رونق!
خوب ، این یک نوع ناگهانی بود!
در سه ماه یا همینطور که آخرین بار صحبت کردیم ، جهان به مکانی کاملاً متفاوت تبدیل شده است - حداقل برای کسانی از ما که با هر نوع اخبار بین المللی ، مالی یا بورس سهام خود را حفظ می کنیم.
عناوین جدید هستند و البته مشکلات بسیار واقعی هستند. روسیه یکی از بزرگترین و شرم آور ترین جنگ ها را در یک نسل آغاز کرده است - هزاران نفر از مردم را کشته ، میلیون ها نفر را آواره کرده و تریلیون دلار تولید و تجارت را متوقف کرده است. این امر "همه چیز کمبود" زنجیره های عرضه شکسته را که همه ما در طی دو سال گذشته احساس کرده ایم ، پیچیده تر کرده است و تورم حتی بیشتر به ویژه در قیمت نفت ایجاد می کند. و فقط برای تقویت همه چیز حتی بیشتر ، چین یک سیاست دیوانه وار (و از نظر پزشکی غیرممکن) "صفر Covid" را راه اندازی کرده است ، صدها میلیون نفر از افراد خود را که دیگر نمی توانند چیزهایی را که سایر نقاط اقتصاد جهان تولید می کنند یا صادر کنند ، قفل کرده است. رشد کرده بود تا به آن اعتماد کند.
کمبود حاصل از کالاها و کارگران باعث افزایش قیمت ها (تورم) شده است که باعث شده است که بانکداران مرکزی ما سرانجام از لجن خود بلند شوند و شروع به افزایش نرخ بهره کنند.
ضرب و شتم بر روی ترمزها: نرخ وام مسکن فقط در نه ماه تقریباً دو برابر شده است.
که به نوبه خود باعث شده است تا سرمایه گذاران سهام بیشتری برای خروج از آنها استفاده کنند و دیدگاه خود را نسبت به آینده اقتصادی ما تغییر دهند و اخبار مالی را با جوهر قرمز و عناوین ترسناک سیل بزنند.
نکته آخر این است که کل بازار سهام ایالات متحده طی سه ماه گذشته حدود 20 ٪ کاهش یافته است. این بدان معناست که اگر گاهی اوقات ارزش خالص خود را اضافه کنید ، ممکن است متوجه شوید که تقریباً یک پنجم از آن ناگهان در دود بالا رفته است.
خوشبختانه ، این فقط یک توهم است. در حالی که طرف انسان هر جنگ افتضاح است و در صورت امکان باید به شما کمک کنید ، طرف مالی این وحشت بسیار طبیعی است و ما برای وقوع چنین چیزی به تأخیر افتادیم.
افت 20 درصدی قیمت سهام "بازار خرس" نامیده می شود و آنها به طور سنتی هر چند سال یکبار اتفاق می افتد و فقط 9 ماه از بالا به پایین طول می کشد. اما در دوره Mustachian (سالهای سال 2011 که من شروع به نوشتن این وبلاگ کردم) ، فقط یک مورد وجود داشته است: سقوط Covid 2020 که فقط حدود یک ماه به طول انجامید. هک ، حتی در 25 سال سرمایه گذاری من (تقریباً 1997 تا به امروز) ، فقط تعداد انگشت شماری وجود داشته است:
تاریخ بازار خرس | کاهش (اوج به فرورفتگی) | مدت زمان (ماه) |
مارس 2000 - سپتامبر 2001 (Bust Dotcom) | -36 ٪ | 18 |
ژانویه - اکتبر 2002 (بیشتر DOTCOM+مسکن) | -34 ٪ | 9 |
اکتبر 2007-NOV 2008 (بحران مالی بزرگ) | -52 ٪ | 14 |
ژانویه - مارس 2009 (بیشتر GFC) | -28 ٪ | 2 |
فوریه-مارس 2020 (Covid Crash) | -34 ٪ | 1 |
آوریل 2022 -.(انفجار فعلی) | -20 ٪ تاکنون | حدس شما چیست؟ |
بنابراین اگر زیر 40 سال هستید ، برخی از این موارد ممکن است ناآشنا باشند.
