همانطور که در درس قبلی مورد بحث قرار گرفت ، مدل هزینه های کل ابزاری مفید در تعیین سطح تعادل تولید در اقتصاد است. این یک نقص قابل توجه دارد ، با این حال: مدل هزینه های کل تأثیر سطح قیمت را بر بازده کل در نظر نمی گیرد. منحنی تقاضای کل (AD) ، به این معنا ، یک مدل حتی مناسب تر از تولید کل را نشان می دهد ، زیرا مقادیر مختلفی از کالاها و خدمات را نشان می دهد که مصرف کنندگان داخلی (C) ، مشاغل (I) ، دولت (G)و خریداران خارجی (NX) به طور جمعی در هر سطح ممکن از قیمت تمایل دارند. بیایید با نشان دادن رابطه بین مدل هزینه های کل و منحنی تبلیغات شروع کنیم.
در نمودار زیر ، منحنی هزینه های کل استاندارد را در سه سطح مختلف قیمت نشان می دهیم. هنگامی که قیمت ها زیاد است (P1) ، مصرف کم است. با کاهش قیمت ها به P2 و P3 ، مصرف افزایش می یابد. از آنجا که عملکرد مصرف به دلیل کاهش قیمت به سمت بالا تغییر می کند ، سطح تعادل تولید ناخالص داخلی از تولید ناخالص داخلی به GDP3 بالا می رود. این در چارچوب AD به عنوان یک منحنی تبلیغاتی شیب دار به سمت پایین نشان داده شده است.
چرا معقول است که منحنی تبلیغ به سمت پایین و به سمت راست شیب کند؟ما سه منطقی مختلف را برای منحنی شیب دار رو به پایین پیشنهاد خواهیم کرد: اثر توازن واقعی ، اثر نرخ بهره و تأثیر خریدهای خارجی.
اثر تعادل واقعی
"تعادل واقعی" به قدرت خرید مبلغ معینی از پول در گردش اشاره دارد. ما این فرض را مطرح می کنیم که در هر مقطع زمانی معین ، مبلغ ثابت در گردش وجود دارد. در سطح قیمت بالاتر ، پول موجود در گردش می تواند کالاهای کمتری را خریداری کند. به عنوان مثال ساده داشتن 1000 دلار در گردش و میانگین قیمت کالاها و خدمات در اقتصاد 10 دلار فکر کنید. در مجموع 100 مورد را می توان تحت این شرایط خریداری کرد. اگر میانگین قیمت در هر مورد به 20 دلار افزایش یابد ، 1000 دلار گردش خون فقط به ما امکان خرید 50 مورد را می دهد. با قیمت های بالاتر ، پول در گردش در کالاهای کمتری پخش می شود. هنگامی که قیمت ها کاهش می یابد ، قدرت خرید پول در گردش بالا می رود و مردم می توانند کالاها و خدمات بیشتری را خریداری کنند. این رابطه بین قیمت ها و میزان کالاها و خدماتی که می توان با عرضه پول داده شده خریداری کرد ، اثر توازن واقعی نامیده می شود. این تصویر ما از منحنی تبلیغ را به عنوان یک منحنی شیب دار رو به پایین توجیه می کند.
اثر نرخ بهره
اثر نرخ بهره تأثیر سطح قیمت را بر نرخ بهره و در نتیجه بر روی برخی از مؤلفه های AD توضیح می دهد. هنگامی که سطح قیمت بالا می رود ، مردم برای معامله روزانه خود به پول بیشتری نیاز دارند. بنابراین ، قیمت های بالاتر منجر به افزایش تقاضا برای پول می شود. با مبلغ ثابت در گردش ، افزایش تقاضا برای پول باعث افزایش نرخ بهره می شود. به این فکر کنید که اگر یک بانک اداره می کردید و تقاضا برای پول افزایش می یابد ، چگونه رفتار خواهید کرد. شما سعی می کنید افراد اضافی را ترغیب کنید تا پول را به بانک واریز کنند و در عین حال مردم را از ورود به بانک برای درخواست پول منصرف کنید. راه انجام هر دو به طور همزمان افزایش نرخ بهره است. با افزایش نرخ بهره ، تقاضای سرمایه گذاری و برخی از خریدهای مصرف حساس به نرخ بهره کاهش می یابد. بنابراین ، افزایش قیمت منجر به افزایش نرخ بهره می شود و این باعث کاهش تقاضا برای مصرف و سرمایه گذاری و در نتیجه بازده واقعی می شود. بنابراین اثر نرخ بهره یک توجیه اضافی برای منحنی تبلیغ شیب دار به سمت پایین است.
