تب Daytrading جهان را فرا گرفته است. اینها نکاتی است که من به عنوان یک تاجر سابق برای هر کسی که به دنبال کسب سود سریع است.
تب Daytrading جهان را فرا گرفته است.
هزاران معامله گر برای اولین بار در برنامه هایی مانند Robinhood در ایالات متحده و سایرین ثبت نام می کنند به این امید که راه خود را برای ثروتمند شدن کوتاه کنند. گفته می شود ترکیبی از جهش شدید بازار سهام، افزایش تعداد کارگران خانگی، کمک های نقدی دولت و فقدان گزینه های شرط بندی ورزشی، همگی به این افزایش مشارکت در بازار کمک کرده اند.
اگرچه ممکن است آن را ندانند، اما اکثر افرادی که معامله سهام را امتحان می کنند، فقط در یک شکل قابل قبول اجتماعی از قمار شرکت می کنند. مانند دستگاههای پوکر، برنامههای معاملاتی میدانند که شما در برابر شانس بازی میکنید.
این تحقیق نشان می دهد که تقریباً تمام معامله گران مشتاق روز ضرر می کنند. مطالعات متعددی وجود دارد که نشان می دهد معامله گران در واقع چقدر بد عمل می کنند. نتایج در ایالات متحده، تایوان و حتی برزیل همگی نشان می دهد که بین 80 تا 97 درصد از معامله گران روزانه ضرر می کنند.
وبسایتها و برنامههایی که تجارت را به تازهکارها ارائه میکنند این را میدانند و پلتفرمهایی ساختهاند که به اندازه دستگاههای اسلات در تنظیم انتشار آهسته دوپامین شما با وجود چراغهای چشمک زن، صداها، نمودارها و بهروزرسانی اعداد سود، اعتیادآور هستند.
برنامه تجارت Robinhood (منبع: CNBC)
برنامههای معاملاتی سعی میکنند تا زمانی که ممکن است شما را با ایجاد این تصور نادرست که بهتر از شانس تصادفی انجام میدهید، جذب کنند و این تصور نادرست از مهارت را تقویت کنند. این می تواند مدتی طول بکشد، به خصوص اگر شرایط بازار سهام مساعد باقی بماند.
در نهایت، اکثر معامله گران روزانه به دلیل اعتماد بیش از حد به مهارت خود، ریسک یا اهرم بیشتری از آنچه که باید می پذیرند - یا شانس آنها به سادگی تمام می شود. سپس برنامه های معاملاتی به سادگی وارد نسل بعدی مکنده ها می شوند.
من در طول رونق فناوری دهه 1990 در همان دام گیج کننده شانس تجارت با مهارت افتادم. در مورد انعکاس در اینجا 5 نکته وجود دارد که ای کاش وقتی در دهه 1990 تجارت سهام فناوری را شروع کردم به من گفته می شد.
1. تجارت را با سرمایه گذاری اشتباه نگیرید
سرمایه گذار کسی است که به طور منطقی خرید می کند و انتظار یک بازده بلند مدت قابل پیش بینی را دارد.
سفته باز کسی است که خرید می کند تا سعی کند از تغییر کوتاه مدت قیمت سود ببرد.
اگر می خواهید با مقداری از پول خود معامله کنید، خوب است اما آن را کوچک و جدا از سرمایه گذاری خود نگه دارید. و فراموش نکنید که فقط به این دلیل که معمولاً یک دارایی "سرمایه گذاری" مانند شرکت بزرگی مانند Afterpay یا ETF است، به این معنی نیست که شما در حال حدس و گمان نیستید.
ممکن است در سهام «ایمن» بزرگ، سفته باز باشید، همانطور که ممکن است در سهام بی ثبات کوچک سرمایه گذار باشید. مهم این است که چه چیزی خریدهاید، بلکه مهم این است که چرا آن را خریدهاید! مطالعات نشان می دهد که هر چه بیشتر معامله کنید، بدتر می شوید.
کمتر از 1٪ از سفته بازان به طور مداوم بازده حاصل از ETF ردیابی بازار کم هزینه را شکست می دهند.
2. اخبار دیروز را فراموش کنید، در حال حاضر در قیمت است
پرش به اخبار دیروز یک راه مطمئن برای از دست دادن معاملات است. در بیشتر موارد، اطلاعاتی که میخوانید قبلاً در قیمت سهام منعکس میشود، بنابراین خرید بعد از آن فایدهای ندارد. خیلی وقتها خیلی دیر میشود و وقتی دیگران به فروش میرسند، یک نگهدارنده کیف (کسی که سرسختانه سهمی در حال سقوط را نگه میدارد) باقی میماند.
