله ساده برای این مثال خالص درآمد بیندازیم. هارون صاحب یک پایگاه داده و شرکت فناوری سرور است که از خانه خود خارج می شود. او داده ها ، امنیت و سرورها را برای بسیاری از شرکت های مختلف پزشکی که نیاز به رعایت دقیق قوانین فدرال دارند ، مدیریت می کند. به همین ترتیب ، هارون قادر است ضمن پایین نگه داشتن هزینه های خود ، مقادیر زیادی درآمد کسب کند. در اینجا لیستی از موارد بیانیه درآمد وی برای سال آورده شده است.
- درآمد 200000 دلار
- هزینه های رایانه 10،000 دلار
- حقوق 50،000 دلار
- خدمات 5000 دلار
- مالیات 2500 دلار
هارون با کم کردن کل هزینه ها (67،500 دلار) از کل درآمد ، درآمد خالص سالانه خود را محاسبه می کند.
از آنجا که درآمد هارون از هزینه های وی فراتر می رود ، او سود 132. 500 دلار را نشان می دهد. اگر هارون فقط 50،000 دلار درآمد برای سال داشته باشد ، با این وجود درآمد منفی نخواهد داشت. در عوض ، او ضرر خالص 17. 500 دلار خواهد داشت. تعریف خالص درآمد بر خلاف مفهوم سود منفی است. اگر شرکت پول خود را از دست بدهد ، به عنوان ضرر طبقه بندی می شود. اگر شرکت درآمد کسب کند ، درآمد یا سود در نظر گرفته می شود.
تحلیل و بررسی
سود خالص یکی از اساسی ترین اندازه گیری ها در حسابداری و امور مالی است. بدیهی است که سود بالاتر تقریباً همیشه برای پایین آمدن سود ارجح است. مشاغل می توانند از سود بالاتری برای سرمایه گذاری مجدد در تجهیزات جدید ، از بین بردن بدهی و حتی پرداخت به سهامداران استفاده کنند ، اما سود بالاتر همیشه مطلوب نیست.
از آنجا که شرکت ها سود خود را به سود خود می پردازند ، منطقی است که مدیریت سعی می کند سود را به صورت مالیات به حداقل برساند تا درآمد مشمول مالیات را کاهش دهد. به همین دلیل بسیاری از شرکت ها در پایان هر سال کتابی برای تعدیل مالیات دارند. آنها باید درآمد کتاب خود را تنظیم کنند تا گزینه های مالیاتی خاصی را که از آنها استفاده می شود منعکس کند. به عنوان مثال ، برخی از شرکت ها ممکن است از LIFO برای اهداف مالیاتی و FIFO برای اهداف کتاب استفاده کنند تا درآمد نشان داده شده در اظهارنامه مالیاتی را کاهش دهند. استهلاک شتاب نیز به همین دلیل استفاده می شود.
برعکس ، بسیاری از شرکت ها برای حفظ میثاق وام با وام دهندگان خود ، هر سال سود خاصی دارند. این میثاق ها مشکلی ایجاد می کنند. از یک طرف ، مدیریت می خواهد سود کمتری برای کاهش مالیات نشان دهد. از طرف دیگر ، آنها برای پاسخگویی به نیازهای وام دهنده باید سود بیشتری نشان دهند. اینجاست که درآمد و سود خالص می تواند دستکاری شود. برخی از قوانین تشخیص درآمد می توانند به منظور پاسخگویی به انتظارات مدیریت ، به راحتی اعمال شوند. به همین دلیل است که خواندن پاورقی های صورت مالی و درک اینکه از چه اندازه گیری استفاده شده و چگونه می توان درآمد خالص را در صورتهای مالی پیدا کرد ، مهم است.