تأثیر خریدهای خارجی
قیمت های داخلی همچنین از طریق آنچه که اثر خریدهای خارجی نامیده می شود ، در صادرات خالص (NX) تأثیر می گذارد. هنگامی که قیمت ایالات متحده نسبت به قیمت های جهانی افزایش می یابد ، خارجی ها کالاهای کمتری را خریداری می کنند و آمریکایی ها کالاهای خارجی بیشتری را خریداری می کنند ، بنابراین NX سقوط می کند. از آنجا که NX بخشی از AD است ، این امر به رابطه معکوس بین سطح قیمت و تقاضای خروجی داخلی واقعی ما کمک می کند. مخالفش هم درست است. اثر خریدهای خارجی به استدلال ما کمک می کند که چرا آگهی شیب دار به سمت پایین است.
هر چیزی که سطح قیمت را تغییر دهد باعث ایجاد این سه اثر می شود و با حرکت در امتداد یک منحنی تبلیغاتی مشخص نشان داده می شود. عوامل دیگری وجود دارد که علاوه بر سطح قیمت ، بر تقاضای کل تأثیر می گذارد و از این عوامل به عنوان عوامل تعیین کننده AD یاد می شود. هنگامی که این عوامل دیگر تغییر می کنند ، آنها باعث تغییر در کل منحنی AD می شوند و گاهی اوقات شیفت های تقاضای کل نامیده می شوند. این شیفت های تقاضای کل شامل هر چیزی است که بر میزان مصرف ، سرمایه گذاری ، هزینه های دولت یا صادرات خالص به غیر از تغییر در سطح قیمت تأثیر می گذارد. بیایید هر یک را به نوبه خود در نظر بگیریم.
بخش 02: شیفت های تقاضای کل
نمودار زیر نشان می دهد که چه تغییری در تعیین کننده تقاضای کل در موقعیت منحنی تقاضای کل انجام خواهد شد. همانطور که هر یک از عوامل تعیین کننده را در نظر می گیریم به یاد می آوریم که عواملی که باعث افزایش AD می شوند ، منحنی را به سمت بیرون و راست تغییر می دهند و عواملی که باعث کاهش AD می شوند ، منحنی را به سمت داخل و سمت چپ تغییر می دهند.
تغییرات در مصرف غیر مرتبط با تغییر قیمت
عوامل مختلفی وجود دارد که می تواند مصرف را افزایش یا کاهش دهد که مربوط به تغییرات در سطح قیمت نیست. به عنوان مثال ، افزایش در ثروت مصرف کننده باعث افزایش مصرف در هر سطح قیمت می شود و با تغییر سمت راست در AD نشان داده می شود. کاهش در ثروت مصرف کننده اثر متضاد خواهد داشت. افزایش بدهی مصرف کننده باعث کاهش مصرف می شود و منحنی تقاضای کل را به سمت چپ تغییر می دهد ، در حالی که کاهش در بدهکاری اثر متضاد خواهد داشت. افزایش مالیات باعث کاهش مصرف می شود (و منحنی تبلیغ را به سمت چپ تغییر می دهد) در حالی که کاهش مالیات باعث افزایش مصرف و تغییر منحنی تبلیغ به سمت راست می شود. انتظارات مصرف کننده در مورد آینده اقتصاد می تواند تأثیر شدیدی بر مصرف داشته باشد. خوش بینی در مورد اقتصاد باعث افزایش مصرف و تغییر منحنی AD به سمت راست می شود ، در حالی که بدبینی گسترده باعث کاهش هزینه های مصرف کننده می شود و منحنی تبلیغ را به سمت چپ تغییر می دهد. احتمالاً می توانید به عوامل دیگری فکر کنید که منحنی تبلیغ را تغییر می دهد زیرا آنها بر میزان مصرف مستقل از سطح قیمت تأثیر می گذارند.