اکنون که پیش زمینه را پوشش داده ایم ، می توانیم به خبرهای بهتری بپردازیم:
- این همه یک بخش طبیعی و سالم از چرخه اقتصادی است. در حقیقت ، بانکداران مرکزی ما عمداً این وضعیت را به نفع خود ایجاد کرده اند و احتمالاً آنها باید یک سال پیش این کار را انجام داده بودند.
- اگر هنوز در حال خرید یا نگه داشتن سهام هستید (برخلاف فروش فعال آنها) ، این تصادف بازار سهام در واقع شما را ثروتمندتر می کند
- حتی اگر بازنشسته شوید و کاملاً از سرمایه گذاری های خود زندگی کنید ، انتظار می رود کاهش بازار سهام انتظار داشته باشد و نباید زندگی اوقات فراغت خود را از بین ببرید - تا زمانی که شما پیروی از تقریب تقریبی 4 ٪ قانون را دنبال کنید و انعطاف پذیر باشید و مفهوم را درک کنیداز حاشیه ایمنی.
اگر واقعاً نکات فوق را درک کرده اید و واقعاً از آنها هیجان زده اید ، می توانید ترس و استرس را از زندگی سرمایه گذاری خود کنار بگذارید ، این بدان معنی است که زندگی را زندگی خواهید کرد که هم ثروتمندتر باشد و هم سرگرم کننده تر. بنابراین بیایید هر نکته را به درستی پوشش دهیم ، بنابراین می توانید از همه اینها مانند من هیجان زده شوید.
1) چرا این دوباره سالم است؟
اول ، بخشی در مورد فدرال رزرو و اینکه چرا یک سیستم بانکی مرکزی بسیار مفید است (با وجود ادعاهای آنارشیست های مالی مانند دوستداران بیت کوین):
هنگامی که اتفاق بدی رخ می دهد (مانند رکود ناگهانی آگاهانه که به دلیل خاموش شدن Covid 2020 خودمان ایجاد کردیم) ، فدرال رزرو می تواند نرخ بهره را کاهش داده و "پول چاپ" را به روش های دیگر برای تقویت سرمایه گذاری و تقاضا در اقتصاد کاهش دهد. و این کار می کند - به همین دلیل اقتصاد ما خیلی سریع از بزرگترین کندی تاریخ عقب افتاد.
برخی ممکن است بگویند که این خیلی خوب کار کرده است - در حالی که ما از رکورد کم بیکاری بهره مند شده ایم ، ما همچنین شاهد قیمت خانه ها ، سهام و هر چیز دیگری با سرعت نگران کننده هستیم. بنابراین سرانجام ، آنها مجبور شدند تقویت کننده را خاموش کنند.
با افزایش نرخ بهره ، بانکداران مرکزی هزینه های کمی در هزینه های تجاری ، وام گرفتن مصرف کننده و میزان فروش سهام در بورس می کنند. این تقاضا برای همه چیز را کاهش می دهد ، که مقداری آب سرد بر روی تورم می ریزد. خنثی کردن بیشترین سهام نشان می دهد که این سیاست در حال کار است. و طی یک سال آینده ، نرخ وام مسکن بالاتر نیز باید به جنگ مناقصه دیوانه وار یک بازار مسکن که در اکثر شهرها شاهد آن بوده ایم پایان یابد.
اما تصادفات بازار سهام و حتی رکودهای کوتاه بیش از مبارزه با تورم خوب است. آنها برای مبارزه با یک نقص مداوم در خود طبیعت انسان خوب هستند.
انسانها موجودات تنبل هستند. وقتی اوضاع خیلی آسان شد ، ما لبه و انگیزه خود را برای یادگیری ، نوآوری و ایجاد تغییر از دست می دهیم. این در سطح فردی اتفاق می افتد ، همانطور که متوجه می شوم وقتی شب های خاصی را روی نیمکت هدر می دهم و هیچ کاری نمی کند. و اگر گروهی از مردم جریان خوبی از قدرت و سود را که بدون چالش باقی می ماند ، حتی بیشتر به معنای جمعی اتفاق می افتد.
