یک رویکرد جدید برای تأمین بودجه شرکتهای اجتماعی

  • 2022-04-18

تعداد فزاینده ای از کارآفرینان اجتماعی و سرمایه گذاران در حال درک این موضوع هستند که شرکتهای اجتماعی از همه نوع ، از جمله بسیاری از سازمان ها که به عنوان غیرانتفاعی خیرخواهانه در نظر گرفته می شوند ، می توانند بازده قابل قبولی را برای بازارهای مالی ایجاد کنند. نکته اصلی مشاهده بودجه شرکتهای اجتماعی به عنوان مشکل ساختاری مالی است.

اگر آنها با کمک های خیرخواهانه به عنوان نوعی سرمایه رفتار کنند که به دنبال اجتماعی و مالی نیست ، بازده ، سازمان ها می توانند منابع سنتی بودجه را مورد استفاده قرار دهند: شرکت های سرمایه گذاری سرمایه گذاری ، بانک ها ، صندوق های متقابل ، اوراق قرضه و غیره. و با دسترسی به این منابع ، آنها می توانند از همه ابزارهای انتقال ریسک و بازگشت استفاده کنند و به آنها امکان آزادسازی سرمایه و رشد را می دهند.

برای موفقیت این ، بخش شرکت های اجتماعی باید در مورد اندازه گیری و گزارش نتایج اجتماعی ، دقت و شفافیت بیشتری ایجاد کند و سیاست گذاران باید زیرساخت های لازم و چارچوب های قانونی را ایجاد کنند. با این تلاش ها ، شرکت های اجتماعی می توانند جهان بزرگتر از سرمایه گذاران را نسبت به مشاغل معمولی داشته باشند. این می تواند یک گام مهم به سمت دنیای سبزتر ، سالم تر و عادلانه تر باشد.

ایده به طور خلاصه

بحران اقتصادی سال 2008 به اعتبار نوآوری مالی در ذهن عموم مردم آسیب رساند.

اما مهندسی مالی می تواند منابع مهمی را برای شرکتهای اجتماعی به ارمغان آورد - سازمان هایی که بازده اجتماعی و مالی را ارائه می دهند. ابزارهایی که دو نوع بازده را از بین می برند می توانند به این سازمان ها کمک کنند تا به بهترین وجه به بازارهای مالی دسترسی پیدا کنند.

سرمایه گذاران اجتماعی آینده نگر مانند بنیاد بیل و ملیندا گیتس ، Bridges Ventures و BlueOrchard در حال حاضر راه های جدیدی را برای بهره گیری از بودجه خود برای حداکثر منافع اجتماعی پیدا می کنند.

ذینفعان در بخش اجتماعی باید زیرساخت های بازار و چارچوب های قانونی مورد نیاز برای مهار قدرت این رویکردهای نوآورانه را بسازند. این یک گام مهم در جهت ایجاد یک دنیای سبزتر ، سالم تر و عادلانه تر است.

بحران مالی سال 2008 به اعتبار نوآوری مالی در ذهن عموم مردم آسیب رساند. از آنجا که فروپاشی بازارها اعتبار را در سراسر سیستم خشک می کند ، این تصور که اوراق بهادار مانند تعهدات بدهی وثیقه و مبادلات پیش فرض اعتباری امکان پذیر است ، اگر به طور ناگهانی فریب خورده باشند ، به طور ناگهانی غیرممکن به نظر می رسند. در واقع ، این سازها اغلب امروزه به عنوان سلاح های کشتار جمعی توصیف می شوند.

به راحتی می توان فراموش کرد که همان ابزارها تأثیر مثبتی و تحول آمیز بر جامعه داشته اند. حتی در حالی که گرد و غبار ناشی از انفجار املاک و مستغلات ، می توانیم ببینیم که اگر بانک ها نتوانند وام ها را جمع کنند و اوراق قرضه وثیقه را علیه آن استخرها بفروشند ، مالکیت خانه برای میلیون ها نفر غیرممکن خواهد بود. این فقط طبقه متوسط در کشورهای توسعه یافته نیست که از استخر بدهی بهره مند شده اند. Microfinance در حال حاضر یک بازار 65 میلیارد دلاری است که بیش از 90 میلیون وام دهنده در برخی از فقیرترین کشورهای جهان خدمت می کند. رشد آن با توانایی بانکهای سرمایه گذاری در جمع آوری میکرولوها بسیاری از وام دهندگان و صدور تعهدات بدهی وثیقه علیه آنها در بازارهای مالی بین المللی ، آزاد سازی سرمایه آن وام دهندگان و اجازه دادن به آنها برای ایجاد میکرولوها اضافی تسریع شد.