تغییر در سرمایه گذاری غیر مرتبط با تغییر قیمت
چندین عامل بی ارتباط با تغییرات در سطح قیمت وجود ندارد که می تواند سرمایه گذاری را افزایش یا کاهش دهد و از این طریق منحنی تبلیغ را تغییر دهد. به عنوان مثال ، هرگونه تغییر در نرخ بهره ناشی از تغییر در سطح قیمت ، سطح سرمایه گذاری در اقتصاد را تغییر داده و منحنی تبلیغ را تغییر می دهد. افزایش نرخ بهره باعث کاهش تقاضای سرمایه گذاری می شود. کاهش نرخ بهره باعث افزایش تقاضای سرمایه گذاری می شود. مالیات های تجاری را می توان برای تشویق سرمایه گذاری (تغییر تبلیغ به سمت راست) یا دلسرد کردن سرمایه گذاری (تغییر تبلیغ به سمت چپ) ساختار داد. پیشرفت های فن آوری در یک صنعت ممکن است تجهیزات قدیمی را منسوخ کرده و سرمایه گذاری را تحریک کند و AD را به سمت راست تغییر دهد. سرانجام ، مانند تأثیر انتظارات بر مصرف کنندگان ، خوش بینی (یا بدبینی) از طرف صاحبان مشاغل می تواند منجر به افزایش (یا کاهش) در فعالیت سرمایه گذاری شود و منحنی AD را به سمت راست (یا سمت چپ) تغییر دهد.
تغییرات در مخارج دولت که به تغییر قیمت مرتبط نیست
روند سیاسی گاهی اوقات منجر به افزایش یا کاهش در سطح مخارج دولت می شود. افزایش مخارج دولت منحنی AD را به سمت راست تغییر می دهد. کاهش مخارج دولت منحنی AD را به سمت چپ منتقل می کند.
تغییرات در صادرات خالص بی ارتباط با تغییرات قیمت
دو عامل مهم غیر مرتبط با سطح قیمت وجود دارد که می تواند سطح خالص صادرات را افزایش یا کاهش دهد و در نتیجه منحنی AD را تغییر دهد. اولی مربوط به تغییرات درآمد ملی در خارج از کشور است. از آنجایی که درآمد در خارج از کشور نسبت به درآمد در ایالات متحده افزایش می یابد، خارجی ها می توانند محصولات ایالات متحده را راحت تر خریداری کنند و آمریکایی ها می توانند کالاهای خارجی کمتری بخرند. صادرات خالص افزایش می یابد و منحنی AD را به سمت راست تغییر می دهد. اگر درآمدهای خارج از کشور نسبت به درآمد در ایالات متحده کاهش یابد، منحنی AD به دلیل کاهش صادرات خالص به چپ تغییر می کند. عامل دوم به نرخ مبادله یا ارزش نسبی پول ما به واحد پول یک شریک تجاری مربوط می شود. به عنوان مثال، بیایید بگوییم که برای خرید یک دلار آمریکا 90 ین ژاپن لازم است. اگر ارزش ین نسبت به دلار تغییر کند به طوری که برای خرید یک دلار آمریکا 100 ین هزینه شود، این مقداری را که شهروندان ژاپنی در ایالات متحده خریداری می کنند کاهش می دهد و میزان خرید شهروندان آمریکایی در ژاپن را افزایش می دهد. این تغییر در نرخ ارز باعث کاهش خالص صادرات و تغییر منحنی AD به چپ می شود. اگر ین ژاپن نسبت به دلار افزایش یابد، صادرات خالص افزایش می یابد و منحنی AD به سمت راست تغییر می کند.
به دوره I-Learn برگردید و فعالیتی را که با این مطالب مطابقت دارد تکمیل کنید.