تصور کنید که شما یک شرکت را اداره می کنید. مشتریان شما بدون توجه به آنچه انجام می دهید ، چیزهای شما را خریداری می کنند ، سرمایه گذاران بدون در نظر گرفتن عملکرد مالی شما ، قیمت سهام شما را به ماه پیشنهاد می دهند و هیچ رقابتی در افق وجود ندارد. به نظر شما چه اتفاقی برای انحصار شما خواهد افتاد؟
نیازی به گمانه زنی در این مورد نیست ، زیرا از ابتدای زمان اقتصادی در درجه های مختلف اتفاق افتاده است. پاسخ این است که شما شروع به مکیدن می کنید. نوآوری محصول شما راکد می کند ، مشتریان شما کمتر و کمتر خوشحال می شوند و سرمایه گذاران شما عصبی می شوند. سرانجام ، چیزی در این حباب نارضایتی - در این حالت جنگ و کاوید و تورم - و سپس پاپ!- فروش شما خشک می شود ، قیمت سهام شما خراب می شود و میز شرکتی دنج شما به یک صندلی چمن پاره شده در پارکینگ تبدیل شده و تجارت شما انجام شده است.
اما صبر کن! در حالی که شما اضافه می کردید که لایه نهایی رژ لب به دوربین فیلمبرداری منسوخ یا ماشین ماشین آلات دستی یا خط بنزین اتومبیل و کامیون ها ، در واقع رقبا در آنجا وجود داشته است ، محصولات بهتری را اختراع کرده و خدمات مشتری بهتری را ارائه می دهند و ترازنامه های خود را لاغر می کنند ، زیرا زیراآنها مجبور بودند ، زیرا همه چیز برای آنها سخت بود.
شرکت ناکارآمد شما از کار خارج می شود و رقبای زیرک تر شما از مشتریان سابق شما استقبال می کنند. آنها حتی ممکن است بهترین کارمندان سابق شما را مکیده و کارخانه قدیمی خود را خریداری کنند تا محصولات جدید و بهتری را شروع کنند.
این اتفاق همیشه رخ می دهد ، و گرچه می تواند برای کسانی که آماده نشده اند دردناک باشد ، اما این یک چیز سالم برای تجارت است. و یک چیز سالم برای بازارهای مسکن گران قیمت ، و قیمت های تورم سلیقه ای از روغن ، چوب ، مس و هر چیز دیگری.
تا حدی، قیمت های بالا در ارسال سیگنالی مفید بود که ما نیاز به تولید بیشتر این موارد داریم. اما فراتر از این محدودیت، مردم شروع به خرید سهام، خانهها، کریپتوکوینها و کالاهای گرانقیمت کردند، فقط به این دلیل که امیدوار بودند با تلنگر زدن آنها به شخص دیگری با قیمت بالاتر، به درآمدی سریع برسند. این سفته بازان به جای سرمایه گذاری در یک دارایی مولد، فقط فرض می کردند که حرکت اخیر ادامه خواهد داشت. این نوع قمار اتلاف وقت همه است و سقوط قیمت خوب روشی است که ما توالت مالی را میشوییم.
2) دارایی خالص من به تازگی 20٪ کاهش یافته است. این دقیقاً به این معنی است که من ثروتمندتر می شوم؟
نتایج یک نظرسنجی اخیر در توییتر - سبیل ها بسیار جلوتر از آمریکایی های معمولی هستند که تنها حدود 18٪ از آنها این را فرصت خرید می دانند (!)
اولین چیزی که باید از خود بپرسید این است: "20٪ از چه چیزی؟”
مطمئناً، قیمت سهام نسبت به اوج اخیر کاهش یافته است، اما این اوج خود فقط یک لحظه زودگذر دلخواه از اشتیاق سرمایه گذاران بود. آیا آن قیمت قبلی واقعاً ارزش «مناسب» سهام بود، یا به دلیل ضعف شناخته شده انسانی ما در Loss Aversion، به آن وابسته شدید؟
به بیان دیگر، چه میشود اگر به جای اینکه به سرمایهگذاریهایمان آنطور که رسانههای مالی دوست دارند آنها را به تصویر بکشند، نگاه کنیم، که به این صورت است:
رسانههای مالی: «اوک، خط قرمز ترسناک به صفر رسید.”