البته این تصوری نیست که از وبسایتهای معاملاتی یا خبرنامههایی که فرمول بهتری برای انتخاب سهام مناسب و دریافت زودهنگام اطلاعات جدید میدهند، دریافت میکنید.
به ازای هر داستان موفقیت معاملاتی که مشاهده می کنید، هزاران نفر دیگر وجود خواهند داشت که به دلیل هزینه ها، علاقه و ریاضیات بازار که هنگام معامله علیه شما طراحی شده است، با کمتر از آنچه شروع کرده بودند، کنار رفتند. تنها برندگان واقعی کسانی هستند که نکات معاملاتی سهام، اشتراک ها، دوره ها و خدمات کارگزاری خود را می فروشند.
3. تجارت در مورد مدیریت ریسک است
هر معامله گر خوب به شما خواهد گفت که مدیریت ریسک بسیار مهم است. هر معامله ای مطابق با شما پیش نمی رود، بنابراین مهم است که روی هر موقعیتی ریسک زیادی نکنید.
قانون شماره 1: شما باید فقط 2% از سرمایه خود را در هر معامله به خطر بیندازید، زیرا این بدان معناست که شما باید 50 معامله بازنده پشت سر هم داشته باشید تا "خارج از بازی" شوید که بسیار کمتر از اشتباه کردن چند معامله است.
قانون شماره 2: همه معاملات فردی شما نباید همان معامله بزرگی باشد که در یک جهت حرکت می کند (یعنی سهام در همان صنعت). بازار عادت دارد بیشترین درد ممکن را برای افراد ممکن ایجاد کند، به همین دلیل مدیریت ریسک مهم است. غافلگیری های منفی خیلی بیشتر از آنچه انتظار دارید اتفاق می افتد.
4. مزیت شما چیست؟
برای اینکه یک معامله گر موفق (و نه فقط یک خوش شانس) باشید، باید نسبت به سایر معامله گران برتری داشته باشید. شما باید دانش یا بینش منحصر به فردی داشته باشید که دیگران در بازار ندارند.
Edge همان چیزی است که به شما احتمال بیشتری از تجارت را نسبت به کار نکردن به شما می دهد. لبه شما همچنین باید اطلاعات عمومی در دسترس باشد ، مگر اینکه البته شما می خواهید به Gaol بروید. داشتن یک بینش منحصر به فرد و در دسترس عمومی این روزها نادر است زیرا تجارت بسیار رقابتی است و هزاران نفر دیگر در حال خواندن همان اطلاعات شما هستند. بیشتر لبه ها توسط دیگران به سرعت کشف و مورد سوء استفاده قرار می گیرند ... چیزی که این فیلم کاملاً توضیح می دهد ...
5. برخی از سود را بانک کنید
این می تواند وسوسه انگیز باشد که بعد از چند برد ، اندازه موقعیت تجاری خود را افزایش دهید. در برابر وسوسه مقاومت کنید! آنچه شما احساس می کنید تعصب بیش از حد است و به سرعت هرگونه سود مورد نظر خود را از بین می برد. فقط از این تاجر بیت کوین بپرسید که در اوج دیوانگی در سال 2017 ، تصمیم گرفت پس از میلیون ها دلار چیزی بفروشد ...
Crypto-Assets که او در این فیلم ذکر می کند با 95 ٪ سقوط کرد.
اگر تجارت موفقیت آمیز دارید ، در نظر بگیرید که حداقل ممکن است بخشی از آن به دلیل شانس باشد و نه مهارت. برخی از سودها را بانک کنید یا آنها را در یک نمونه کارها متنوع با ریسک پایین تر سرمایه گذاری کنید ، بنابراین اگر حرفه ای در مورد تجارت روزانه شما نتیجه نگیرد ، چیزی برای بازگشت به آن دارید.
شانس را به نفع خود تغییر دهید
این بسیار جالب است که می بینیم که نسل جدید به بازار سهم علاقه مند است ، اما این مسئله را نگران می کند که بیشتر آنها در دام جذاب و جذاب روز قرار گرفته اند.
با معامله هر دو برای خودم و سپس به صورت حرفه ای می توانم تأیید کنم که شانس ها به طور وحشیانه علیه شما جمع می شوند.
برای 99 ٪ افرادی که به دنبال ایجاد ثروت از بازار سهم هستند ، باید با عدم تجارت ، روی تغییر شانس به نفع خود متمرکز شوید!
تجربه به من آموخته است که سرمایه گذاری موفق در مورد داشتن یک رویکرد نظم و انضباط در تخصیص دارایی ، نگه داشتن هزینه های شما (مانند کارگزاری) است ، نه بیش از حد خود را با اهرم و خودکار کردن تصمیمات سرمایه گذاری خود برای حذف احساسات.