بخش 03: تامین کل
عرضه کل (AS) منحنی است که سطح تولید داخلی واقعی موجود در هر سطح قیمت ممکن را نشان می دهد. به طور معمول AS با یک نمودار غیرعادی مانند تصویر زیر نشان داده می شود. دلیل خاصی وجود دارد که چرا AS این شکل عجیب و غریب را دارد. منحنی AS را می توان به سه محدوده مجزا به نام های محدوده کینزی، محدوده متوسط و محدوده کلاسیک تقسیم کرد. دامنههای مختلف سه حالت مختلف را نشان میدهند که اقتصاد ممکن است در آن قرار بگیرد. سه حالت اقتصاد را می توان در رابطه با آنچه که سطح اشتغال کامل تولید نامیده می شود، که در نمودار زیر Qf نامگذاری شده است، در نظر گرفت. اکنون در مورد هر یک از سه محدوده AS بحث خواهیم کرد.
در محدوده کینزی از AS ، ما در خروجی هایی قرار داریم که به طور قابل توجهی زیر QF هستند. این محدوده افقی به معنای اقتصاد در رکود شدید یا افسردگی است. به یاد داشته باشید که کینز نظریه کلی خود را در ارتفاعات افسردگی بزرگ نوشت ، بنابراین دامنه آن که با نام وی همراه است با چنین اقتصادی مطابقت دارد. فرض کنید که در طی رکود شدید با بیکاری زیاد کارخانه را اداره می کردید و تصمیم گرفتید که دوست دارید تولید را افزایش دهید. شما می دانید که ، برای افزایش تولید ، شما باید از ورودی های بیشتری استفاده کنید ، در درجه اول کار بیشتر - با این وجود ، می توان استدلال مشابهی در مورد بیکاری زیاد از سایر عوامل تولید ایجاد کرد. شما به درب کارخانه می روید ، آن را باز می کنید و هزاران کارگر بیکار را که در صف ایستاده اند ، پیدا می کنید و می خواهند در کارخانه شما کار کنند. چقدر باید به آنها بپردازید تا آنها را به کار خود برسانند؟مطمئناً ، شما مجبور نیستید بیشتر از نرخ دستمزد در بازار به آنها بپردازید ، درست است؟در اصل ، شما می توانید به دلیل بیکاری قابل توجه ، منابع بیکار را که می خواهید بدون پیشنهاد دستمزدها و قیمت ها استخدام کنید. افقی یا کینزی همانطور که نشان می دهد ایده اقتصاد قادر به افزایش بازده واقعی بدون افزایش سطح قیمت در دوره های بیکاری بالا است. این محدوده از منحنی AS نیز گاهی اوقات به عنوان منحنی کوتاه به عنوان منحنی گفته می شود.
در محدوده کلاسیک AS ، ما در سطح خروجی کامل کار یا بسیار نزدیک هستیم. این محدوده به نام اقتصاددانان کلاسیک نامگذاری شده است که تصور می کردند اقتصاد ، در دراز مدت ، همیشه به اشتغال کامل می رسد. کلاسیک به عنوان منحنی گاهی اوقات بلند مدت به عنوان منحنی خوانده می شود. دوباره فرض کنید که شما یک کارخانه را اداره می کنید ، فقط این بار ، اقتصاد در حال اشتغال کامل است. بیایید دوباره بگوییم که می خواهید بازده را افزایش دهید ، و برای این کار باید تعداد کارگران را در کارخانه خود افزایش دهید. شما به درب کارخانه می روید و آن را باز می کنید تا کسی را در خط منتظر بماند. به نظر نمی رسد کسی به دنبال شغل باشد زیرا همه در حال حاضر یکی از آنها را دارند! برای استخدام کارگران اضافی ، به کارگران کارفرمایان دیگر می روید و از آنها می خواهید که کار خود را ترک کنند تا برای شما کار کنند. چقدر باید به این کارگران بپردازید تا آنها را برای انجام این کار بدست آورید؟به احتمال زیاد شما باید بیشتر از آنچه در حال حاضر انجام می دهند ، به آنها پرداخت کنید. همانطور که برای جذب کارگران اضافی دستمزدها را به دست می آورید ، قیمت های اقتصاد نیز افزایش می یابد ، زیرا اکنون برای تولید محصول شما هزینه بیشتری دارد. این هزینه اضافی در قالب قیمت های بالاتر ، تا حد امکان به مصرف کننده منتقل می شود. تلاش برای افزایش تولید در محدوده کلاسیک منجر به سطح قیمت بالاتر در اقتصاد می شود اما در مورد تولید ناخالص داخلی واقعی چیست؟آیا در واقع افزایش می یابد؟خوب ، ممکن است خروجی شما بالا برود ، اما خروجی کارخانه ای که کارگران جدید شما برای کار کار می کردند ، پایین می روند ، بنابراین بازده کلی اقتصاد در QF یکسان است.