اگر تصمیم گرفتیم معقولتر باشیم، محور لعنتی Y را همانطور که هر نموداری باید انجام دهد از صفر شروع کنیم و به یک افق زمانی معقول بزرگنمایی کنیم، مانند عصر سبیلگرایی که اتفاقاً در سال 2011 آغاز شد. و خط قرمز معنی دار تر را دنبال کنید.
نمایش دقیق تر: "اوه، سهام یک سرمایه گذاری بلند مدت عالی است!"
خوب چه جالباین سقوط نه تنها ما را به یک خط مستقیم رشد بلندمدت بازار سهام بازگردانده است، بلکه این خط به خودی خود بسیار سخاوتمندانه است و اگر سرمایه گذاری مجدد سه ماهه سود سهام را در نظر بگیرید (که معمولاً حدود 2٪ اضافه می کند) سود ترکیبی سالانه 12. 8٪ را نشان می دهد. به بازده سالانه شما اما در این نمودارها نشان داده نشده اند). در دورههای طولانیتری مانند 50 سال، بازده سهام پس از تقسیم سود به 10 درصد نزدیکتر بوده است، که به این معنی است که ما هنوز بیش از سهم خود از زمانهای خوب داشتهایم.
در بازده بلند، قیمت سهام با این فرمول تعیین می شود:
قیمت سهام = درآمد شرکت x BRM*
* (ضریب تصادفی مزخرف)
BRM ، که به طور رسمی به عنوان نسبت قیمت به درآمد یا P/E شناخته می شود ، قرار است براساس یک برآورد ریاضی از ارزش فعلی تمام سود سهام آینده که در صورت داشتن سهام برای کل زندگی در اختیار شما قرار می گیردشرکت.
هنگامی که انتظار داریم نرخ بهره و تورم بالاتری در طی 20 سال آینده باشد ، P/E باید سقوط کند زیرا این درآمد آینده دوردست به دلار امروز کمتر می شود. در همین حال ، اگر به نوعی بدانیم که آینده بلند مدت دنیای تجارت حتی بیشتر از آنچه فکر می کردیم گلگون تر است ، P/E باید افزایش یابد زیرا سرمایه گذاران می توانند جریان بیشتری از درآمد آینده را پیش بینی کنند.
اما عامل "گلوله" به دلیل مواردی مانند "او گفت" گفت که ماهیت هر آنچه که الون امروز در توییتر ارسال کرده است ، الگوریتم های معاملاتی حرکت ، بازرگانان سهام Meme که برای جمع آوری سهام تصادفی بدون در نظر گرفتن ارزش زیربنایی و موارد دیگر ، به هم می پیوندند. به طور خلاصه ، BRM کوتاه مدت فقط معیار تعادل لحظه فعلی حریص و ترس است.
با این حال ، به عنوان یک سرمایه گذار ، شما به BRM اهمیتی نمی دهید. در واقع ، شما حتی به قیمت سهم سرمایه گذاری های خود اهمیت نمی دهید ، زیرا قیمت یک سهم فردی فقط در طول عمر شما دو بار اهمیت دارد:
- لحظه خرید آن ،
- و لحظه ای که آن را می فروشید.
همه چیز دیگر فقط سر و صدای احمقانه است.
در حال حاضر ، بیشتر ما هنوز درآمد کسب می کنیم و سهام بیشتری را جمع می کنیم. حتی آقای پول سبیل ، به عنوان شخصی که 17 سال پیش بازنشسته شده است ، به این دلیل ساده است که درآمد بازنشستگی من از سود سهام و مشاغل سرگرمی هنوز بیشتر از هزینه های زندگی سالانه من است (که هنوز حدود 20،000 دلار در سال است)واد
مهمتر از این ، اگر شما بیشتر صندوق های شاخص را در اختیار دارید ، سهام شما هر سه ماه یک کمک مالی به سود سهام را ارائه می دهد ، که قرار است به طور خودکار سرمایه گذاری مجدد را در سهام بیشتری از همان صندوق های شاخص سرمایه گذاری کنید. در بازار امروز ، شما برای هر دلار که سرمایه گذاری می کنید حدود 25 ٪ سهام بیشتری کسب می کنید. که در آینده شما به 25 ٪ ثروت بیشتر از این سهام ترجمه می شود.