بنابراین ، مهندسی مالی می تواند یک نیروی قدرتمند برای تغییر باشد. این می تواند باعث بسیج سرمایه بیشتر برای سرمایه گذاری نسبت به آنچه در غیر این صورت در دسترس است. این می تواند فرصت های غنی را برای تأمین بودجه پروژه هایی که باعث رشد اقتصادی و بهبود زندگی افراد می شود ، ایجاد کند.

در صفحات زیر توضیح خواهیم داد که چگونه مهندسی مالی می تواند سرمایه گذاری از بازارهای مالی به سازمان های اختصاص داده شده به اهداف اجتماعی را انجام دهد - سازماندهی های معروف به شرکت های اجتماعی ، که به طور سنتی برای بیشتر بودجه خود به امور خیریه نگاه کرده اند. این شرکت ها با داشتن نوآوری های مالی مناسب ، می توانند به یک سرمایه بسیار عمیق تر از آنچه قبلاً در دسترس آنها بود ، دسترسی پیدا کنند و به آنها امکان می دهد تا دسترسی اجتماعی خود را تا حد زیادی گسترش دهند.

مشاغل بازده ترکیبی

شرکت های اجتماعی سازمانهای کارآفرینی هستند که برای حل مشکلات نوآوری می کنند. آنها شامل سرمایه گذاری های غیرانتفاعی و انتفاعی هستند و بازده آنها سود اجتماعی و درآمدهای مالی را می آمیزد. آنها در بسیاری از طعم ها قرار می گیرند ، اما همه آنها با یک سؤال اساسی روبرو هستند: آیا می توانند درآمد کافی ایجاد کنند و سرمایه گذاری کافی را برای تأمین هزینه های خود و رشد فعالیت های خود جذب کنند؟

برخی از شرکتهای اجتماعی می توانند سود کسب کنند که برای تأمین بودجه تجارت توسط سرمایه گذاران کافی باشد. آنها ممکن است کالاها و خدمات را به مشتریانی که مایل به پرداخت حق بیمه برای یک محصول سودمند اجتماعی هستند - انرژی سبز ، مثلاً یا مواد غذایی ارگانیک ارائه دهند. آنها ممکن است یک سرویس ضروری را با سود مناسب به مشتریان فقیر بفروشند در حالی که هنوز هم این سرویس را با قیمت مناسب تر از سایر تأمین کنندگان ارائه می دهند. اما بسیاری ، اگر نه بیشتر ، شرکت های اجتماعی نمی توانند خود را به طور کامل از طریق فروش یا سرمایه گذاری تأمین کنند. آنها به اندازه کافی سودآور نیستند تا به بازارهای مالی سنتی دسترسی پیدا کنند و در نتیجه شکاف بازده اجتماعی-اجتماعی ایجاد شود. ارزش اجتماعی ارائه خدمات بهداشتی مقرون به صرفه ، مواد غذایی اساسی یا محصولات تمیز کننده ایمن بسیار زیاد است ، اما هزینه بودجه خصوصی اغلب از بازده پولی بیشتر است. بسیاری از شرکتهای اجتماعی فقط از طریق بزرگان یارانه های دولت ، بنیادهای خیریه و تعداد معدودی از افراد با ارزش با ارزش بالا که کمک های مالی می کنند یا بازده مالی کمتری را در سرمایه گذاری های خود در پروژه های اجتماعی می پذیرند ، زنده می مانند. توانایی این شرکت ها برای ارائه محصولات و خدمات خود با در دسترس بودن سرمایه از این منابع افزایش می یابد و یا از بین می رود و تلاش های جمع آوری کمک های مالی آنها زمان و انرژی ای را که می تواند برای مأموریت های اجتماعی آنها صرف شود ، مصرف می کند.