در محدوده میانی ، ما در سطوح خروجی هستیم که زیر اشتغال کامل قرار دارند ، اما تا جایی که پایین تر از آن نیست که یک رکود یا افسردگی عمیق باشد. در این محدوده ، افزایش تولید امکان پذیر است ، اما فقط با هزینه افزایش قیمت. در حالی که این دامنه کینزی یک اتفاق نادر کوتاه است و دامنه کلاسیک وضعیت پایدار طولانی مدت اقتصاد است ، دامنه میانی احتمالاً جایی است که ما خودمان را بیشتر در اقتصاد می یابیم.
بسته به وضعیت اقتصاد ، هرگونه تلاش برای تغییر تولید اقتصاد ، ما را در امتداد یک منحنی به عنوان منحنی سوق می دهد. عواملی وجود دارد که بر تأمین کل تأثیر می گذارد ، با تغییر منحنی AS ، این فاکتورها به عنوان عوامل تعیین کننده AS شناخته می شوند. هنگامی که این عوامل دیگر تغییر می کنند ، آنها باعث تغییر در کل به عنوان منحنی می شوند و گاهی اوقات شیفت های تأمین کننده کل نامیده می شوند. این شیفت های عرضه کل شامل تغییر در قیمت منابع ، تغییر در بهره وری منابع ، مالیات های تجاری و یارانه ها و مقررات دولت است. بیایید هر یک را به نوبه خود در نظر بگیریم.
بخش 04: تعیین کننده های عرضه کل
نمودار زیر نشان می دهد که چه تغییری در تعیین کننده تأمین کل به موقعیت منحنی عرضه کل انجام می شود. همانطور که هر یک از عوامل تعیین کننده را در نظر می گیریم ، به یاد می آورند که عواملی که باعث افزایش می شوند ، منحنی را به سمت بیرون و راست تغییر می دهند و عواملی که باعث کاهش در آن می شوند ، منحنی را به سمت بالا و سمت چپ تغییر می دهد.
تغییر در قیمت های ورودی
هر چیزی که باعث افزایش قیمت ورودی شود ، کاهش می یابد و منحنی AS را به سمت چپ تغییر می دهد. هر چیزی که باعث کاهش قیمت ورودی شود ، افزایش می یابد و منحنی AS را به سمت راست تغییر می دهد. به عنوان مثال ، اگر ورودی خاصی به فرآیند تولید به راحتی از تأمین کنندگان داخلی در دسترس باشد ، به طور کلی ارزان تر خواهد بود و همه چیز را ثابت نگه می دارد (CET. Par.). اگر به هر دلیل دیگری ، هزینه های حمل و نقل برای ارائه منبع داخلی به یک تولید کننده داخلی کمتر از تحویل منابع یکسان از یک تأمین کننده خارجی باشد. این حتی مشکلات دریافت یک منبع خارجی مانند وظایف و تعرفه ، بی ثباتی سیاسی یا اجتماعی در خارج از کشور یا سایر اختلالات بین المللی را در نظر نمی گیرد. یکی دیگر از عواملی که می تواند بر قیمت ورودی تأثیر بگذارد ، قدرت بازار تأمین کنندگان منبع است. هرچه رقابت بیشتر در عرضه یک منبع باشد ، این منبع ارزان تر خواهد بود ، CET. ازاگر این منبع توسط یک انحصار یا کارتل تهیه شود (فکر کنید نفت اوپک) ، قیمت آن منبع بالاتر از آن خواهد بود که این منبع توسط یک صنعت رقابتی تر تأمین شود (فکر کنید اتانول تولید شده ذرت).