(این ریاضی سرگرم کننده است - افت 20 درصدی قیمت به این معنی است که شما 25 ٪ سهام بیشتر برای دلار خود دریافت می کنید ، و افت 50 ٪ به معنای دو برابر بیشتر یا 100 ٪ سهام بیشتر در هر دلار سرمایه گذاری شده است.)
3) خوب ، اما من واقعاً بازنشسته شده ام و سعی می کنم اکنون از سرمایه گذاری هایم زندگی کنم. چگونه این یک فاجعه برای من نیست؟
اول از همه ، شما هنوز سود سهام را که در نکته 2 جشن گرفته ایم) دریافت می کنید. هنگامی که بازار سهام خراب می شود ، پرداخت سود سهام معمولاً بسیار پایدار باقی می ماند زیرا شرکت های بزرگ و مستقر در صندوق های شاخص شما همچنان به درآمد خود ادامه می دهند.
این کاملاً شبیه به داشتن یک نمونه کارها از خانه های اجاره ای است که در سراسر جهان پخش شده است: در حالی که قیمت خانه تمام وقت در شهرهای مختلف نوسان می کند ، کل اجاره ای که توسط یک گروه هزاران مستاجر پرداخت می شود ، تمایل دارند که بسیار پایدار بمانند و فقط با نرخ بالایی افزایش یابدتورم.
بنابراین این جریان پول همچنان وارد می شود و بخش قابل توجهی از هزینه های زندگی شما را پوشش می دهد (در صورت بازنشستگی با استفاده از قانون 4 ٪ ، بین 30 تا 50 ٪ برای اکثر بازنشستگان در شرایط بازار امروز.
حتی اگر هزینه یا درآمد خود را در این بازار خرس تنظیم نکنید ، نتیجه نهایی این است که شما به سادگی باید درصد کمی از سهام خود را با تخفیف در طول بازار خرس بفروشید - این بدان معنی است که نمونه کارها شما کمی سریعتر می شود.
اما این قانون 4 ٪ در حال حاضر این موضوع را در نظر می گیرد: اگر چیزی مانند بازارهای خرس وجود نداشته باشد ، نرخ برداشت ایمن در واقع برابر با میانگین بلند مدت رشد بورس است که پس از تورم به 7 ٪ نزدیک است. با چسبیدن به 4 ٪ یا کمی کمتر ، به خودتان فرصت زیادی برای هوازدگی طوفان می دهید.
CFIRESIM: تاریخ اقتصادی برای نجات!
چه می شود اگر من در سن 47 سالگی با 1 میلیون دلار "بازنشسته شوم" ، به امید اینکه 40 کیلو دلار (افزایش تورم) را برای 50 سال آینده هزینه کنم؟با فرض افزایش 1 کیلو دلاری از تأمین اجتماعی در دهه 60 من ، من 95 ٪ موفقیت تاریخی دارم. فقط رکود بزرگ و رکود دهه 1960 این طرح را خنثی می کرد ، و حتی پس از آن فقط به سختی.
برای اینکه واقعاً بفهمم این بدان معنی است که من به لورن بولاند ، جادوگر محاسبات مالی در پشت شبیه ساز بازنشستگی CFIRESIM شگفت انگیز رسیدم. سایت طولانی مدت او بهترین عکس را در پاسخ به این سؤال می دهد: "اگر من با یک پول ثابت بازنشسته شوم ، شانس موفقیت من چیست؟"
من از او پرسیدم که واقعاً وقتی بازار سهام کاهش می یابد به چه معناست: آیا افت 20 ٪ واقعاً شما را 20 ٪ کمتر "بازنشسته" می کند یا نتیجه واقعی ظریف تر است؟درست برای شکل گیری ، او تنها در عرض چند دقیقه با این افکار به من بازگشت:
MMM: چگونه بازنشستگان بالقوه باید درباره تصادف اخیر در ارزیابی فکر کنند - آیا واقعاً تاریخ بازنشستگی آنها را بیرون آورده است ، یا نه؟
لورن:
این بستگی به این دارد که چقدر می خواهید در هزینه های خود انعطاف پذیر باشید. همانطور که سهام گران تر می شوند (نسبت قیمت به درآمد بالاتر)، می تواند زمان مناسبی برای خرج کردن بیشتر باشد (این سودها را بگیرید) و وقتی ارزش آنها کاهش یافت (مانند الان)، ممکن است بخواهید کمتر هزینه کنید. سرمایه خود را حفظ کنید
ما نامی برای این ایده از سقوط سهام داریم که درست در زمان نامناسبی اتفاق میافتد: Sequence of Returns Risk. اگر درست قبل از یک سقوط بزرگ بازار سهام بازنشسته شوید، چند ماه یا سال اول شما کمی بیشتر از آنچه انتظار داشتید پرتفوی شما را تخلیه می کند تا زمانی که قیمت سهام بهبود یابد. بنابراین، بازنشستگان اخیر اگر بدون حاشیه ایمنی زیادی بازنشسته شوند، در حال حاضر با این شرایط زندگی می کنند.