فقدان فرصت های بودجه یکی از مهمترین مضرات شرکتهای اجتماعی است. یک تجارت معمولی می تواند از ترازنامه و برنامه تجاری خود برای ارائه ترکیب های مختلف ریسک و بازگشت به انواع مختلف سرمایه گذاران استفاده کند: سرمایه گذاران سهام ، بانک ها ، صندوق های اوراق قرضه ، سرمایه داران سرمایه گذاری و غیره. برای بسیاری از شرکت های اجتماعی چنین نیست - اما این در حال تغییر است. تعداد فزاینده ای از کارآفرینان اجتماعی و سرمایه گذاران متوجه می شوند که بنگاه های اجتماعی از همه نوع نیز می توانند بازده مالی ایجاد کنند که باعث می شود آنها برای سرمایه گذاران مناسب جذاب شوند. این تحقق به طور چشمگیری میزان سرمایه در دسترس این سازمان ها را افزایش می دهد.

در اصل ، بینش این است که شما می توانید با بودجه یک شرکت اجتماعی به عنوان مشکل ساختاری مالی رفتار کنید: شرکت می تواند به جای تحویل بازده ترکیبی که برای همه سرمایه گذاران وجود دارد ، خطرات و بازده های مختلفی را به سرمایه گذاران ارائه دهد اما قابل قبول استخیلی کم. این رویکرد جدید برای ساختار می تواند شکاف بازده اجتماعی-اجتماعی را ببندد.

تعداد فزاینده‌ای از کارآفرینان و سرمایه‌گذاران اجتماعی متوجه می‌شوند که شرکت‌های اجتماعی از هر نوع می‌توانند بازده مالی ایجاد کنند که آنها را برای سرمایه‌گذاران مناسب جذاب کند.

ترازنامه جدید شرکت اجتماعی

برای اینکه ببینید این روند چگونه کار می کند، تصور کنید که یک شرکت اجتماعی که در آفریقا فعالیت می کند به سرمایه گذاری 100000 دلاری برای ساخت کلینیک های بهداشتی جدید نیاز دارد و انتظار دارد کلینیک ها سالانه 5000 دلار درآمد داشته باشند – یعنی بازدهی 5 درصدی از سرمایه گذاری.

متأسفانه 5 درصد برای جذب منابع خصوصی سرمایه بسیار کم است. به طور سنتی، این شرکت 100000 دلار را از یک بنیاد خیریه دریافت می کرد. اما فرض کنید شرکت از اهداکننده تنها 50000 دلار درخواست کرده است. سپس می تواند به سرمایه گذار مالی 10 درصد بازدهی 50000 دلار باقی مانده را ارائه دهد. اهداکننده هیچ بازپرداختی دریافت نخواهد کرد - اما 50000 دلار برای دادن به یک شرکت اجتماعی شایسته دیگر خواهد داشت.

شما می توانید یک کمک خیریه را به عنوان یک سرمایه گذاری در نظر بگیرید، همانطور که بدهی و حقوق صاحبان سهام سرمایه گذاری هستند. با این تفاوت که بازگشت کمک مالی نیست. اهدا کننده انتظار ندارد پول خود را پس بگیرد. انتظار دارد که پولش منفعت اجتماعی ایجاد کند. سرمایه گذاری را تنها در صورتی شکست خورده می داند که آن منفعت اجتماعی ایجاد نشود. و با یک سرمایه‌گذار- اهداکننده که مایل به پرداخت یارانه نیمی از هزینه است، شرکت اجتماعی برای سرمایه‌گذاران معمولی با ارزش و کم‌خطر می‌شود. مدل سنتی شرکت اجتماعی این ارزش را روی میز باقی می گذارد. خیرین ضرر می کنند زیرا به پروژه ای که می توانست سرمایه سرمایه گذاری را جذب کند، یارانه کامل می دهند و سرمایه گذاران اصلا مشارکت نمی کنند.

آنچه که ما توضیح دادیم، البته مشابه روش تامین مالی شرکت‌های متعارف است. با افزایش بخشی از سرمایه مورد نیاز خود از سرمایه گذاران سهام، یک تجارت پرخطر می تواند از سرمایه گذاران بدهی که به دنبال بازده قابل پیش بینی هستند، پول قرض کند.