تغییرات در بهره وری
مستقل از قیمت آن ، هر چیزی که باعث می شود منابع تولید کننده تر شود ، افزایش می یابد و منحنی AS را به سمت راست تغییر می دهد. هر چیزی که منابع را کمتر تولید کند ، کاهش می یابد و منحنی AS را به سمت چپ تغییر می دهد. اگر کارگران به دلیل سرمایه گذاری در سرمایه فیزیکی یا انسانی تولید کننده تر شوند ، اقتصاد قادر به تولید بیشتر خواهد بود و منحنی AS به سمت راست تغییر می کند. اگر کارگران به دلیل تجهیزات منسوخ ، آموزش کافی یا دخالت بیش از حد اتحادیه در محل کار خود ، کمتر تولید شوند ، اقتصاد کمتر تولید می شود و منحنی AS به سمت چپ تغییر می کند.
مالیات و یارانه های تجاری
به طور خلاصه ، مالیات های تجاری هزینه تولید را افزایش می دهند و منحنی AS را به سمت چپ تغییر می دهند. یارانه ها هزینه تولید را کاهش می دهد و منحنی AS را به سمت راست تغییر می دهد.
قوانین و مقررات دولتی
مقررات دولت همچنین بر هزینه های تولید تأثیر می گذارد. افزایش مقررات دولت باعث می شود تولید تولید کشور گرانتر شود و منحنی AS را به سمت چپ تغییر دهد. کاهش مقررات دولت ، بار تجارت را کاهش می دهد و منحنی AS را به سمت راست تغییر می دهد.
به دوره I-Learn برگردید و فعالیتی را که با این مطالب مطابقت دارد تکمیل کنید.
بخش 05: تعادل
تعادل بین AD و AS چه تعیین می کند؟سطح قیمت در اقتصاد و بازده واقعی (تولید ناخالص داخلی) اقتصاد. تعادل در زیر به عنوان تقاطع بین AD و AS نشان داده شده است.
بخش 06: تغییر در منحنی تبلیغ
بیایید تمام تأثیرات احتمالی را در سطح قیمت و سطح تولید ناخالص داخلی واقعی از تغییر در منحنی تبلیغ مرور کنیم. افزایش تبلیغ در محدوده کینزی AS باعث افزایش بازده واقعی می شود ، اما سطح قیمت را یکسان می کند. کاهش AD در محدوده کینزی از AS باعث کاهش تولید واقعی می شود اما سطح قیمت را یکسان می کند.
افزایش AD در محدوده میانی AS باعث افزایش بازده واقعی و افزایش سطح قیمت می شود. کاهش AD در محدوده میانی AS باعث کاهش تولید واقعی و کاهش سطح قیمت می شود. توجه کنید که در محدوده میانی ، بین دو متغیر کلیدی اقتصادی که مربوط به شهروندان آمریکایی است ، معامله ای وجود دارد: تورم و بیکاری. به طور معمول ، ما دوست داریم که هم تورم و هم بیکاری کم باشد. با این حال ، در محدوده میانی ، اگر AD افزایش دهیم ، تورم با سقوط بیکاری بالا می رود (توجه کنید که اگر تولید ناخالص داخلی واقعی در حال افزایش باشد ، بیکاری در حال کاهش است: برای افزایش تولید ناخالص داخلی ، شما باید کارگران بیشتری را استخدام کنید). از طرف دیگر ، در صورت کاهش AD ، تورم کاهش می یابد اما بیکاری افزایش می یابد. هیچ راهی برای کاهش همزمان تورم و کاهش بیکاری با استفاده از تغییرات جانبی تقاضا وجود ندارد.
افزایش AD در محدوده کلاسیک AS باعث ایجاد بدون تغییر در بازده واقعی می شود ، اما سطح قیمت را افزایش می دهد. کاهش در AD در محدوده کلاسیک AD باعث می شود که خروجی واقعی بدون تغییر باشد ، اما سطح قیمت را کاهش می دهد.