از سوی دیگر، اگر هنوز بازنشسته نشدهاید، و حتی الان هم آمارتان خوب به نظر میرسد، فکر میکنم در واقع زمان بهتری برای بازنشستگی است، زیرا میتوانید امیدوار باشید که تاریخ تکرار شود و بهبودی حاصل شود. این مانند بازنشستگی در انتهای سال 2009 با اعداد هنوز مناسب است.
خوب، پس احتمالاً ما در هر دو صورت خراب نیستیم. اما با این حال، به عنوان یک سبیل، این بهانه ای عالی برای اشاره به نکته شماره 1 در بالا به نظر می رسد: از هرج و مرج و اختلال به عنوان بهانه ای برای قوی تر کردن خود استفاده کنید. با هزینههای خود کارآمدتر شوید، راههای لذتبخشی برای ایجاد ارزش برای دیگران بیابید که اتفاقاً برای شما نیز پول تولید میکند، و همچنین برنامههای ورزشی، غذا خوردن و رشد شخصی خود را بهبود بخشید. چون هی، چرا که نه؟
پایان: این همه بدبختی چگونه به پایان می رسد؟
اگرچه اکنون میدانید که حتی وضعیت فعلی نیز عادی و سالم است، اما خبرهای بهتری در هسته آن وجود دارد: این یک مشکل خود اصلاحکننده است و راهحل آن هماکنون در دست اقدام است.
کمبود کالا، سرریز کم حجم عرضه پول و نرخهای بهره پایین بهطور نامناسب منجر به گرانتر شدن همه چیز شد. اما در همین حال، شرکتها کارخانههای بیشتری ساختهاند و کارگران بیشتری را برای افزایش تولید استخدام کردهاند و اکنون بانکهای مرکزی نرخهای بهره را افزایش داده و سایر برنامههای حمایتی خود را نیز معکوس کردهاند.
نتیجه: هزینه وام مسکن بیشتر است، بنابراین فروش مسکن کند شده است. مصرفکنندگان و کسبوکارها هم از افزایش قیمتهای اخیر عصبانی شدهاند و هم نسبت به آینده محتاطتر هستند، بنابراین کالاهای کمتری میخرند، که کمبود همه چیز را که قبلاً ذکر کردیم کاهش میدهد. ناگهان عرضه به تقاضا می رسد و افزایش قیمت متوقف می شود.
یا همه اینها را به روشی بسیار ساده تر خلاصه کنیم: راه حل قیمت های بالا، قیمت های بالا است.
جهان ترسناک است و بازار سهام سقوط کرده است، اما تصویر اساسی به هیچ وجه تغییر نکرده است: میلیاردها انسان سخت کار می کنند و هر روز از نبوغ خود برای پیشرفت استفاده می کنند. این یک روند نامرتب است، اما به طور متوسط در طول زمان در این کار موفق می شویم. افرادی که این مکانیسم تغییرناپذیر را درک میکنند، به فروش امسال دارایی مولد نگاه میکنند و میگویند: "باحال - برای کمک دیگری به ثروت آینده من را ثبت نام کن، و برای معامله متشکرم!"
در نظرات - در پاسخ به این بازار نزولی چه می کنید؟آیا ترسیده اید یا سرمایه گذاری را دو چندان کرده اید؟