در مدل نوظهور بازارهای سرمایه شرکت اجتماعی، اهداکنندگان نقش دارندگان سهام را ایفا می‌کنند و سرمایه‌ای را ارائه می‌کنند که از یک شرکت حمایت می‌کند و بدهی‌های سرمایه‌گذاران مالی را ایمن‌تر می‌کند و بازده مورد انتظار بهتری دارد. بیایید به ابزارهایی نگاه کنیم که شرکت های اجتماعی را به این سمت می برند.

تامین مالی بنگاه های اجتماعی

شرکتهای اجتماعی به طور بالقوه جهان بزرگتر از سرمایه گذاران را نسبت به شرکتهای معمولی دارند. اگر آنها بتوانند بودجه خود را برای معالجه کمک های خیرخواهانه به عنوان نوعی سرمایه که به دنبال اجتماعی و مالی نیست ، بازپرداخت کنند ، می توانند به تمام منابع متعارف سرمایه ضربه بزنند: شرکت های سرمایه گذاری سرمایه گذاری ، بانک ها ، صندوق های متقابل ، صندوق های اوراق قرضه و غیرهوادو با دسترسی به این منابع ، تمام ابزارهای مهندسی مالی برای انتقال ریسک و بازده در دسترس قرار می گیرند و به شرکتهای اجتماعی اجازه می دهند سرمایه را آزاد کنند و رشد کنند.

انواع تأمین مالی

خیریه

ساختار پرداخت: هیچکدام

ادعای دارایی ها: هیچ کدام

نوع بازگشت: خوب اجتماعی

انصاف

ساختار پرداخت: متغیر

ادعای دارایی ها: باقیمانده

نوع بازده: ریسک مالی بالا و بازده

بدهی شبه برابر

ساختار پرداخت: گره خورده به درآمد

ادعای دارایی ها: تابع

نوع بازده: ریسک مالی متوسط و بازده

بدهی قابل تبدیل

ساختار پرداخت: با تبدیل ثابت شده است

ادعای دارایی ها: ترجیح داده شده است

نوع بازده: ریسک مالی متوسط و بازده

بدهی

ساختار پرداخت: ثابت

ادعای دارایی ها: اول

نوع بازده: ریسک مالی پایین و بازده

بدهی اوراق بهادار

ساختار پرداخت: ثابت

ادعای دارایی ها: خارج از ترازنامه

نوع بازگشت: متناسب با انواع سرمایه گذار

نوآوری در عمل

برخی از بنیادهای آینده نگر و سرمایه گذاران اجتماعی متوجه شده اند که روشهای فعلی تأمین مالی شرکتهای اجتماعی ناکارآمد هستند ، برای شرکتها و خودشان ، و کار خود را برای گسترش دسترسی به سرمایه آغاز کرده اند. در اینجا برخی از مکانیسم هایی که از آنها استفاده می کنند آورده شده است.

ضمانت وام.

بنیاد بیل و ملیندا گیتس اکنون به جای بودجه مستقیم ، به برخی از بنگاه هایی که از آن پشتیبانی می کنند ، ضمانت های وام را صادر می کنند ، و می دانند که این یک روش کارآمد برای بهره گیری از کمک های خود و تأمین بودجه مطمئن تر به سازمان ها است. اولین ضمانت آن به یک مدرسه منشور در هیوستون اجازه داد 67 میلیون دلار بدهی تجاری را با نرخ پایین جمع کند و تقریباً 10 میلیون دلار در پرداخت بهره ، مدرسه (و اهدا کنندگان آن) را پس انداز کند.

بدهی شبه سهام.

برخی از سازمان ها وسایل نقلیه مالی ایجاد کرده اند که دارایی های سهام و بدهی را با هم ترکیب می کنند. امنیت بدهی شبه سهام به ویژه برای بنگاه هایی که از نظر قانونی به عنوان غیرانتفاعی ساخته شده اند مفید است و بنابراین نمی توانند سرمایه عدالت را بدست آورند. چنین امنیتی از نظر فنی نوعی بدهی است ، اما از ویژگی های مهم سرمایه گذاری سهام عدالت برخوردار است: بازده آن به عملکرد مالی سازمان نمایه می شود. دارنده امنیت ادعای مستقیمی در مورد مدیریت و مالکیت شرکت ندارد ، اما شرایط و ضوابط وام با دقت طراحی شده است تا مشوق های مدیریتی برای کارآمد سازمان را ارائه دهد. سرمایه گذاران اجتماعی این اوراق بهادار را خریداری می کنند ، که عملکرد عدالت را انجام می دهند و این امکان را برای شرکت های اجتماعی فراهم می کنند تا به بانک ها و سایر وام دهندگان سودآوری فرصت سرمایه گذاری رقابتی ارائه دهند.