افزایش قیمت که ناشی از افزایش AD است ، نمونه هایی از تورم تقاضا است
آیا فکر می کنید کاهش در AD دقیقاً با افزایش اثرات متضاد دارد؟به طور معمول آنها این کار را انجام می دهند ، اما به دلیل "اثر Ratchet" امکان انعطاف پذیری پایین قیمت وجود دارد. در اقتصاد ، اثر Ratchet بیان می کند که اگرچه قیمت ها سریع افزایش می یابند ، اما سقوط بسیار کند است. چرا فکر می کنید قیمت ها خیلی راحت بالا می روند اما فقط به آرامی کاهش می یابد؟بخشی از پاسخ مربوط به این واقعیت است که در واقع هزینه های کسب و کار را برای تغییر قیمت خود هزینه می کند (به چاپ کاتالوگ های جدید ، چاپ منوهای جدید ، بازپرداخت قیمت ها در رایانه و اسکنرها یا ارسال یک کارگر برای تغییر قیمت ها فکر کنید. یک مارکی)ارزش این کار را دارد که وقتی قیمت بالا می رود ، این هزینه را متحمل شود ، اما وقتی قیمت پایین می آید ، آنها از پرداخت هزینه تغییر قیمت دریغ می کنند!
بخش 07: تغییر در عرضه کل
کاهش AS باعث افزایش سطح قیمت و کاهش تولید واقعی می شود. افزایش AS باعث کاهش سطح قیمت و افزایش بازده واقعی می شود. تورم که با کاهش در AS همراه است ، تورم هزینه ای نامیده می شود. در دهه 1970 ، عوامل مختلفی منحنی AS را به سمت چپ تغییر دادند. تورم بالایی که با اقتصاد راکد همراه بود (سطح پایین تولید و بیکاری زیاد) باعث ایجاد اصطلاح رکود شد.
زمانی که رونالد ریگان در سال 1980 به عنوان رئیس جمهور انتخاب شد، نرخ تورم 13. 5 درصد و نرخ بیکاری 7. 5 درصد بود. ریگان از سیاست های سمت عرضه استفاده کرد که برای تغییر منحنی AS به سمت راست و کاهش همزمان تورم و بیکاری طراحی شده بودند. تنها با سیاست های طرف عرضه می توانید همزمان تورم و بیکاری را کاهش دهید. در زمانی که ریگان هشت سال بعد از مقام خود کنار رفت، نرخ تورم در اقتصاد 4. 1 درصد و نرخ بیکاری 5. 3 درصد بود.
درباره آن فکر کنید: درک شیفترهای جانبی عرضه
با نگاهی به شیفترهای AS، به برخی از سیاست های موثر در سمت عرضه بیایید.
نمونه هایی از جابجایی های سمت عرضه: 1. کاهش مالیات ها 2. کاهش مقررات دولتی 3. افزایش بهره وری منابع بستن (X)
بخش 08: شکاف های رکودی و تورمی مورد بازبینی قرار گرفت
هنگامی که منحنی AD منحنی AS را در محدوده کینزی یا در محدوده متوسط قطع می کند به طوری که خروجی زیر Qf است، چیزی وجود دارد که شکاف رکودی نامیده می شود. شکاف نشان دهنده مقدار مخارج دولتی است که برای تغییر AD به سمت راست لازم است تا خروجی را به Qf برساند. در مدل کینزی، بزرگی تغییر در AD به اندازه ضریب بستگی دارد. به عنوان مثال، اگر ضریب 2. 5 باشد، افزایش 40 میلیون دلاری در مخارج دولت، منحنی AD را 100 میلیون دلار به سمت راست تغییر می دهد. بنابراین اگر AD باید 100 میلیون دلار به راست منتقل شود تا به Qf برسد و ضریب آن 2. 5 باشد، شکاف رکودی 40 میلیون دلاری وجود دارد. برعکس، اگر AD برای رسیدن به Qf نیاز به جابجایی به چپ داشته باشد، شکاف تورمی وجود دارد و همان اصول چند برابری اعمال خواهد شد.
تغییرات در مخارج دولت که شکاف تورمی یا رکودی را از بین میبرد، کاربردهای سیاست مالی است که موضوع درس بعدی ما است.