صندوق کارآفرینان اجتماعی Bridges را در نظر بگیرید - یکی از چندین صندوق اجتماعی شرکت سرمایه گذاری انگلیس Bridges Ventures. این صندوق حدود 12 میلیون پوند برای سرمایه گذاری در شرکت های اجتماعی دارد. اخیراً این شرکت 1 میلیون پوند به وام اجتماعی به HCT متعهد شده است ، شرکتی که از مازاد اتوبوس های تجاری لندن ، اتوبوس های مدرسه و خدمات پارک و سواری خود استفاده می کند تا حمل و نقل جامعه را برای افرادی که قادر به استفاده از حمل و نقل عمومی معمولی نیستند ، فراهم کند. این وام اجتماعی دارای ویژگی شبه برابر است: این صندوق درصدی از درآمد را می گیرد و بدین ترتیب برخی از ریسک و سود کسب و کار را به اشتراک می گذارد. از آنجا که وام به خط درآمد برتر گره خورده است ، انگیزه های قوی برای مدیریت کارآمد تجارت فراهم می کند. میثاق در چنین وام ها اغلب برای جلوگیری از حرکت مأموریت از اهداف اجتماعی اضافه می شود.

استخر

تکنیک هایی که شامل صندوق های جمع آوری می شود ، درهای مالی جدیدی را نیز به شرکتهای اجتماعی باز کرده است ، زیرا موسسه جمع آوری می تواند بدهی های خود را متناسب با نیازهای مختلف سرمایه گذاران متناسب کند. به عنوان مثال ، سرمایه گذار سرمایه اجتماعی مستقر در سوئیس ، بلوورچارد ، اوراق بهادار بسیاری از میکرولندها را جمع می کند و آنها را در سه ترانشه قرار می دهد. ترانس پایین ، سهام Blueorchard است که بازده بالایی را ارائه می دهد اما اولین ضرر را می گیرد. Tranche بعدی بازده مورد انتظار پایین تر را ارائه می دهد اما خطر کمتری دارد. پس از از بین رفتن حقوق صاحبان سهام ، از دست دادن دوم می گیرد و با پیوند قابل تبدیل مشابه است. ترانشه برتر نوید بازگشت کم اما نسبتاً بی خطر را می دهد. توسط سرمایه گذاران بدهی معمولی خریداری می شود. مدل جمع آوری در سطح جهان گسترش یافته است ، در حالی که مبتکران مانند IFMR Trust ، در چنای ، درگیر در اوراق بهادار و ساختار تأمین شده از اوراق بهادار وام های خرد است که در آن سهم سرمایه گذاری را حفظ می کنند.

اوراق قرضه تأثیر اجتماعی.

یک نوآوری دیگر ، اوراق قرضه تأثیر اجتماعی ، برای توانایی خود در کمک به دولت ها در تأمین اعتبار زیرساخت ها و خدمات ، به ویژه با کاهش بودجه های عمومی و تأکید بر بازارهای اوراق بهادار شهرداری ، مستحق توجه ویژه ای است. این نوع اوراق قرضه که در سال 2010 در انگلستان راه اندازی شده است ، به سرمایه گذاران خصوصی فروخته می شود که تنها در صورت موفقیت پروژه عمومی بازپرداخت می شوند - اگر مثلاً یک برنامه توانبخشی میزان عود مجدد را در بین زندانیان تازه آزاد کاهش می دهد. این به سرمایه گذاران خصوصی اجازه می دهد تا آنچه را که انجام می دهند به بهترین وجه انجام دهند: خطرات محاسبه شده را برای دستیابی به سود انجام دهید. دولت به نوبه خود ، برای نتایج قابل اثبات ، بازده ثابت به سرمایه گذاران می پردازد و هرگونه پس انداز اضافی را حفظ می کند. از آنجا که خطر عدم موفقیت برنامه را از مالیات دهندگان به سمت سرمایه گذاران تغییر می دهد ، این مکانیسم پتانسیل تغییر بحث های سیاسی در مورد گسترش خدمات اجتماعی را دارد. از ایالات متحده تا استرالیا ، دولت های ملی و محلی در حال ایجاد اوراق قرضه آزمایشی برای تأمین بودجه مداخلات هدف قرار دادن بی خانمانی ، آموزش اولیه کودکان و سایر موارد هستند. ایالات متحده حتی می تواند از این رویکرد برای پشتیبانی از برنامه فضایی با گارد مالی خود استفاده کند-به عنوان مثال ، "اوراق قرضه فضایی" را صادر می کند که فقط در صورتی که یک مأموریت سرنشین دار به برنامه و تحت بودجه برسد ، بازپرداخت می کند.

تحولات مانند اینها مرزهای تأمین مالی شرکت های اجتماعی را افزایش می دهد. تصور اینکه در بعضی مواقع شرکتهای اجتماعی از گزینه های تأمین مالی حتی گسترده تر از مشاغل معمولی برخوردار خواهند بود ، دشوار نیست. اگر به کمک های خیرخواهانه به عنوان نوعی سرمایه گذاری فکر می کنید ، و اگر یک ساختار حقوقی مناسب ایجاد شود ، به طور تعریف ، کلاس جدیدی از سرمایه گذاران و نوع جدیدی از بازگشت را دارید (به نمایشگاه "تأمین مالی شرکتهای اجتماعی" مراجعه کنید). سازمانی که بازده اجتماعی را ارائه می دهد می تواند سرمایه بذر را از اهدا کنندگان بدست آورد بدون اینکه به اهدا کنندگان ادعای دارایی بدهد. سپس سرمایه بذر می تواند توسط سرمایه سهام با ادعای باقیمانده دارایی و سرمایه بدهی با ادعای قبلی در مورد دارایی و جریان نقدی افزایش یابد. با وجود همه این نوع بدهی ها و با امکان اوراق بهادار و فروش آنها ، بودجه و امکانات رشد برای شرکتهای اجتماعی در واقع بسیار امیدوار کننده به نظر می رسند.

و مزایا محدود به شرکتهای اجتماعی نیست. بازارهای مالی نیز به دست می آیند. مدل نوظهور دامنه کلاسهای دارایی را گسترش می دهد که سرمایه گذاران می توانند برای متنوع سازی اوراق بهادار خود ضربه بزنند. اکنون سرمایه گذاران می توانند بازده از مجموعه های کاملاً جدید از محصولات و گروه های مشتری ، اغلب در کشورهای جدید دریافت کنند. این دقیقاً به همین دلیل است که اوراق قرضه صادر شده علیه میکرولوها بسیار محبوب هستند.

انجام آن

اگر بحران مالی یک چیز را به ما آموخت ، این است که ماشین آلات و زیرساخت های بازارهای مالی اهمیت زیادی دارند. بدون استانداردها و رتبه بندی ها ، سرمایه گذاران نمی توانند بین سرمایه گذاری های خوب و بد تفاوت قائل شوند ، و قانونگذاران نمی توانند چارچوبی را برای تنظیم و محافظت از سرمایه گذاران و شرکت ها ارائه دهند.

وقتی نوبت به ارزیابی یک شرکت اجتماعی می رسد ، این چالش دو برابر می شود. در بسیاری از مناطق ماشین آلات بازار و زیرساخت ها برای ارزیابی خطرات اجتماعی و بازده به سختی توسعه یافته است. این می تواند دو اثر داشته باشد: این می تواند سازمان های خوب بودجه را گرسنه کند و سرمایه گذاران را صرفاً بر بازده مالی متمرکز کند.

همانطور که رابرت کاپلان و آلن گروسمن از دانشکده بازرگانی هاروارد در این صفحات استدلال کردند (به «بازار سرمایه در حال ظهور برای سازمان‌های غیرانتفاعی»، HBR اکتبر 2010 مراجعه کنید)، سرمایه‌گذاری در علل اجتماعی به‌طور مزمن ناکارآمد باقی خواهد ماند، مگر اینکه بخش اجتماعی روش‌های شفافی برای اندازه‌گیری ارائه کند.، و نتایج اجتماعی را رصد کنید. با درک نیاز به چنین شفافیتی، بنیاد راکفلر با بسیاری از مهم ترین سرمایه گذاران سرمایه گذاری اجتماعی در راه اندازی یک تلاش بزرگ برای تامین مالی توسعه ماشین آلات و زیرساخت های نهادی برای بازارهای سرمایه شرکت های اجتماعی پیوست.

بخشی از این تلاش شامل ایجاد یک سازمان غیرانتفاعی به نام شبکه سرمایه گذاری تأثیر جهانی در سال 2009 بود. یکی از اولین ابتکارات این سازمان، پروژه گزارش‌دهی تاثیر و استانداردهای سرمایه‌گذاری (IRIS) بود که به دنبال ایجاد معیارهایی برای سرمایه‌گذاری دوپایه است، که در آن خط اول مالی و خط دوم اجتماعی است. برای مثال، روش صحیح سنجش سواد دوران کودکی چیست؟برای یک شرکت درگیر در آموزش ابتدایی، خط دوم ممکن است تعداد کودکانی باشد که در مدارس ثبت نام کرده‌اند، یا تعداد کودکانی که می‌توانند بخوانند. با مشخص کردن مواردی که باید در خط دوم ظاهر شوند، IRIS اولین گام را به سوی توسعه استانداردهای مشترک برای گزارش نتایج اجتماعی برداشته است - همانطور که GAAP زبان مشترکی برای مقایسه گزینه های سرمایه گذاری ارائه می دهد.

دقت و شفافیت بیشتر در رابطه با پیامدهای اجتماعی باعث می شود که بازده اجتماعی و خطرات یک تجارت ترکیبی از مالی را جدا کند. این به نوبه خود به یک شرکت اجتماعی و سرمایه گذاران آن اجازه می دهد تا تعادل مناسب بین سرمایه خیرخواهانه و غیر قابل شارژ را تعیین کنند و از آنجا شرکت می تواند از ماشین آلات و زیرساخت های بازارهای مالی به طور کامل استفاده کند. همه طرفین سود خواهند برد. اهدا کنندگان قادر خواهند بود برای حمایت از فعالیت های بیشتر از هدایای خود استفاده کنند و آنها بهتر می توانند اثربخشی کمکهای خود را ارزیابی کنند. شرکت های اجتماعی به سرمایه مورد نیاز خود برای رشد مطابق با مأموریت های اجتماعی خود دسترسی خواهند داشت. سرمایه گذاران مالی طیف گسترده ای از فرصت های سرمایه گذاری را خواهند داشت. بگذارید واضح باشیم: ما چالش های مربوط به ایجاد بازارهای سرمایه کامل و چارچوب های قانونی را برای خدمت به شرکتهای اجتماعی دست کم نمی گیریم. ایجاد آنها به اندازه کافی دشوار است که بتوانند به نهادهای انتفاعی که ماموریت های اجتماعی ندارند ، خدمت کنند. ما همچنین می دانیم که برخی از نوآوری هایی که در مورد آنها بحث کرده ایم برای همه سازمان ها مناسب نخواهد بود. ما باید بفهمیم که چگونه این سازمان ها را نیز حفظ کنیم. اما با وجود زیرساخت های مناسب در بازار و چارچوب قانونی ، می توان مقادیر عظیمی از سرمایه خصوصی را برای شرکتهای اجتماعی بسیج کرد. فقط در ایالات متحده ، بنیادهای خیریه 600 میلیارد دلار دارایی سرمایه گذاری دارند اما سالانه کمتر از 50 میلیارد دلار اهدا می کنند. مهندسی مالی مؤثر می تواند آن دارایی های موقوفه را باز کند و همچنین برخی از تریلیون های دلار را که در حال حاضر در اوراق بهادار اصلی نگهداری می شود ، جذب کند. توانایی ضربه زدن به این استخرهای عمیق سرمایه ، نقش مهمی در ایجاد یک دنیای سبزتر ، سالم تر و عادلانه تر خواهد داشت.

ثبت دیدگاه

مجموع دیدگاهها : 0در انتظار بررسی : 0انتشار یافته : ۰
قوانین ارسال دیدگاه
  • دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط تیم مدیریت در وب منتشر خواهد شد.
  • پیام هایی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
  • پیام هایی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط باشد منتشر نخواهد شد.